۳ پاسخ

خوب عزیزم ببر ش یه دکتر ببینه

سلام، با دکتر درمیون بذار، شاید پاشو باد میگیره یا خواب میره یا گرفتگی عضله داره

پاش پیچ خورده باید بره متخصص یا ضرب دیده

سوال های مرتبط

مامان آواز مامان آواز ۲ سالگی
تاپیک سوم: راه‌حل
کودک در 2 سالگی از لحاظ روحی نیاز داره روزی نیم ساعت با مادر بازی کنه، ولی نیم ساعت باکیفیت. یعنی تمام مدت فقط با کودک بازی کنی و حتی یه لباس تا نکنی (چون لباس تا کردن جزء کارهای خودت محسوب میشه نه بازی با کودک!). میتونی به شیوه میررینگ بازی کنی. یعنی از جملاتی که بچه میگه، یک جمله رو انتخاب و اونو تکرار کنی. مثلا بچه میگه: بیا با لگو قرمز خونه بسازیم. شما بگی: آخجون! میخوایم با لگو قرمز خونه بسازیم. اینجوری بچه میفهمه که همه حواس شما پیش اونه.
در رابطه با من، چون طلاق گرفتم و آواز نمیتونه هر روز پدرش رو ببینه، روانشناس گفت روزی یک ساعت بازی باکیفیت براش کافیه. حالا من چکار کردم؟
به ازای هر 1.5 یا 2 ساعتی که با آواز بازی میکردم، یه ربع میرفتم سراغ یه کار دیگه. مثلا از 5 بازی شروع میشد، من از ساعت 6:15 بهش میگفتم که دو تا دیگه بازی کنیم، بعد من میخوام ظرفها رو بشورم. این جمله رو چند بار تکرار میکردم، و ساعت 6:30 میرفتم سراغ ظرفها. بعد شستن ظرفها، دوباره برمیگشتم سراغ بازی با آواز.
آواز چکار می‌کرد ؟ جیغ میزد و گریه می‌کرد که بیا بازی کنیم. دفعه اول حدود 20 دقیقه گریه کرد.
حدود یک هفته ده روزی اوضاع همین بود. به مرور میزان کارها روبیشتر کردم. یعنی اگر روز اول یه ربع پیشش نبودم، به مرور این زمان شد نیم ساعت و به یک ساعت رسید.
اون یک هفته اول دهنم سرویس شد! به معنای واقعی کلمه نسبت به صدای آواز حساس شده بودم. انقدر گریه شنیده بودم که دوست داشتم سکته کنم، چند روز برم بیمارستان فقط برای اینکه دیگه صدای گریه نشنوم!!!

