من همینجوریش تو سن ۱۸سالگی اعصابم با سن ۵۰ سالگی برابری میکنه 😂تازه بعد زایمان با اون همه دغدغه قراره طایفه شلوغ شوهر رو تحمل کنم که تازه فهمیدم میان بعد زایمان خونه زن زائو ناهار شام من الان باید بخندم یا گریه کنم🥲 خدایا صبرررررررررررر

عجب😳بعد کی میخواد بشوره بپزه
درک ندارن ک این زائو و بچه اش نیاز ب استراحت داره

عجب😳بعد کی میخواد بشوره بپزه
درک ندارن ک این زائو و بچه اش نیاز ب استراحت داره

زنی که تازه زایمان کرده کاری شخصی خودش رو نمیتونه انجام بده 😑مهمون دیگه میخاد بیاد کجا

عزیزم برو شهرخودتون زایمان کن

تو که تو رخت خوابی بزار بیان بخورن برن دیگه

خوب برو خونه مامانت هر کی دوست داشت بیاد اونجا

چرا سختش میکنی
اومدنم اشکال نداره
تو ریلکس باش و فقط به خودت و بچه ت فکر کن
بزار خودشون غذا بپزن
تو فقط استراحت کن و اصلا استرس نداشته باشه و عصبی نشو
چه بخوای چه نخوای میان
پس چه بهتر که یاد بگیری با ریلکسیه تمام کاراتو پیش ببری👌😊

من خانواده همسرم دورن باید از اصفهان بیان.گفتیم یک هفته بعد زایمان بیاد.بعد که بیان هم واسه موندن و خواب میگیم برن خونه مامانم اینا چون واقعا نمیشه اون تایم مهمون داری کرد باوجود کلی مرد 😐

منم تا ۴۰ روز میام خونه مامانم
خواستن نوه شونو ببینین خونه پدرم در خدمتم😁

خداروشکر طرف من وهمسرش تا بعد آب چهله نمیان بعدشم که میان در حد دیدن وهدیه دادن

جشنی بگیر همه به دفعه بیان برن

سعی کن زیر بار نری دیگ
شام ناهار خونه زن زائو نمیرن که
اگه دوست دارن بچه رو ببین بیان ببینن ولی شام و ناهار ستمه

اه متنفرم از اینکه یزره درک ندارن نمیگن بدبخت تازه زاییده هزار جاش جر خورده

الان تیرماه ۱۵ نفر از فامیلای شوهرم از یه شهر دیگه دارن میان دخترمو ببیننن چند روزم هستن بچم همینجوری تو سکوت نمیخوابه باهاش درگیرم موندم اینا رو کجای دلم بزارم شب بیداریا سردرد بی اعصابی

خدا صبر عنایت کنه ب همه 🥴😑

من بخاطر همین میرم خونه مامانم😂بااینک خونه خودم راحتم ولی بااین شرایط خونه مامان بمونم بهتره😁

وااا جای اینکه ببرنت خونشون ازت پرستاری کنن اونا میان پیش تو😑🫥منکه میام پیش مامانم اینا تا چندروز اولم بچه رو نمی‌برم پیش خانواده شوهر چون جمعیتشون بشدت زیاده و میترسم