سلام مادرای قوی خدا قوت ..یه تجربه مثبتی که داشتم گفتم به شما هن بگم یکمی طولانیه ولی ارزش خوندن داره 😇
این چند وقت وقتی دیدم استرس و اضطرابم زیاد شده به پیشنهاد یه آشنا یه مدت کمتر توی گوشی بودم و اینجا هم خیلی محدود میومدم وزود میرفتم بیرون زیاد نمیچرخیدم وسط پیاما شاید در حد دو دقیقه میشد
ولی در عوض کتابم رو کلی خوندم کارایی که دوست داشتم رو انجام دادم به کمک خواهرشوهرم به خونه رسیدیم تمیز کردیم ..یکمی به خودم رسیدم به بقیه سر زدم و خونه نموندم...
خلاصه وقتم رو حسابی سعی کردم‌ پر‌کنم و یه نکته مهمی که رعایت کردم اصلا به حالات بدنم مثل وسواس گونه دقت نکردم حتی یه ظهر تا شب دخترم زیاد تکون نخورد ولی اصلا استرس و اینا راه ندادم به خودم و دیدم یکمی بعدش خودش تکون خورد..
میخوام بگم مراقب خودمون باشیم ..فضای مجازی و گوشی هر چقدرم اطلاعات مفید بهمون بده بیشتر از این اطلاعات مفید تشعشعات خیلی خیلی مضر میده و چیزایی که توش میخونی بیش از حد تورو وسواسی استرسی میکنه نسبت به هر اتفاقی که تو بدنت میفته
ما نیاز داریم که به یه نیروی خیلی بزرگ تر و قدرتمند تر از خودمون متصل بشیم تا روحمون آروم سر به راه باشه و آزار و اذیت نبینه معنویات رو تو این دوران ببرید بالاتر
قرآن بخونیم ، صلوات بفرستیم هم برای بقیه هم برا خودمون
نماز خوندن من رو خیلی آروم‌کرد و الان که این روتین رو حدودا یک هفته و نیمه رعایت کردم حالم فوق العاده بهتر شده و روحیه خیلی قوی تری به لطف خدا پیدا کردم
مادرا ما باید قوی باشیم تا بتونیم تکیه گاه این فرشته های زمینی باشیم وگرنه بعد از زایمان و بعدش هم آرامش نخواهیم داشت و این روی کودکمان هم تاثیر مستقیم میزاره

۹ پاسخ

من این حرفت روواقعا قبول دارم سه شب پیش اینقدرحالم بدشده میود که همه ی این اتفاق بد روازچشم گهواره دیدم
منم دقیقا مثل شمافکرمیکنم
وانشالله گهواره روپاک میکنم

دقیقا
بسیار عالی👍😍😍😍

عالی بود ممنون عزیز جان 😍😘

کاملا با حرفت موافقم یکی از دلایلی که تو این بارداریم خیلی ریلکسم همینه که اینستاگرام کلا ندارم اینجام درحد چرخ چرخ چنددقیقه میامومیرم
به کارای خونه میرسم باپسرم وقت میگذرونم بیرون میریم غروبا
ولی مودی و عصبی شدم تواین بارداریم نمیدونم بخاطر چیه زودبهم میریزم

عالی بود گلم👌🏻❤️دقیقا

سلام، خیلی عالی بود ممنون بابت اینکه تجربتون رو به اشتراک گذاشتید با خوندن پیامتون حالم خوب شد و ان شاءالله تصمیم دارم به گفته های شما عمل کنم ممنونم، ان شاءالله برکت این خیر رسانی به زندگی خودتون چندین برابر برگرده 🌸

آفریییننن بهت گلم👍🤩

دقیقا درست میگی 👌👌👌🤌🤌🤌

خیلیم عالی🥰

سوال های مرتبط

مامان پِسته 🤰🧒🧿💙 مامان پِسته 🤰🧒🧿💙 ۱ ماهگی
دخترا من تو سونوگرافی انتی طول سرویکسم ۳۱بود
ولی تو سونوگرافی آنومالی ۳۵بود
۴تا رفته بود بالا
بقیه رو نمی‌دونم ولی از نظر خودم و‌طبق تجربه ای که کسب کردم این بود که:
از توالت فرنگی استفاده کردم که به نظرم خیلی خیلی تأثیر گذاره
چون هفته های بارداری که می‌ره قطعا دکتر قرص های تقویتی زیادی می‌نویسه و غیر از اون باید بین ۸الی ۱۰لیوان آب بخوری مطمئنا دستشویی زیاد باید بری و این نشستن و بلند شدنه خیلی تأثیر داره میتونید از توالت فرنگی پلاستیکی که لوازم پزشکی ها دارن هم استفاده کنید.
زیاد خم و راست نشدم سعی کردم وقتی می‌خوام خم بشم یهویی نباشه پام و باز کنم و آروم خم بشه
کارای خونه هم انجام دادم اما خیلی نه و به خودم زیاد فشار نیوردم
زیاد واینسادم
سعی کردم بیشتر دراز بکشم اونم به پهلو اصلا به کمر نخوابیدم.

