۴ پاسخ

حرکت مامانش بده درست ولی به شما چه که بهش میگین

خدا عاقبتمون ب خیر کنه

ماسر کوچمون دبیرستان دخترونس ..یه دختره رو با یه پسر توی دستشویی توی وضعیت بد گرفته بودن ..مادر دختره دعواش میکرد میگفت باید بری آزمایش بدی دختره میخواست مادرشو بزنه میگفت بدن خودمه دوس داشتم دادم ..
وضعیت بد شده دخترا پسرا آزاد توی پارک هم دیگه رو بغل میکنن بوس میکنن ..سیگار میکشن ..

چون یه عده آدم بی سواد معنی روشن فکری رو نمیدونن و اینجور چیزارو فک میکنن روشن فکریه

سوال های مرتبط

مامان نورا مامان نورا ۹ ماهگی
ی خواهر زاده داره ۷ سالشه شدید شیطونه بارها وسایل و اسباب بازی نورا رو برمیداره میماله ب پاهاش بقران دیگه انقدر همش در حال شستن وسایل نورا هستم پوست دستام خشک شده هر چقدر با زبون میگم خاله جان پسر گلم عزیزدلم نکن باز دو فیقه دیگه تکرار می‌کنه خواهرمم قبول داره ک پسرش اذیت می‌کنه الان خواهرم نیست پسرش خونه مامانم مونده پسرش اومده جغجغه نورا رو میماله ب پاش منم اعصابم خورد شد با تندی گفتم نکن دیگه چند بار باید بشورم تو هی کثیف کنی عزیز من نکن دوست دستم خشک شد بس ک دارم مایه میزنم و میشورم بچه چیزی نگفت مامانم خودشو انداخته وسط هر چی دهنش اومد ب من گفت میکه من رو این حساسم هر کاری می‌کنه تو حق نداری چیزی بگی منم زانوم و عمل کردم نمیتونم از پله بالا برم ولی امشب هر جور شده میرم خونه خودم حتی اگه نیاز باشه چهار دست و پا از پله ها بالا میرم چون واقعا مادرم اخلاق نداره چون من خاله این بچه هستم کلی ازش بزرگترم و حالا دعواش کردم یکبار اونم مقصر بوده دلیلی نداره مادرم بخاطر ی بچه ۷ ساله تو روی من وایسه من بارها خواهرم با دخترم ی شوخی می‌کنه شاید تو دلم ناراحت بشم ولی زود ب خودم میگم خالشه اشکال نداره بی منظور میگه حرفاشو عیب نداره تو کار خاله و خواهر زاده دخالت نکنم همیشه منم لبخند میزنم ولی مادرم واقعا همیشه خودشو واسه هر کاری دخالت میده دعوا درست می‌کنه
مامان ماه کوچولو مامان ماه کوچولو ۱۱ ماهگی
مامانا نظرتون چیه
من مادرشوهرم بچه خواهرشوهرمو ک پسره و یکسالشه خیلی دوسش داره بعد اون پسره همش میخواد بیاد سمت لیانا و با دستش بزنتش بچه منم ۴ماهو نیمشه کوچولوعه من همش دورش میکنم از پسر خواهرشوهرم. مادرشوهرمم اونو بیشتر از بچه من دوست داره چون همیشه خونشونه و...
بعد همش به من میگه بچتو نبر عقب ببینم پسره میخواد چیکارش کنه هرچی میگم میخواد بزنتش میگه نه بذار ببینم چ میکنه اوردش جلو میخواست بزنتش من بچمو کشیدم عقبو رفتم اونم محکم پسره را ماچ کرد گفت قربونت برم منم گفتم میگی قربونت برم ک میخوای بزنیش
امروز دوباره اوردتش میگه من دستاشو گرفتم بچتو بذار تو بغلش ببینم چیکارش داره منم میگم نه اخه مگه سرشو نمیتونه بزنی تو سرش مگه گاز نمیگیره مگه بدنشو پاهاشو تکون نمیده انگار دندش میخاره تا بچه منو یکاری نکنه ول کن نیست لجمو دراورده
انگار میخواد اون پسره را چون دوسش داره یه حالی بهش بده فقط به فکر اونه ریده تو اعصابم دلم میخواد لهش کنم زنیکه ...