۴ پاسخ

هر موقع که بزذگه تو اتاق خودش مستقل خوابید از پثشک هم کامل گرفتی به نظرم وقتشه دومی رو بیاری

من یکیش چهار یکیش یک سالشه .سرمانخورن بقیش راحته الحمد لله😎

شوهرت همراه باشه هر موقع

من ان شاء الله پسرم دوسالش بشه بعدی رو اقدام میکنم

سوال های مرتبط

مامان آقا ایلیا مامان آقا ایلیا ۱ سالگی
یکم درد و دل 😭
مامانایی ک روی بچه هاشون حساس نیستن میشه بگید مثلا چکار میکنید خیلی برام سواله ک حساس نباش ینی چی ؟ 🤨
حرصم میگیره ی عده مدام میگن حساس نباش رو بچه ☹
من حساس نیستم اصلا فقط ب بچم سللمتیش و تربیتش اهمیت میدم همین نمیدونم چجوری واقعا ول کنم بچه یک ساله رو 😣
ک واقعا هیچی از این دنیا نمیدونه فقط مادرشو میفهمه ک باید کنارش باشه 😞
ب من میگن خیلی ب ایلیا میچسبی اونایی ک بچشون هم سن بچه منه بیاین بگید ک بچه هاتون چجورین خیلی بهتون میچسبن یا نه شما ی جور بار اوردین ک خودش از پس خودش برمیاد 🙄
واقعا نمیفهمم ک چجوری میشه بچه از پس خودش بربیاد ولش کرد
ینی انقدر من حرص خوردم امروز چشمم میپره از حرصصصص
بچه تونو میدید ک خانوادتون بدون اجازه هر جا ببرن ؟
یا کنار بچتون نباشید خودش با بچه ها بازی کنه بچه یکساله رو میگم
من واقعا ی مادرم از صبح تا شب همش کار پشت کار شب هم ک میخوام بخوابم بچه هر یک ساعت بیدار میشه ینی جونی برام نمیمونه
بعد چجوری واقعا از دلشون میاد ک ب ی مادر حرف بگن بخدا از صبح زود ک همسزم میره ینی ۴ صبح تا ۸ شب تنهام😔
خیلی خسته تر از این حرفام ک بخوام حرف هم بشنوم😥
مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۱ سالگی
سلام خانما من شوهرم بیکاره و خرجیمونو پدرش میده و شوهرم ب خاطر شرایطی ک داره نمیتونه کارکنه دیابت داره و انسولین میزنه البته من عقد کردم کار می‌کرد ولی ب دلیل اینکه قندش سال ۹۷رفت بالا و توکما رفت پدرشوهرم نذاشت دیگه کار کنه واینکه شوهرم اعتقادی ب کمک کردن تو بچه داری نداره متاسفانه مادرشم بمن اول زایمانم گفت ک محسن نمیتونه کمکت کنه درصورتی ک میتونه ولی نمیخاد حالا شوهرخواهرشوهرم تا جای بچه اشم عوض میکنه شانس منه خاهرشوهرم الان سی وچهارساله اشه سه تا بچه داره من سی و هشت سالمه ی دونه دارم واطرافیان مث زنداداشم میگه چن سال دیگه بیار مامانم میگه نه همین ی دونه بسه خودمم میگم شرایط زندگیم و سنم طوری نیس ک ب دومی فکر کنم شماها بودین فکر میکردین گفتم اگه ی زمانی شوهرم دستش تو جیب خودش رفت و کمک حالم شد شاید بهش فکر کنم ولی سنمم اجازه نمیده ب اینکه باز بیارم سر اینم خ استرس کشیدم همش خونریزی داشتم و نارس ب دنیا اومد ولی خب دلمم ب امیرعلی پسرم میسوزه فردا تک و تنها البته خاهرامم فقط دوتا دارن