۱۰ پاسخ

من هروقت خسته میشم به این فکر میکنم که این روزا هم تموم میشن و فقط خاطرشون میمونه بچم داره هروز بزرگتر میشه و زمانم به سرعت میگذره انگار همین دیروز بود که رفتم بیمارستان برا زایمان. سخته ولی شیرین شبا به عشق اینکه دوباره نصفه شب بیدار بشم و به بچم شیر بدم میخوابم. مخصوصا وقتی صدای ملچ ملوچش میاد که داره از گشنگی مشت دستشو میخوره. همه این شیرینیا خستگی رو از بین‌میبره

مننن👀

به نام خدا من

و‌ من هم ٫ اتفاقا همین دیشب با شوهرم حرفش بود دقیقا مثله شما اول خواب و گفتم بعدم مسافرت

خستگیم ازدرد ک میکشه بخصوص ازرپزی ک ختنش کردیم بچم بی قراره چنتا دکترتاالان عوض کردم ک درد کولیک خوب. بشه ماساژ میدم روزی چندبارنمیزارم ی قرمزی رو بدن بچم باشه چون ازلحاظ روحی بهم ریختم کسیم حمایتم نمیکنه دلم گرفته. وگرنع بچه ادم قلبشه من تو خونه تاصبح میچرخونم دست تنهاک فقط اروم بشه بخوابه

آخ منم میگم کاش میتونستم برم سفر

من . واقعا خسته ام دخترم سه و نیمش این بیشتر اذیت می‌کنه تا پسرم

من هروقت خسته میشم به این فکر میکنم که این روزا هم تموم میشن و فقط خاطرشون میمونه بچم داره هروز بزرگتر میشه و زمانم به سرعت میگذره انگار همین دیروز بود که رفتم بیمارستان برا زایمان. سخته ولی شیرین شبا به عشق اینکه دوباره نصفه شب بیدار بشم و به بچم شیر بدم میخوابم. مخصوصا وقتی صدای ملچ ملوچش میاد که داره از گشنگی مشت دستشو میخوره. همه این شیرینیا خستگی رو از بین‌میبره

من تامیام بخوابم زورمیزنه لعنت ب این کولیک امروز دیه ازتو اتاق بساطش اوردم تو حال هی نقل مکان میکنم چقددلم براخودمون میسوزه

منم همین وضعیتو دارم دیگه همینه عزیزم هر کارم کنی سختی خودشو داره😊

سوال های مرتبط

مامان شاه پسر⁦❤️⁩ مامان شاه پسر⁦❤️⁩ ۷ ماهگی
مامان آیهان مامان آیهان ۱ ماهگی
مامان هاناکوچولو مامان هاناکوچولو ۸ ماهگی