فرض کنید برا ناهار دعوت باشی بچت رو صبحونه نخورده ببری ولی حتی ناهارشم نخوره برگردی خونه به هرروشی غذاش رو بدی یکم بعدش اماده بشی بری جایی اونجا حسابی اذیت کنه حرف گوش نده با بچه هالج کنه سروصدا کنه گریشون رو دربیاره و...باز واسه شام غذانخوره بزور سوار اسنپ بشی و تا دم خونه راه چهل دقیقه ای گریه کنه ک نریم خونه حالا برسی ساعت۱۱شب شده دم در فقط جیغ بزنه مانتو و شالت رو بکشه ک همین الان بریم برف شادی بگیریم من خونه نمیام خودت تک و تنها باشی
از مامور گشت کمک بگیری و بری داخل خونه حالا حاضر نباشه پله هارو بره بالا و به تویی ک بارداری بگه بغلم کن
بازم بزور ببری بالا و نیم الا چهل دقیقه فقط گریه کنه و اجازه نده تو تکون بخوری و این درحالی ک مثانت پره و سرت داره میترکه
زنگ بزنی شوهرت محل کارش رو ول کنه برف شادی بگیره و بیاره ده دقیقه سرگرم میشه بعداز اون دوباره گریه ک یکی دیگه میخوام بزور ببریش دسشویی لباساش رو عوض کنی و اون فقط جیغ و دست و پابزنه و تو تاالان حتی اخم نکردی و فقط ساکت بودی یا با مهربونی و مدارا کردن حرف زدی بعداز اون باز بهونه کارتون نگا کردن بگیره کارتون بذاری ولی نیم ساعت فقط گرررررررریه ک من ازعنکبوت میترسم شلوار و جوراب پاش کنی بخوابونیش رو پات بغلش کنی بری بیای و تموم این مدت درحالیکه از کمردرد حالت بدشده باشه هیچی نگی حالا شما بودی چیکار میکردی هم عصبی بودم هم گریم گرفته بود این موقع ها میگم براهمین بچه دوم نمیخواستم خودم تک وتنها ازعهده بچه لجباز بر نمیام اینم بگم ک همیشه اینجوریه فقط شدتش فرق میکنه حالا به غیراز اذیتا طول روز مثل سوار ماشین نشدن و ازپله بالانرفتن اماده نشدن و...

۲۴ پاسخ

خب چرا دعواش نکردی یه تشری یه اخمی یه صدای بلندی. نمیگم بچه رو بزنی ولی بالخره باید یه جاهایی ازمون حساب ببرن. خب بچه سه سالشه افتاده رو دنده لج. توقع نداری که مث آدم بزرگا شرایط رو درک کنه و عاقلانه رفتار کنه. همه بچه ها همینن حالا یکی کمتر یکی بیشتر. من بودم چند ساعت از چیزایی که دوس داره محرومش میکردم و به هر سازش نمیرقصیدم تا بفهمه نتیجه جیغ و داد و گریه الکی چیه.

من اگ گریه کنه ک اصلا براش چیزی نمیگیرم کلا ب گریه و داد بی اهمیتم بنظرم اول تو خونه تمرین درست داشته باش و از هر۵تا خواستش یکی رو سریع و یکی رو با صبر کردن برای اینکه بفهمه نمیتونه ب هرچیزی ک میخاد همون لحظه برسه و ۳تارو کلا انجام نده و کلا باهاش صحبت کن اگ بخاد گریه و داد بزنه تو صداشو نمیشنوی و کاری براش انجام نمیدی هرچقدر ارومتر بگی خواستتو من انجام میدم و وقتی باد گرفت کلمات کلیدی مثل لطفا ممنون تشکر و.... بهش یاد بده

همین سکوت خودش اشتباهه همونجا یه داد میزدی سرش یه یکی میزدی پشتش هیچیش نمیشد بخدا فقط میفهمه که نباید بیخودی گریه کنه بزار یکم ازت حساب ببره وگرنه همین روش پیرت میکنه