دوست داشتم براتون بگم چون خیلی از دوستان و دیده بودم که تو همین برنامه میگفتن طول سرویکس پایین باشه دیگه بالا نمیره فقط باید مراقب باشی که کمتر نشه😊
و بعضی از دوستان هم دیده بودم که گفته بودن با رعایت و استراحت رفته بالا
به هر حال نظر ها و تجربه ها متفاوت هست
ان شاالله که همگی به سلامتی زایمان کنیم🙏❤️🩵
مامان دوقلوها(دلسو و ماهسو) مامان دوقلوها(دلسو و ماهسو) ۵ ماهگی
دل نوشته ای که می مونه به یادگار
دخترای عزیزم،نور چشمای من
مرسی که با تمام شرایطی که برای هر سه تامون از اول پیش اومده تا حالا ،کنار هم هستیم و هر سه تاییمون داریم تمام تلاشمون رو می‌کنیم تا به موقع به هم برسیم
عزیزای دلم
دل تو دلم نیست برای دیدن روی ماهتون
بارها و بارها خودم و شما رو تو اتاق عمل وقتی که دکتر میزاره روی صورتم تصور می‌کنم.آخ که چه حس و خال وصف نشدنیه😍
جوجه های مامان میدونم دلم برای تک‌تک این لحظه ها که آنقدر به هم‌نزدیکیم تنگ میشه.میدونم لذتی که شما تو وجودم هستین رو فقط من میدونم.قول میدم به حرمت این دوران،هر لحظه ای که شما با تکون خوردنتون بهم انگیزه ادامه دادن دادین،مادر قوی باشم براتون و بهتون یاد بدم که قوی بمونین.مرسی که همین الانشم با تکون خوردنتون و لگد زدنتون باهام حرف می‌زنین.میدونم شما هم از داشتن مادر قوی مثل من به خودتون می بالین.شما امید راه من هستین.مرسی که سال ۱۴۰۲ رو برام به زیبایی به پایان رسوندین و بهترین عیدی که میتونستم تو سال ۱۴۰۳ داشته باشم قطعا وجود شما دو تا تو زندگیمه…مامان از ته قلبش شما رو دوست داره دخترای ناز من❤️
بمونه به یادگار از شب سال تحویل ۱۴۰۳
وقتی که استراحت مطلق تو خونه مادرجون داریم روزهای قشنگمون رو با تمام تضادهاش سپری می‌کنیم.
۱۴۰۳/۰۱/۰۱
۰۱:۵۵
مامان امیرسام وآنیسا مامان امیرسام وآنیسا هفته چهلم بارداری
مامانا از همین الان ناراحتم 🤕
اون موقعه پسرم و زایمان کردم همه میگفتن کمتر بغلش کن بغلی نشه بتونی به کارات برسی خداروشکر زیاد پی حرفشون نمی‌رفتم تا بیدار بود باهاش کلی بازی میکردم وفیلم می‌گرفتم وقتی ام می‌خوابید به کارام می‌رسیدم ولی الان ۲ ونیمشه اصلا پیشم نمیاد 🥺 خیلی خودکفا شده باید به زور بگیرم بوسش کنم دلم برا اون روزا خیلی تنگ شده
پیشه باش بیشتر می‌ره با اون جور تر چون اون تو خونه کمتر میبینه منم تو خونه وقت می‌زارم براش نقاشی میکنیم خمیر بازی میکنیم ولی اصلا براش مهم نیست حتی خودش بعضی موقع ها میگه دوست ندارم بابا رو بیشتر دوست دارم به خدا اصلا یه بار هم نشده بزنمش یا دعواش کنم ولی اخلاقش تغییر کرده
الان میگم دخترمم به دنیا اومد می‌خوام هر ثانیه بغلم باشه که مثل این یکی حسرت نخورم ولی بازم که فکر میکنم اگه من دخترم و بغلم کنم پسر بیشتر حسودی میکنه آخه من چیکار کنم 😐
ولی توروخدا تا کوچولو ان هر چی دوست دارین بغلشون کنید یه زمانی میشه دیگه انقد عاقل میشن که اصلا نمیان طرفتون