حالم خیلی خرابه.از وقتی زایمان کردم رفتم خونه مادرم.تا ۴ روز پیش که پدرم زونا گرفت و اومدم خونه مادرشوهرم.پسرم شبا نمیخوابه و احتیاج به کمک دارم تا بتونم در شبانه روز ۳ ساعت بخوابم.و همسرمم خونه نیست معمولا اگر هم باشه کمکی نمیکنه.دلم برای خونه و ارامشم تنگ شده.خونمو ۴۷ روزه ندیدم.خدا بهم رحم کنه و پسرم بخوابه شبا که بریم خونمون😪😪

من ۹۰ روزه مجبورم خونه بابام باشم ،شوهرم از یک ماهگی دخترم رفت سفر کاری ،خونمم دوره نمیتونم تک و تنها. دختر منم نمیخوابه نه صبح نه شب.۲۴ساعته رو دست دارم راه میبرمش. خونه ی باباها هم همیشه پر دعوا و بحث و حال بد. منم دلم لک زده واسه خونم واسه ارامش خونم واسه خونه داری

جای من باشی تنهام
مامانم بعد ۴ به زور موند
روز بعد زایمان الکی حضور داشت
اون ۴ روز هم فقط اشپزی کرد بچه هیچ فقط من و همسر
حتی بخیه ام یه جاعفونت کرده بخاطر زیاد نشستن خودم
چون همش بردم شیر دادم شستم اوردم با این درد سزارین
بهنظرم الان برو خونه ات دیگه

دقیقا سپیده منم ۲۸ روزه خونمو ندیدم،نکه بگم دلم واسه خونم تنگ شده،بغل خونمون عمه هام هستن،هرروز میان هی ایده میدن نظر واسه لباسش‌میدن،اینقد رو مخمه،یه وقتایی میگم حیف برای زمانایی که تنها بودیم با همسرم.هم محدود شدیم هم پر از ایده.شوهرم ک بچه دار شدن فعلا تکونش نداده.تا برگردم لنگرود ببینم چند مرده حلاجه.بابای گیر سه پیچ داده که بیاین خونه ما دوماه اینجا بمونین ولی واقعا دلم نمیخواد اصلا اونجا راحت نیستم اصلا بشکه پر رفتم امد و شلوغه اونجا.نمیدونم واقعا چیکار کنم

دختره منم اینجوری بود تاسه ماهگی ن شب میخابید ن روزیسره گریه ازسه ماهگی دیگ کم کم شباخابیدواروم شدبخاطره کولیکه بش بی بی کربدین وکولیکز

وقتی میری خونه هم خودت آرامش داری هم بچه تنها هم هستی کسی پیشت نیست که حتما غذای آنچنانی درست کنی تو سکوت هم بچت آرامش داره هم خودت من ۱۰ روز خونه مادرم موندم با ۲ تا بچه یکی ۴ ساله یکی ۱۰ روزه برگشتم خونم فقط ی شب وحشتناک بود اونم بچم از دل درد نمیخوابید .قنداق کن که تو خواب یهو نترسه بیدار بشه.صدای آب جاروبرقی یا ی لالایی ملایم براش بزار با اون عادت کنه

عزیزم واقعا سخته درکت میکنم ولی معمولا تا ۳ ماهگی اینجورین در طول روز قشنگ سیرش کن و حتما آروغشو بعد از هر شیر بگیر اینطوری تایم خوابش بیشتر میشه شبا هم سعی کن شیر خودتو بدی چون شبا تو شیر مادر ملاتونین تولید میشه و باعث خوابالودگی بچه میشه

عزیزم برو خونه ی خودت راحتری، یه تاب نوزادی آنیل بخر بچه رو بزار توش راحت میخوابه شما هم به کارات میرسی، اینترنت سرچ کن تاب کودک آنیل، حتما نوزادی بگیر مدل دلارا

وای خیلی سخته اینجوری برو خونه ی خودت آرامشت مهمتر از کمکیه ک میگیری وقتی آرامش داشته باشی بچه هم مطمئن باش آرومتره

منم ۴۰ روز خونه مامانم بودم و الان خونه خودمم منم تنهام بهتره زودتر بری خونت تا قلق دستت بیاد منم نمبخابم منم خسته ام باید بتونی تو

عزیزم به نظرم چند روز برو خونه ات تا ببینیدچه جوریه بعد عادی نیست انقدر نخوابیدن حتما با دکترش مشورت کن، خونه خودت قلقش دستت میاد شاید اونجا همش باهاش بازی میکنن هیجانی میشه نمیخوابه، باید تایم خوابشو داشته باشید که چه قدر بیدار بمونه چه قدر بخوابه تو طول روز،

طول روز بچه ات خواب شماهم بخواب دیگه شب خسته نشی

عزیزم وقتی رفتی خونه خودت ب همه چی عادت میکنی ب بی خوابی غذا نخوردن دستشویی نرفتن کمک نداشتن .ریخت و پاشا خونه و غیرررره ولی ی ماه دیگه بچت بزرگتر شه شرایط توام بهتر میشه ..من از ۸ روزگی رفتم خونه خودم .واقعا تنها بدون هیچ کمکی .ن شوهری ن چیزی اما با اینکه هیچی بلد نبودم اما نترسیدم و عادت کردم دیگه واسه مامان اولیا سختر از حمام بردن بدون کمکی مگه داریم ؟اونم تنها انجام دادم چون مجبور بودم مراقب بچم باشم ..شما هم با وجوده همه ی شرایط یکسانی ک داریم عادت میکنی و یاد میگیری ..

عزیزم درکت میکنم قوی باش بلاخره میگذره اینروزا، مگه مادرشوهر کمکت نمیکنه؟
ببین حتما برو یه آمپول ویتامین ب کمپلکس و به ۱۲ بخر بزن خیلی بهت انرژی میده قویت میکنه

عزیزم بروخونت شبا خواهریاخواهرشوهرنداری بیادپیشت تنهانباشی فقط؟منم از۶روزگی دخترم خودم تنهانگه داشتم اون گریه میکردمنم باهاش

به این بی خوابی هاعادت میکنی قشنگ که سیربشه میخوابه حالاخیلی کوچولوعه هرچی ماهش بره بالاترخوابش کمترمیشه سعی کن توروزهم شده بخوابی مگه خونه مادرشوهرنیستی بده نگه دارن استراحت کن بیای خونه خودت کارهای خونه هم اضافه میشه سختت میشه

من ک میخام فقط یه هفته تا ۱۰ روز خونه بابام باشم بعدش بیام خونه خودم.

برو خونت عزیزم روزا بخواب که شبا لتونی باهاش بیدار بمونی

برو خونتون خواهر آخه که چی من دخترم ۶ روزش بود اومدم تهران خونه خودم راحت شدم