بااینکه درد خیلی زیادی دارم اما تعریف میکنم، من چند روز یا یه هفته ای بود ترشح همراه با کمی آب اندازه ی سکه ازم میومد بعد که خشک میشد سفید میشد رو شلوارم و بو میداد، شک کرده بودم که کیسه آبه گفته بود، دیروز داشتم ظرف میشستم که یهو اندازه ی کل کف دست ازم آب اومد همراه با ترشح سفید دیگ خیلی ترسیدم و گریه کنون اومدیم بیمارستان که منو معاینه کردن گفتن وای خانم دهانه رحمت دوسانت بازه درد نداری؟ گفتم نه، بعد تست ازم گرفت که مثبت شدو گفتن سریع باید بستری بشی اومدن بهم نوار قلب وصل کردن برای بچه و سوپر وایزر بیمارستان یکم اذیتمون کرد و منو میخواستم انتقال بدن به بیمارستان مهدیه تهران که سوپر وایزر نذاشت و گفت همینجا باید بمونی،دیگ بستری شدم و خیلی ام میرسیدن،بعد گفتن بخواب برای طبیعی که من خدا کمک کرد زود گفتم آخرین سونو که دادم بچه بریچ بود و سریع منو بردن سونو که دیدن بریچه و گفتن آمپول بتا برات می‌زنیم و ساعت یازده شب زدن و ساعت شیش هم منو آماده کردن برای سزارین اجباری، دیگ منو بردن سزارین همه چی خوب بود و اصلا چیزی نفهمیدم فقط از استرس همه جام شدید می‌لرزید اماتا موقعی که بی حسی نرفته وقتی بی حسی رفت دیگ آدم میمیره و زنده میشه، بدترین چیز زایمان که تجربه کردم و مردم و زنده شدم یدونه معاینه بود و یدونه ام فشار دادن شکم و میتونم بگم مرگ بهتره تاالان دوره، ینی جیغ میزدما، دستشون رو فرو میکردن که معاینه کنن ۸ بار فرو کردن و چهار بار هم شکمم رو فشار دادن،بعد آوردنم ریکاوری و بعدش بخش،بچمم ۳۵ هفته کامل بدنیا اومد بردن تو دستگاه چون ریه هاش هنوز اونجوری کامل نشده بودو وزنش هم ۲۱۰۰ هست و خیلی کوچولوعه،

۲۵ پاسخ

مبارک عزیزم ایشالله زودتر از دستگاه دختر قشنگت میاد بیرون میبریش خونه

مبارکه عزیزم😍😍ایشالا بسلامتی با دخترگلت برگردی خونتون🤍😍

میشه بگی ترشحت دقیقا چجوری بود؟

سلام خواهرم خوبی انشالله به سلامتی
نگران نباش الان بهترین جا برای کوچولوت همون دستگاه هست فقط الان شروع کن تندتند سینه هاتو از بالا به پایین و دورانی ماساژ بده که انشالله بتونی شیر خودتو بدی
عزیزم بیمارستان امام خمینی شرایطش چجوریه؟؟؟رفتار پرسنل و ....
ان ای سیو داره؟

وای خدایا منم ک همیشه ترشح دارم و خیسم چیکار کنم برم تست بدم

ای‌خدااا🥺🥺مبارکت باشه انشاالله نی‌نی هم بزودی میدن بغلت صحت سلامت میاید خونتون💖💖بچتو دیدی?

کی معاینت کردن قبل از زایمانت یا بعدش؟عجیب بود سزارین چه معاینه ای

ولی تمام تاپیک هاتو خوندم از چیزی ک میترسیدی سرت اومد 😐هی فالشو زدی .میخوام روزی چندبار ذکر من حالم خوبه رو تکرار کنم ک کائنات به حرفم گوش کنن😅

این همه دردکشیدی بعدمیگن سزاریان میخوایم دعاکن برام بچه ام بچرخه طبیعی بیارم

عزیزم معاینه رو بیمارستان های خصوصی اصلا اونجوری انجام نمیدن
دست نمیکنن داخل ادم .منم ۳۷ هفته بودم ۴سانت باز شده بودم ولی دکترم که اومد اون معاینه کرد کسی دیگه دست نزد بهم
و فشار دادن شکم رو سر زایمان اولم یادم نمیاد اصلا فشار دادن یا نه
یا اگه فشاردادن بیحس بودم به نظرم.
خلاصه من از زایمان سزارین راضی بودم بیمارستان اقبال

به سلامتی گلم باید چند روز تو دستگاه باشه؟

این همه دردکشیدی بعدمیگن سزاریان میخوایم دعاکن برام بچه ام بچرخه طبیعی بیارم

الهیی🫠🥹

مبارکه گلم انشاالله قدمش پر برکت باشه..تاالان اصلا آمپول ریه نزده بودی؟

مبارک باشه خانومی قدمش بخیرو برکت باشه 🥺❤️

مبارکه

منم ۳۵ هفته زایمان کردم بچه ام خیلی ریزه

عزیزمم اشکال نداره خداروشکر ک سلامتع وفقط برای ریه هاش بستری شده .انشالله کمتراز ۸روز مرخص میشین🥰

عزیزم 🥹 مبارک باشه انشاالله هرچه زودتر حالتون خوب میشه 🙏❤️

عزیزم 🥹 مبارک باشه انشاالله هرچه زودتر حالتون خوب میشه 🙏❤️

سلام عزیزم.به سلامتی.انشالله که هرچه زودتر نی نی ام مرخص میشه.فقط یه سوال...؟شما که سزارینی بودی،چرا گذاشتی هشت بار معاینت کنن؟!