ادامه در کامنت
مامان علی مامان علی ۲ سالگی
اینم از شب یلدا که به گریه و کتک خوردن گذشت .. اینم از روز مادری که فقط دلم شکست.. خدایا هستی دیگه مگه نه؟ من بدبخت چه گناهی کردم که پسرم هر جا با باباش میریم می‌چسبه به باباش و جیغ میزنه هر جا بدون باباش باشیم خوبه و بازی میکنه. امشب رفتیم خونه مادرشوهر پسرم جیغ میزد و چسبیده بود به باباش پدر شوهرم عصبی شد گفت برش دارید برید خونتون شوهرم با پسرم رفت من و با دخترم مثل احمق ها موندم گفتم زشته برم. چه قدر متلک بهم زدن که آره تو بچه رو اینجوری تربیت کردی.بعد مادرشوهرم میگه زنگ بزن خانواده ات برن علی رو ببرن تا پسر من بتونه بیاد یلدا. هر چی بهش میگم خانواده من خودشون جایی دعوتن گوش نمیده. بعد منو آورده تا دم خونمون که برو علی رو آروم کن سرش بند بشه پسر من بتونه بیاد یلدا علی هم جیغ میزد د باباش رو گرفته بود تهش مادرش با قهر از خونه رفت بیرون شوهر منم یه عالمه منو پسرم رو زد که اینو تو تربیت کردی من بچه به این بدی ندیدم منم زنگ زدم به مادرشوهرم گفتم گناه من چیه علی گریه میکنه چرا من باید کتک بخورم میگه خوب پسرم ناراحت بوده به من چه!!!! خدایا کجای این عالم نشستی ظلم رو میبینی ساکتی
مامان آواز مامان آواز ۲ سالگی
تاپیک دوم: صحبت‌های روانشناس
روانشناس گفت: از دو سالگی به بعد بحث فرزندپروری خیلی جدی‌تر میشه. اینکه من مدام در حال بازی با آواز باشم، اصلا درست نیست؛ چون دارم اونو یه بچه وابسته بار میارم. بچه‌ای که بدون حضور مادر حتی نمی‌تونه بازی کنه، در حالی که یک کودک دو ساله "باید" بازی کردن به تنهایی رو بلد باشه. بهم گفت اگر از الان این وابستگی رو کنترل نکنم، آواز همینجور عادت میکنه و روز به روز وابسته‌تر میشه. که خب این مساله در دوران تحصیل واقعا دردسرساز میشه و اصلا به نفع بچه نیست.
در کنار موضوع وابستگی و عدم استقلال بچه، که خب مسائل بسیار مهمی هستند، این نکته هم هست که تا کی میخوام فقط یک مادر باشم و مدام در حال رفع نیازهای بچه؟ من به عنوان یک انسان حق زندگی دارم، و باید یه تایمی رو برای خودم داشته باشم.
حرف‌های روانشناس برای من یک تلنگر بود. چون هیچوقت فکر نمی‌کردم وقت‌گذرونی و بازی بیش از حد با آواز، ایرادی داشته باشه. به نظر من ایرادش فقط این بود که وقتی برای خودم نداشتم و خب قبول کرده بودم که باید با این مساله کنار بیام. ولی هیچوقت فکر نمی‌کردم این کار به ضرر بچه‌ام باشه. تازه کلی به خودم افتخار می‌کردم که مادر خوبی هستم و همه وقتم رو دارم میذارم برای بازی با بچه‌ام !!!

خب حالا چکار کنیم؟ تاپیک بعد میگم.
مامان پسرم💙 مامان پسرم💙 ۲ سالگی
#آموزش-گفتار
مهارتهای پیش زبانی===»توجه مشترک
توجه مشترک چه زمانی اتفاق میفته؟؟زمانی که دو نفر به یک موضوع توجه میکنندو یکدیگر میفهونن که در آن لحظه دارن یک چیز مشترک رو به اشتراک میزارن.ممکنه از طریق نگاه کردن بهم، اشاره کردن،یا از طریق گفتن باشه

مثلا کودک یه گربه میبینه با هیجان به مادرش نگاه میکنه و یه جوری میخواد بفهمونه که داره یه چیز جالب میبینه اون لحظه اگه به کودکتون توجه کنید و متوجه بشید که داره به چی نگاه یا اشاره میکنه برید کنارش هم سطح کودک بشید شما هم به گربه نگاه کنید اشاره کنید بگید آرههه گربست یا پیشیه...(هر کلمه ای میگید همیشه همونو بگید) اون لحظه توجه مشترک شکل گرفته و هرکلمه ای که به کودکتون میگید سریع یاد میگیره
اگه به چیزی که کودک نگاه میکنه و اشاره میکنه توجه مشترک شکل نمیگیره
تو این موقعیت کودک شروع کننده توجه مشترک بوده و برای یادگیری بهتره که کودک شروع کننده باشه و شما پاسخ بدید
تو این زمان مغز کودک بین چیزی که میبینه و کلمه ای که میشنوه ارتباط برقرار میکنه و یادمیگیره
گاهی پیش میاد که شما میخواید توجه کودک رو به چیزی که خودتون میبینید جلب کنید اونموقع بهتره با هیجان با تن صدای جذاب بگید عههه مثلا هواپیما رو ببییین تو آسمونهههه...یا مثلا بگید وااای ببعی رو ببییین وقتی کودک نگاه کرد ببعی میگه بع بع
کلا تو هر موقعیتی هر کلمه ای خودتون میدونید دیگه
فقط جملاتتون کوتاه باشه که بچه بتونه بین کلمه و اتفاقی که میفته ارتباط برقرار کنه
وقتی خیلی تکرار کنید بچه میفهمه که عه پس اسم این ماشینه پس اسم این گربست....و درک میکنه
شاید اون لحظه اون کلمه رو نگه ولی تو حافظش میمونه بعدا که شروع کنه به حرف زدن همونو میگه