من پسرم همیشه اینطوره واقعا گاهی اوقات دوست دارم خودمو سم خور کنم خلاص کنم خودمو

انشالله خدا بهت صبر و قوت بده عزیزم 🌹

هزارماشالله به صبر و تحملت من اگر بودم جیغ که جای خود چنان کتکش هم میزدم که صداش در نیاد😆اصلا تا این حد حوصله این موارد و ندارم

بچه من گریه کنه میگم برو اتاق گریه هات تموم شدبیایاالان داشتم بستنی شومیخوردم اومدگریه کنه گفتم گریه کنی همش ومیخورم اگه اشکت دربیاد یه قطره هم بهت نمیدم توصبرداری من بودم یکی میزدم تودهنش میگفتم حالا گریه کن یابرم مغازه میگم ۱چیز برو بردارخیلی اوقات اجازه دوتارونمیدم چی بشه ۲تاخوراکی برداره

پسر منم همینجوریه شما خیلی صبوری من اصلا نمیتونم اینهمه تحمل کنم

وای خدا صبرت بده.
احساس می‌کنم تمام بد اخلاقی‌اش بخاطر گرسنگی بوده. یا شاید خودت بد عادتش کردی. مثلا اگه من جات بودم میگفتم من رفتم خونه؛ شما میای یا نه؟؟؟
اگه گفت نه میرم تو خونه و در و تظاهر میکنم میخوام ببندم. شاید ترسید و اومد داخل.
کلا موقع گریه های بی خودی دل به دلش نده جدی باهاش رفتار کن. لوس شده.
الانم که بارداری باید اخلاقش درست بشه والا خیلی بد میشه واست.

من بودم یه جیغی میزدما😂

سلام منم تا حدودی همینطور بود برای تنهایی تو خانه حتما ببر مشاور کودک که دکترای تخصصی کودک داشته باشه و بعد هم بازی درمانی باعث میشه آستانه صبر بیشتری داشته باشه

وای من خوندم گریم گرفت
چقدر یه مادر باید اذيت بشه
واقعا خدا کمکت کنه
من درکت میکنم چون پسر خودمم همینطوره

وای من خوندم گریم گرفت
چقدر یه مادر باید اذيت بشه
واقعا خدا کمکت کنه
من درکت میکنم چون پسر خودمم همینطوره

منم تو حاملگیم از این موارد زیاد داشتم لج میکرد باهام ایهان وحشتناک منم هیچی نمیگفتم خودم حال خراب ویار وحشتناک سردردهای بدجور....گذشت ولی خیلی سخت گذشت تو اوج لجبازی و یکدندگیه ایهان بودم با اون وضعیت که الان یادم میفته میگم من واقعا چطوری تونستم بگذرونم اون دورانو فقط میتونم بگم خدا کمکت کنه

چ صبری داره من بودم اینقد جیغ و داد میزدم بچه هنگ میکرد دیگه صداش در نمی اومد بعد نیرو گشت باید منو ارومومیکرد 😀😀😀😀😀

چ صبری داره من بودم اینقد جیغ و داد میزدم بچه هنگ میکرد دیگه صداش در نمی اومد بعد نیرو گشت باید منو ارومومیکرد 😀😀😀😀😀

بچه اولم کوچیک بود همینطور لجباز بود و واسه خونه اومدن داستان داشتیم بزرگ شد خوب شد
بنظرم پسرت چون خونه تنهاست و همبازی ندارن لجباز شده

من توان این حجم از لوس بازی رو ندارم.خودشم اذیت میشه خب‌. یه بار انقدر اذیتم کرد از حجم فشار عصبی به لکه بینی افتادم.ولی دعواش کردم و خودشو جم کرد.دعوا نکردنم والا خوب نیست‌بعضی،وقتا لازمه جدی،باشی

من پسرم همیشه اینطوره واقعا گاهی اوقات دوست دارم خودمو سم خور کنم خلاص کنم خودمو

شیما جان واقعا صبوری دختر
دخترای من بک صدم آرشا جون اذیت ندارن خدایی
من با این وجود میگم چقد اذیت میکنین