الهی عزیزم 🥺
مبارک باشه قدم نی نی کوچولوت انشالا از این به بعدش به خوبی و خوشی بگذره برات

گلم بسلامتی مبارکه .فشاردادن شکم روطبیعی هم هست من شکمم تایک هفته کبودبودمعاینه ک تادلت بخادمیکنن دهن ادم صاف شه.اسم نی نی چی گذاشتین؟

جدی منم دیروز امروز خیس میشم یهو ولی سفید میشه رنگش یعنی کیسه آبه؟
همش نیس مثلادصبح بود با یکساعت پیش تکون بچه حس میکنم

عزیزم خداحفظش کنه خوب میشی زود زود فقط حتما به خودت برس غذای های پر کالری بخور دخمل منم ۳۶ هفته به دنیا اومد من آمپول ریه زده بودم نرفت دستکاه دو کیلو بود الان برا خودش دختر بزرگی شده

سوال های مرتبط

مامان تودلی مامان تودلی هفته دهم بارداری
میخوام از تجربه زایمانم بگم براتون
من بچه اولم طبیعی بود اما دومی بخاطر اینکه یه عمل تخمدان قبلا انجام‌داده بودم باید سزارین میشدم من برای هفته ی ۳۸ که میشدم تاریخ ۳/۳ دکتر بهم نامه بستری داد و دیروز رفتم بیمارستان اما بیمارستان گفت دستور اومده فقط اورژانسی هارو بستری کنیم چون تاریخ رند خیلی شلوغه و منو معاینه کردن گفتن شما انقباض داری به همسرت بگو کارای بستریتو بکنه و این شد که اورژانسی محسوب شدم و بستری کردن اما گفتم چون سزارین اولی محسوب میشی باید مدارکتو بفرستیم کمیته پزشکی ببینیم قبول میکنن که سزارین بشی یا نه
و کمیته بعد بررسی گفتن بستریش کنین برای سزارین
تو اتاق عمل یهو اومدن گفتن شما کمیته قبول کرده سزارینو اما بیمه قبول نمیکنه منم انقد اذیت بودم که گفتم به فدای سرم و اینجوری سزارین اختیاری و ازاد برام حساب کردن و حالا از دردای سزارین بگم که وحشتناک بود سوند اصلا درد نداشت وخیلی راحت بود امپول بی حسی که تو نخاع میزنن خیلی راحت بود اما امپول رو که میزنن پاها بی حس میشه و یه حس خیلی بد و ترسناکی بهت دست میده و یهو نفست تنگ میشه و من همون موقع یهو افت فشار شدیدی پیدا کردم در حدی که احساس کردم دارم میمیرم بعد یه امپول دیگه زدن که فشارم برگشت و بهتر شدم و ..... ادامه بعدی
مامان مهراد مامان مهراد ۲ ماهگی
مامان گل پسرا،گل دختر مامان گل پسرا،گل دختر ۷ ماهگی
خاطره زایمان
(قسمت دوم)
وارد بلوک زایمان شدم نامه دکتر و دادم به مامایی که اونجا بود گفت چند هفته ای گفتم ۳۶ و ۶ گفت پس چرا دکتر نامه بستری داده؟
گفتم چون ۵ سانت بودم ، پرستار گفت زود ممکنه بچه بره تو دستگاه😥
با شنیدن این حرف تمام ارامشی که به دست اورده بودم دوباره از دست دادم همه ی وجودم شد اضطراب و ناراحتی دیگه نفهمیدم چجوری لباسامو عوض کردم.😭
من ساعت ۳ بود که بستری شدم.
خداروشکر اجازه میدادن شوهرم کنارم باشه و بهش گفتم حق نداری از پیشم تکون بخوری😁
درخواست ماما همراه هم کردم که اومد بهم ورزشا رو میگفت و میرفت و من با شوهرم ورزش میکردم🤰🏻
ساعت ۴ و نیم بود که دکترم اومد، ازم پرسید هنوز درد نداری؟ گفتم نه . معاینه کرد گفت بین ۶و۷ای 😕 و از اتاق رفت بیرون
به ماما گفتم میخوام برم وان ، برام وان و آماده کرد و تا ساعت ۵ تو ان بودم. همش فکرم پیش بچه بود که مشکلی براش پیش نیاد به خاطر همین اصلا انرژی ورزش کردن نداشتم.
ساعت ۵ دوباره دکتر اومد معاینه کرد و گفت پیشرفتی نداشتی و بچه بالا به خاطر همین برام امپول فشار وصل کرد.
بهم گفت اگه اپیدورال میخوای الان میتونم برات انجام بدم که گفتم نه.
حدود ۱۰ دقیقه بعد از وصل کردن سرم تازه دردام شروع شد و هی بیشتر و بیشتر میشد 😣
اما هنوز قابل تحمل بود مخصوصا با ورزش و ماساژایی که ماما همراه انجام میداد دردا رفع میشد و یکی از چیزایی که خیلی کمکم میکرد تو دردا تکنیک های تنفس بود که واقعا کمک کننده بود و تسکین دهنده