سلام مامانای عزیز
یه سوالی خیلی فکرمو درگیر کرده
بنظرتون کسی که شرایط مالی ش اوکی ، سن خودش کمه و در نتیجه حوصله ی خیلی زیاد برای بچه ها داره ، همسرش باهاش همکاری داره توی تمام امور ، میتونه به بچه ی سوم فکر کنه ؟؟؟؟
الان ۲ تا دختر دارم یکی ۴ ساله و یکی ۱ ساله و به شدت دوس دارم سومی رو هم بیارم چون از همه نظر اوکیم
فقط نگران و ترس از این دارم نکنه به این دو تا فرشته هام ظلم بشه نکنه نتونم توجهی که الان دارم بهشون اون موقع نداشته باشم
نکنه کیفیت زندگی شون در اینده پایین بیاد ؟؟
و از طرفی میگم جند سال دیگه دخترام بزرگ میشن افسوس میخورم که چرا یه برادر هم براشون نیاوردم وقتی همه شرایط محیا بود .
و البته من چون خودم تک فرزندم و طعم تلخ بدون خواهر برادر بودن رو چشیدم دوس ندارم ۱ ثانیه بچه هام تجربه ش کنن
با اینگه تازه من پدرم مادرم جای خواهر برادر برام همه کار میکردن پایه بودن بعد هم سن کم عاشق همسرم شدم و دیگه اون پابه پام برام برادر شد خواهر شد ولی بازم حفره تک فرزندی م هیچ وقت پر نشد .
شما اگر تجربه ای دارید ممنون میشم از این سردرگمی نجاتم بدید

۶ پاسخ

بذار بچت و از شیرو پوشک بگیری بعدی و بیار که اذیت نشی

عزیزم بنظرم بزار بچت دوسالش بشه
بعدم حتما دکتر برو برا تعیین جنسیت
منم دوتا دختر دارم ولی دیگه بچه نمیخوام

من خودم اگه شرایطم اوکی بود دومی رو می‌آوردم تا جوونم و حوصله دارم

چقد خوبه که شرایطش داری من پولی خرابه☹️

ولی به نظرم بزار یکی دو سال دیگه الان کم کم بچت راه می‌ره باید مواظبش باشی و بارداری هم شرایط خاص خودشو داره سخته برات بازم هر جور خودت صلاح میدونی

عزیزم اگه همه شرایطت اوکی هست ،اینکه بچه هات همین الان با هم خوبن و مشکلی ندارن میتونی بچه دار بشی من الان پسرم ۴سالشه کوچیکه یازده ماهشه خیلی پسر بزرگم داداششو اذیت می‌کنه واقعا داغون شدم همش باید مواظب باشم که نزنتش حالا اگه بچه هات با هم خوب هستن و بزرگه کوچیکه رو اذیت نمیکنه،از نظر جسمی توانایی داریو همسرت همراهته خوبه و اینکه برا پسر دار شدن باید زیر نظر دکتر باشی

سوال های مرتبط

مامان نی نی کوچولو مامان نی نی کوچولو ۱۵ ماهگی
سلام . به وقت یک سال و یک ماه و بیست هفت روزگی ، بچه عزیز دل من ، راه رفتن به طور کاملا مستقل و به میزان زیاد رو آغاز کرد 😍🥹 🥰 حسم اون موقع این بود که از لحاظ عاطفی به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم ، نمی تونستم جلوی ریزش اشک هامو بگیرم ، خیلی خوشحال بودم و مدام ذکر خدا رو میگفتم و شکر گزاری میکردم . انگار قلبم از بدنم بیرون اومده بود و داشت جلوی چشمم راه می‌رفت 💓❤️😍 البته پسرم از یکی دو ماه پیش به صورتی که کمک می‌گرفت راه می‌رفت اما اینکه مستقل باشه و خودش بلند بشه ، همین سه روز پیش اتفاق افتاد خدا رو شکر 🤲⭐📿 مادر بودن خیلی شیرین و لذت بخش خدا نصیب همه آرزومندان کنه ، اما واقعا سختی های زیادی هم داره که خدا قوت مون بده ، برای مثال همین چند دقیقه پیش بچه ام با گریه خیلی شدید از خواب پرید چون در پروسه ادامه دندان در آوردن هست و واقعا سخت چون خیلی کم اشتها و بهانه گیر شده ، سختی مادر بودن به کم خوابی هست ، به این هست که آدم وقت برای خودش و رسیدگی به کارهاش خیلی کم داره ، به ریخت و پاش بودن خونه هم هست ، به اینم هست که آدم میبینه بچه اذیت میشه و درد می‌کشه به خاطر مثلا دندون در آوردن ، سال ها قبل فکر میکردم خب دندون شیری چه ارزشی داره ، تازه حالا درک میکنم که خیلی خیلی مهمه ، چون بچه ها واقعا به خاطرش اذیت میشن و بهش نیاز دارند . دیگه توکل به خدا ، خدا آخر و عاقبت همه مون رو ختم به خیر کنه .
مامان نیکا مامان نیکا ۱۴ ماهگی
من حقیقتا تا عمق وجودم دلم تنگه واسه پارسال این موقع ها که دختری یکی دوماهش بیشتر نبود 🥲
جدا از کولیک سختی که داشت و تا ۶ ماهم بشدت هم خودش اذیت شد هم ما ولی بنظرم همه چیز راحتتر بود 🥲
میذاشتمش تو اغوشی براش اهنگ میخوندم و راه میرفتم تا صبح ! این سختترین کارم بود ولی الان واقعا به مرحله نمیدونم چه غلطی بکنم به بچه خوش بگذره رسیدم !🤦🏻‍♀️
میتونم بگم دیگه هیچ بازی نه به ذهنم میرسه نه حوصله دارم بچرخم پیدا کنم یا اصلا بخوایم بازی کنیم🥴
از صبح صدای گربه‌و گاو‌ٌ خر درمیارم تا شب این وسط مسطام میپرسم دلت کو پاهات کو 😐🤯
هردو از هم خسته ایم🤣
حوصله همدیگه رو نداریم مجبورا هم صبح هم عصر میبرمش پیاده روی ولی خب هواسرده از طرفیم دیگه از ۵ هوا تاریکه🤦🏻‍♀️ شب ها برای ما یک سال میگذره 🥲 هی نگای ساعت میکنیم میبینیم تازه شده ۷ 😤
اصلا نمیگذره🤦🏻‍♀️
بعد همینجوری که تو باتلاق دارم دستوپا میزنم دارم به این فکر میکنم کاش یه بچه دیگه بیارم بلکه باهم بازی کنن حوصلشون سر نره و از طرفیم خب من فقط مسئول نظارت میشم که همو نخورن ولی باهم بازی میکنن سرگرم میشن به منم کمتر احتیاج دارن
بعدش شیطانو لعنت میکنم با این فکرای مزخرفش چون همین الان از ۵۸۰ ناحیه شکافتم و توان یه بچه دیگه ای رو ندارم
پس باید یه فکری کنیم تا این شبای سرد و بللللللند زمستونی رو تو شهر غریب و تنها یجورایی بگذرونیم که کمتر اذیت بشیم
شماها چه بازی هایی برای سرگرمی بچه هاتون انجام میدید ؟ بگید تا برای من امثال من هم ایده بشه ❤️