من بودم دووم نمیورذم
دختر منم لجبازه
ولی متاسفانه من اینقدر صبور نیستم

واقعیتش همه مشابه این موقعیت هارو داریم با بچه ها ولی خب من مثل قبل باهاش کنار نمیام یکدفعه میزنم سیم آخر داد بیداد میکنم بهش یکم گربه می‌کنه بعد اروم میشه
حالا بگو چطور عصبانی نشدی با این وضع؟

دقیقا پسر منم واسه هر چیز مسخره ای یک ساعت عرر میزنه
گریه نکنه نق میزنه
خستم کرده با بهونه هاش
یه پسر یه سال و نیم هم دارم

و منی که به همین دلایل میخوام ببرمش پیش روانپزشک
چون نمیکشم دیگهه

سوال های مرتبط

مامان پرروچه مامان پرروچه ۳ سالگی
سلام دوستان
میگم شما همه ی تصمیمات ی ک مربوط ب کودکتون باشه رو میذارید بر عهده ی فرزندتون؟ یا شمام دخالت میکنید؟
مثلا بگه من الان این لباس رو میپوشم درحالی ک مناسب اون مکان نباشه، شما قبول میکنید؟
یا بگه من از آمپول میترسم پس تزریق نمیکنم، شما قبول میکنید؟
یا مثلا بگه من مدرسه نمیرم دوست ندارم درس بخونم، از درس خوندن بدم میاد
من میخوام هرروز گوشی بازی کنم!
یا من شام و ناهار نمیخوام به جاش تنقلات بده
میخوام بدونم بنظرتون میشه به بچه ها تا این حد اطمینان کرد ک تصمیماتشون رو خودشون بگیرن ؟؟؟ توان تشخیص خوب و بد رو از هم دارن؟؟؟



این سوالات وقتی ب ذهنم رسید گ یه مادر راجب گوشواره نوشته بود، و مادر دیگه گفته بود من صبر میکنم تا زمانی ک خودش دلش بخواد گوشش رو سوراخ کنه!
بنظرتون اینقدر رشد عقلانی پیدا کردن ک حالا خودشون بخوان تصمیم‌گیری کنن؟؟

