۲۶ پاسخ

عزیزم الهی
دقیقا منم مثل شما با نوزاد نارس سختی زیاد کشیدم شکر میکنم ک بسلامتی گذشت و الآن بزرگ شده

عزیزممم سرافرازی و خیرشو ببینی .‌..

ایجان دلم
چقدر فرق کرده ماشالله
خدا حفظش کنه گلم❤️

خداحفظش کنه عزیزم خداراشکر که الان صحیح وسالم کنارت هست گلم😍

خداحفظش کنه عزیزم خداراشکر که الان صحیح وسالم کنارت هست گلم😍

خداحفظش کنه عزیزم خداراشکر که الان صحیح وسالم کنارت هست گلم😍

عزیزم با تمااااااام وجودم درکت میکنم
الهی خدا حفظش کنه 🧿❤️

خداحفظش کنه دقیقا منم همینطور خیلی سخت بود ولی الان دلم تنگ شده

ای خداماشاالله خانم شده

اخ ننه عروسک کوچولو 😚😚

الهی بگردم
میشه بپرسم الان چندکیلوش

عززززززیزم
قربون خدا برم و بزرگیش♥️😘🙏🏼😘🙏🏼

خدا حفظش کنه ماشاالله

عزیزمم چه نخوووود بود عزیززم. خدا حفظتون کنه 🌹🌹🌹

ای جانم ماشالله چه نازدختری شده

ای جان دلم خوشبختیشو ببینی

ای جونم ...دقیقا سختی هایی که من با پسرو دخترم کشیدم هر دو نارس

ای جانم منو یاد نوزادی های پسرم انداختی
خدا حفظش کنه عزیزم

بعد چطور‌تونستی نخوریش😅نههههه واقعا چطور نخوردیش

عزیزدلمممممم 😍

پسرمن که تا ۲ماه زردی داشت

عزیزم الهی
دقیقا منم مثل شما با نوزاد نارس سختی زیاد کشیدم شکر میکنم ک بسلامتی گذشت و الآن بزرگ شده

وایی واقعا سخته اونموقع ک کوچولو بودن

وای خدا جوجه،یه لقمس

آخه ننه بردمش😍♥️

چقدم نانازی بوده 😍همینکه الان صحیح وسلامته خدارو هزار مرتبه شکر

سوال های مرتبط

مامان فرهان 🧚🏻‍♂️ مامان فرهان 🧚🏻‍♂️ ۱ سالگی
داشتم گالری ، رو نگاه میکردم این عکس رو دیدم .
دقیقا پارسال همین تایما بود ۳ ونیم ماهگی البته ک دیگه فرهان سینه رو ول کرد و شیشه رو ترجیح داد .
چقدر اذیت شدم چ گریه ها نمیکردم تا مدت ها 🥲 چقدر شیر دادن برام شیرین بود ولی خیلی مدت کوتاهی این حس شیرین رو تجربه کردم 🥲🫠
من یکماه هم دوشیدم دادم تا جایی ک میشد میدوشیدم میزاشتم یخچال بهش میدادم .
گاهی نمیزاشت بدوشم چون باید تو بغلم راه میبردم . شیرخشک میدادم اون موقع اچ آ باید میخورد و نمیخورد فقط شیر خودمو میخواست اونلحظه ها باز گاهی سعی میکردم سینه بگیره میریختم دهنش میخورد ولی سینه رو مک نمیزد میگرفت بین لثه هاش فشار میداد و میکشید ..
دیگه کم کم قبول کردم و دیدم نمیشه گاهی بدوشم سختمه از اینور درد سینه و سفت شدنش اذیت کننده میشد از اینور شیرخشک رو بسختی میخورد دیگه قبول کردم کامل شیرخشکی شه
یادمه روزی ک دوشیدم و بهش دادم دیگه غروبش با دوستامون رفتیم بیرون و فرهان پیش مامانم بود .
ی بغضی داشت خفم میکرد ک حدنداشت میگن از شیرگرفتنی مادر بیشتر از بچه اذیت میشه از لحاظ روحی واقعا من خیلی اذیت شدم خیلی کلا بهم سخت گذشت فرهان ول کرد حالا نگیدا چقدر بزرگش کردی ولی خب من واقعا لذت میبردم از شیردهی 🥹
حتی اینجا هم تاپیک گذاشته بودم نمیدونم مامانا یادشونه یا نه 😢

و بشدت شیرم به فرهان ساخته بود و بعداز قطع شیر خودم از نزدیک ۵ماهگی تا ب الان با شیرخشک کلا ۲ کیلو ۲۰۰ اضافه کرده ☹️

خلاصه بعد کلی پر حرفی دلم خیلی تنگ شده برای شیر دادن 🫠
مامانارو میبینم خسته شدن از شیر دادن میگم کاش منم به اون مرحله میرسیدم خسته میشدم نه تو اوج لذت بردن ول کنه 🤭

برای شما هم شیردهی لحظه قشنگیه ؟؟😍
مامان دوقلو ها 🌱🐇 مامان دوقلو ها 🌱🐇 ۱ سالگی
پارسال دقیقا همین ماه بچم داغون بود خدا هزار مرتبه شکر با بهترین دکتر بچم عملش خوب پیش رفت ولی خیلی عمل سختی بود بچم دوروز تو کما بود خیلی داغون بودیم دکترا میگفتن بچت احتمالا زنده بودنش کمه
ولی من رفتم پابوس امام رضا خیلی اشک ریختم خیلی گریه کردم یعنی واقعا معجزه شد قربونت بشم امام رضا بچه ۴ماهه کوچولومو برگردوندی انقدر حالم بدبود که گوشیم خاموش کرده بودم نزدیک اربعین بود داشتن سینه میزدن هیئت بزرگی بود نزدیک حرم لباس بچمو بروم زدن تو علم امام رضا آنقدر منو مامانم گریه کردیم که خدا می‌دونه چه حالی داشتیم
برگشتیم بیمارستان رفتم تو سی سی یو دیدم بچم نیس اصلا ازحال رفتم افتادم زمین پرستاره صدام کرد بچت به هوش اومده بردنش ای سیو وای نمیدونین خوشحال بشم یا نه خیلی حال عجیبی داشتم رفتم دیدم بچم با صورت پراز ورم چشمایه کوچولوشو به زور باز کرده وایی یعنی دنیامو بهم داده بودن آنقدر خوشحال شدم بچمو شیر دادم خوابید برگشتم حرم به همه بچه ها شکلات شیرینی دادم خیلی خوشحال بودم
خدایا هزار مرتبه شکر که بچمو بهم برگردوندی
یا امام رضا خیلی ازت ممنونم 😍😍😍😍🥰