من ی کم درد و دل کنم
خیلی احساس بی عرضگی میکنم😥
تا الان خونه مامانم بودم
ولی دیگ میخوام دو روز دیگ ک دخترم ی ماهش میشه برم خونه خودم
احساس میکنم از پسش برنمی‌آم و هیچ کاری بلد نیستم
تت‌ الان خیلی کارا رو مامانم می‌کرد
بچمم خیلی بی قرار
همش دلش درد میکنه و زور میزنه و خوابش کمه
خودمم همش گریم میگیره و احساس میکنم واقعا افسردگی گرفتم😭😭

عزیزم باید قوی باشی، این چند روز پیش مامانت خودت کاراتو کن با نظارت مادرت
منم اصلا هیچ کار بچمو انجام نمیدم فقط شیر میدم
برا مامانم ناراحتم که انقدر زحمت میکشه
ولی میگم اینم میگذره
عذاب وجدان نداشته باش، احساس ناتوانیم نکن
به خودت دلگرمی بده و محکم باش
دیگه همه مادرا همینیم مجبوریم بتونیم، ولی از شوهرتم کمک بخواه بذار اونم درکنارت باشه، اینکه خودتم خیلی محکم نشون بدی و یه تنه بخوای بزرگش کنی کم میاری
بذار اونم کمکت کنه

منم تا ده روز مامانم همش پیشم موندو بقیه راهو خودمو شوهرم رفتیم, اره افسردگیه چون منم مدام گریه میکردم اما کم کم خوب میشی از شوهرت بخواه بیرون ببرتت خیلی تاثیر داره

من مامانم تا ۸ روز پیشم بود و رفت ولی روزا سر میزنه بهم اما خیلی ناراحتم از رفتنش واقعا افسرده شدم😭

نه عزیزم ماها خسته میشیم کم میاریم بعد فکر میکنیم افسردگی گرفتیم . بعد هی به خودمون هم تلقین میکنیم افسرده ایم و از پسش برنمیایم منم همینجور بودم رفتم روانشناس گفت اصلا این اسمش افسردگی نیست . توان بدن کم میشه خسته میشی کم میاری خیلی طبیعیه . افسردگی زایمان گفت اینجوریه که بعضی وقتها به سرت میزنه سر خودت یا بچه ات یه بلائی بیاری . منم اول اینجور بودم بکر میکردم از پسش برنمیام ولی حالا فقط بچم تو بغل خودم آرومه ، هرکی بغلش کنه گریه کنه سریع میده من پیش من آروم میشه . همه ی کاراشو خودم میکنم . بعدم فکر نکن همه چی باید در بهترین حالتش باشه شاید اصلا دو روز وقت نکنی خونتو مرتب کنی یا یه روز ظرف نشوری اینا همش طبیعیه . اول خودت و بچه وقتایی که اضافه اوردی کار خونه رو بکن

منم اوایل اینطوربودم سردخترم تابیست روز بودم مادرم میگف بمون من گفتم نه آخرش که چی بالاخره باید برم سرخونه زندگی مردا هم رسیدگی غذا میخوان نمیشه ولشون کرد.نی نی تو صبحا ورزش بده شکمشم روغن بمال اگه دل درد داره چنددقیقه دمرو بزار رو بالشت نانفخش بره توغذاهاهم مراعات کن بعد هرغذای اصلیت چای نباتم بخور

سلام زیبا
اینکه تا الان خونه مامانت بودی هیچ اشکالی نداره اسم خودتو نذار بی عرضه تو مادر فوق العاده ایی هستی زایمان واقعا پروسه سختیه من بهت حق میدم که بعدش نتونی تنهایی از پس کارات بر بیای منم مثل تو بودیم مادرم نزدیکمه ده روز پیشش بودم بعدش اومدم خونه هر روز میومد بهم سر میزد سر اینم قراره همینکارو بکنم
ولی سعی کن زودتر سرپا بشی اون بچه مامان قوی میخواد برو خونه یواش یواش همه چی بچه دستت میاد اونموقع میبینی که خودت چقدر میتونی از پس همه چی بر بیای میشی یه مامان که از صبح بیدار میشه تا شب هزارتا کار انجام میده و خودتم باورت نمیشه آدمی بودی که یه روزی به خودت میگفتی بی عرضه در صورتی که با عرضه تر ازین حرفایی 🙂

اصلاا اینجوری فک نکن همش بگو من میتونم خودت ببری خونه چندروز بگذره راحت میرسی به کارات خونه مستقل باشی خیلی بهتره خودت ضعیف نشون نده اینطوری فک کنی تاسه ماهم نمیتونی بری خونه

عزیزم یاد میگیری همه اوایل اینجورین

سلام عزیزم.
من هنوز به مرحله شما نرسیدم. اما تا جایی که شنیدم این حالت ها بعد از زایمان طبیعیه. و اصلا نگران نباش اصلا هم حس بد نسبت به خودت نداشته باش شما ۹ماه سخت رو پشت سر گذاشتی؛ این یعنی خیلی توانمند و با قدرتی. اصلا به خودت برچسب های دیگه نزن چون لایق این الفاظ نامناسب نیستی. ایشاالله بری خونه خودت وقتی مسئولیت فقط روی دوش خودت باشه بهترین خودت رو میذاری. و خدارو شکر که مامانت بوده این چند وقت همراهت. اینو بعنوان به موهبت ببین. من خودم مامانم فوت شده و‌ خودم باید از پس همه کارام بربیام. پس جنبه مثبت رو در نظر بگیر و بدون بهترین مامان دنیا هستی💕

عزیزم منی که تا الان حتی بچه داری از نزدیک ندیده بودم دقیقا از روز پنجم زایمانم اومدم خونه خودم...تک و تنها...با کلی مشکلات پسرم...زردی...رفلاکس...بی قراری...دیروز چهل روزش تموم شد و من دیدم با همه سختی ها از پسش براومدم...البته ابنکه همسرم کمک حالم بود خیلی کمکم کرد... پس بدون شمام میتونی

برو خونه مامانت دوماهش شد برگرد خیلی راحت تر میشه

عادت میکنب من مامانم تا ۱۰ روز پیشم بود خونه خودم بودم دیگه خودم همه کارارو انجام میدم خیلیم نمیشه شوهرو تنها گذاشت

برای هممون همین وضع بوده و هست عزیزم
فک نکن بقیه زرنگن و تو جا موندی
به روزای بعد فکر نکن چون اینجوری خیلی سختت میشه
فقط همون روزت رو بگذرون
به تمیزی خونه ت کاری نداشته باش
بچه ت هر چی بزرگتر بشه خوابشم بهتر میشه
خودتم به تغییر شرایط عادت میکنی

دقیقا عین من. تا دیروز خونه مادرم بودم از دیروز که اومدم خونه خودم غم عالم رو دلمه. بچم همش بغلمه گریه میکنه قیافم شده عین جنازه. شاید مسخره باشه ولی واقعا دلم مامانمو میخواد.

اگه شوهرت کمک حالت باشه اصلا نگران نباش،من از ۱۰روزگی‌مامانم‌رفتو خودم کاراشو کردم،دختر منم کولیک داره و همش بیداره و درحال گریه