۱۰ پاسخ

اااخی
من که زیاد شیر ندادم اما دلم تنگه اون روزاست
به نظرم هم واسه مادر سخته هم بچه 🥲🥲🥲

منم همین مشکل رو‌ دارم پکیج گرفتم که انشالا تدریجی بگیرمش چون خوندم که بچه ها خیلی وابستگی عاطفی به سینه مادر دارند اصلا نباید به یک باره از شیر گرفتشون باید اصولی رفت جلو

هم تلخک هم چسب کار خوبی نیس گلم من بردمش مسافرت سرش گرم شد اصن نفهمیدم چطوری از شیر گرفتمش

منم میخوام بگیرم از الان عزا گرفتم

چرا چسب چرا میترسونین هم از لحاظ روحی هم عاطفی تلخک بزن ک بخوره ببین بده اینطوری کمتر بغض میکنه بچه من هنوز ک شبا بغلش میکنم بغض میکنه

اینجوری بهتره منم رژ زدم
ماهارو مگه چجوری گرفتن چمون شده ول کن این حرفارو خودتو ازار نده منم خیلی گریه میکردم بحالش دلم میسوخت این طبیعیه خب
ولی چن وقت دیگه میبینی چقد هردوتون رااااحت میشید خواب پیوسته غذا بیرون رفتن همه چی و همه جوره

من اخرین شبی ک شیر دادم تا صبح گریه کردم ،😐

بزارچندروزبگذره مث من میگی اووووفیییششش🤣اولت حالا

البته بگم من خودم میخوام شنبه شروع کنم...یادم میاد بغض میکنم

عزیزم چرا تلخک نمیزنی که نخوای بگی اوف شده...تو با خیال راحت سینه رو بده اون خودش ببینه تلخه نمیخوره

سوال های مرتبط

مامان آریا🤤 مامان آریا🤤 ۲ سالگی
چقد چشحالم بعد کدت ها برگشتم ب این فضا😍
خاستم تجربه مو برای از شیر گرفتن بگم
من یک بار توی عید خاستم آریا رو از شیر بگیرم ب روش تدریجی هردفعه شیر میخاس بهش میوه و خوراکی های دیگ میدادم یا باهاش بازی میکردم سرگرم بشع تا یک بار در روز رسوندم اونم اخر شبا بود البته اینم بگم تو لین تایم با اینک خیلیییی سعی میکردم سرگرمش کنم بازم خیلی جیغ میکشید و همه رو میزد و یه حورایی عصبی شده بود
یک روز خورد زمین پاش خونی شد هیچ جوره ساکت نمیشد خیلی ترسیده بود ب اصرار مامانم بهش دوباره شیر دادم و اون شد شروع دوباره و این بار وابسته تر از قبل شده بود و همه زحمتم ب باد رف دوباره نزدیک ب دو ماه شیر خورد و خیلییی وابسته بود ینی در حدی بود چشم باز میکرد شروع میکرد ب شیر خوردن تا ظهر ک میخابید مدام شیر میخورد ینی من فقط درسورتی راحت بودم ک سر پا میبودم اگ میشستم یا دراز میکشیدم دیگ میومد سراغم و من واقن اذیت میشدم یه روز خیلی خستم کرده بود عصبی شدم سر سینم فلفل زدم ک یه چندساعت دست برداره از سرم العی بگردمش اول یکم گریه کرد بعد چندبار گف میخام بهش خوراکی دیگ دادم و عی باهاش شوخی مسکردم میگفتم جی حی مامان اه شده دهنتو اوف کرده بیا بزنش شروع میکرد خندیدن و سینه مو میزد و دیگ نخورد و خیلییییییی راحت تر از دفعه قبل بود درسته اون. تایم ده دقه ای گریه کرد البته من نمیگم فلفل بزنین ک باز چندتا دایه عزیزتر از مادر بیان منو محکوم کنن درکل میگم چیزایی مث تلخک و ... ک طعم سینه رو عوض میکنه استفاده بشع بهتره چون بنظرم بچه اگ از سینه بدش بیاد و نخوره خیلی بهتره تا اینک سینه هنوز همونطور براش شیرین باشه اما ازش دریغ کنیم برا خدش خیلی راحت تره بنظرم