من اصلا نمیتونم همچین اجازه ای بدم ک خودش برای همه چیز تصمیم بگیره، فکر می‌کنم احتیاج داره ک من کمکش کنم ،راهنماییش کنم. خوب و بد رو بهش نشون بدم .....
من بهش اجازه میدم بعضی تصمیمات ساده رو بگیره مثلا این ک کدوم عروسک رو بیاره مهمونی
ولی این ک راجب سلامتی و تنش بخواد تصمیم بگیره، بنظرم فرزندم توان تصمیم‌گیری درست رو نداره
مامان آرشا و تودلی مامان آرشا و تودلی ۳ سالگی
خانما دوتا سوال دارم که مرتبط نیستن اگه استراحت بارداری باشید
اول اینکه چطور بچه فضول و شیطون رو ک یجا نمیشینه سرگرم میکنید؟ آرشا همش بهانه میگیره میگه بیا با ماشین هلم بده بیا بازی کنیم کلا یجانمیشینه و حتی وقتی دراز میکشم از رومبل میپره روم و یا دربهترین حالت پاها و سرو صورتش رومه
سوال بعدی کارای خونه رو چیکارمیکنید اگه بچه بشدت ریخت وپاش کنه اشپزی و ظرف وهرروز جارو و لباس شستن هم هست و شمام شکم درد داشته باشید و دکتر گفته فقط کاراشخصی میتونی انجام بدی
همه اینا ب کنار بچتون هی دستور بده اب بیار میخوام برم دسشویی توهم بیا غذابذاری جلوش برداری تازه بدغذاهم باشه و با بازی غذا بخوره
همشم باید دنبالش باشی ممکنه از کابینت بره بالا خوراکی بیاره بیدارمیشه حتماااااا بغل مبخواد وخیلی چیزا دیگه بیرونم بفرستیش برا لباس تنش کردن ده دور دنبالش بدوئی و خونه هم دو طبقه پله بخوره و هربار باید تا جایی بری باهاش ک نکنه بیفته و خیلی چیزا دیگه
شرایط خودم رو توضیح دادم بچمم اصلاآروم نیس اینم بگم هرلحظه ممکنه خانواده شوهرم بیان و خونه نامرتب واقعا زشته مثلا کلی ظزف جمع شده باشه جارو نکشیده باشم و...
حالا شمابودین بااین شرایط چیکار میکردین
مامان آقا بهراد مامان آقا بهراد ۳ سالگی
سلام مامانا من دیگه نمیدونم چیکار کنم.
من و شوهرم با هم مشکل نداریم پدر بدی هم نیست تمام توانش رو برای من بچم میزاره.
منم مثل بقیه دوست دارم بچم توی این سن فقط بازی کنه و هر خواسته ای داشته باشه تا جایی که بتونم براش کم نمیزارم اهل دعوا کردن و سخت گیری نیستم.
پسرم یکم لوس هست گاهی اوقات پرخاش گری میکنه ولی برای من اینطوری رفتار نمیکنه به حرفم گوش میده باهام لجبازی نمیکنه.
ولی در مقابل پدرش گاهی اوقات لجبازی میکنه و به حرفش گوش نمیده.
شوهرم قبلا هم اینطور نبود که بخواد بچه رو کتک بزنه ولی الان دو یا سه بار پیش اومده.
منم عصبی میشم با شوهرم بحث میکنم نمیتونم کنار بیام باهاش و سر این موضوع گاهی یک هفته با هم صحبت نمی‌کنیم.
امروز بهش گفتم من عصبی میشم بچه رو کتک بزنی میخوای دعواش کنی دعوا کن میخوای داد بزنی داد بزن ولی کتک نه.
ظهر من خوابم میومد گفت به بچه گوشی نده گفتم بچه هم  زود میخوابه گوشی رو میزاره زمین.
الان نمیدونم چی شد ملاقه دستش بود باهاش زد به پسرم
گفتم اگه دوباره بزنی هرچی دیدی از چشم خودت دیدی دوباره دیگه هم زد منم قاطی کردم کلی جیغ زدم
هنوز گلوم درد میکنه.
و نمیدونم راه درست چیه.
مامان گل پسر وتودلی مامان گل پسر وتودلی ۴ سالگی
خانما من قبلا ناخواسته باردار شده بودم بدون خوردن اسید فولیک دکترمم بهم مولتی داده بود ک داخلش اسید فولیک بود منم همونو مصرف میکردم، موقعی ک برای سونو ان تی رفته بودم مغز جنین کاملا تشکیل نشده بود یکی از دلایلش میتونه کمبود اسید فولیک باشه اینو دکتر سونوگراف هم ازم پرسید که مگه اسید فولیک نخورده بودی ؟ گفتم نه...به دکترم که گفتم نمیدونم چون میخاست کار خودشو توجیه کنه که لااقل از اول بارداری میتونست بهم اسید فولیک ۵ ک دوز بالاترشه، بده اما نداده بود ...گفت نه ربطی به اون نداره میزان اسید فولیک تو بدنت طبق آزمایش نرماله مثلا اگه باید ۱۳ باشه مال من اون موقع ۱۱ بود ، خلاصه بهش گفتم من لازمه الان حالا تا هروقت بخام باردار بشم اسیدفولیک ۵ بخورم گفت نه اصلا لازم نیست و بهم هم نداد ، اما همون موقع دکتر سونو گفته بود مجدد ک خاستی باردار بشی فولیک ۵ بخور ، حالا من از سه ماه پیش فولیک اسید ۱ مرتب خوردم اینماه هم ک فهمیدم باردارم تصمیم گرفتم فعلا به این زودی به دکتر مراجعه نکنم چون فقط داروهای مولتی گرون مینویسه که بعدا ک روشو نگا میکردم مقدار اسید فولیک توش خیلی پایین بوده ، اینم بگم ک فقط همین دکتر و تو شهرستانمون داریم، حالا با این اوصاف به نظرتون من الان ک باردار شدم فولیک ۵ بخورم یا همون ۱ رو ادامه بدم؟🙁