پارسال دقیقا همین ماه بچم داغون بود خدا هزار مرتبه شکر با بهترین دکتر بچم عملش خوب پیش رفت ولی خیلی عمل سختی بود بچم دوروز تو کما بود خیلی داغون بودیم دکترا میگفتن بچت احتمالا زنده بودنش کمه
ولی من رفتم پابوس امام رضا خیلی اشک ریختم خیلی گریه کردم یعنی واقعا معجزه شد قربونت بشم امام رضا بچه ۴ماهه کوچولومو برگردوندی انقدر حالم بدبود که گوشیم خاموش کرده بودم نزدیک اربعین بود داشتن سینه میزدن هیئت بزرگی بود نزدیک حرم لباس بچمو بروم زدن تو علم امام رضا آنقدر منو مامانم گریه کردیم که خدا می‌دونه چه حالی داشتیم
برگشتیم بیمارستان رفتم تو سی سی یو دیدم بچم نیس اصلا ازحال رفتم افتادم زمین پرستاره صدام کرد بچت به هوش اومده بردنش ای سیو وای نمیدونین خوشحال بشم یا نه خیلی حال عجیبی داشتم رفتم دیدم بچم با صورت پراز ورم چشمایه کوچولوشو به زور باز کرده وایی یعنی دنیامو بهم داده بودن آنقدر خوشحال شدم بچمو شیر دادم خوابید برگشتم حرم به همه بچه ها شکلات شیرینی دادم خیلی خوشحال بودم
خدایا هزار مرتبه شکر که بچمو بهم برگردوندی
یا امام رضا خیلی ازت ممنونم 😍😍😍😍🥰

تصویر
۴۱ پاسخ

الهی شکر،الهی شکر،الهی شکر❤️

امام رضا کارش درسته

چشام اکلیلی شد😪خدایا شکرت خدایا همه کسایی ک بچع دلشون میخادمامان بشن😍امروز روز ۱۳صفـــــــرهست روزحاجتا حتما یادتون ی تیکه وسیله برا حاجتاتون بگیرین

امام رضاست دیییگههه فدای قدرتو عظمتش بشم
آقاجان غریییب نیستییی تووو تووو عاشق زیاد داری قربونت برم🥲🥲مااا غریبیم🥲🥲❤️❤️

یا امام رضا
خداروشکر گلم

الهی شکر عزیزم.اشکم دراومد.قربون امام رضا برم خیلی با کرامت.الهی همیشه دلت شاد باشه.🥰🥰🥰

ومنی ک اشکم بند نمیاد 😭😭😭😭 قربون این اهل البیت برم ک اینقد مهربونن😭😭😭انشالله خوشبختیشو ببینی انشالله چراغ دلت بشه

اخی خداروشکر نمیدونم چرا همین طوری اشکم داره میاد خدایاشکرت خوشحالشون کردی🤲

خداراشکر عزیزم باورکن پیامتا خوندم گریم گرفت انشالله به حق حضرت زهرا همه ی بچه ها سالم سلامت باشن همیسه خنده روی لبهاشون باشه 🌸🌸🌸🌸

خدا روشکر عزیزم
قربون امام رضا برم انشاالله خدا همه مریض هارو شفا بده الهی آمین الهی آمین الهی آمین
از چشم بد دور باشه خدا حفظش کنه برات خواهرم 🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿

الهی بگردم برای بخیه سینه ش

قربون امام رضاع برم
رفتی پابوسش برای بچه منم دعا کن

سلام بازم خدارو صد هزااااار بار شکر که خداوند بچه تونا شفا داده اللهی که هیچ مادری مریضی بچه شو نبینه به حق همین ماه عزیز

بغض کردم این پیامتو خوندم..خیللی خوشحالم خداروشکرررر..قربون امام رضا برم کسیو ناامید نمیکنه

الهی شکر خدا دل همه را شاد کنه😔

عزیزدلم خدا برات نگهشون داره یادمه عملش کردین پارسال الهی ک داماد کنی هرسه تاشونو😍😍😍😍😍

خداروشکر که بچه تون حالش خوبه خدا نگه دارش باشع انشالله

من از خدا میخوام بچه ام زبونش زودتر باز بشع ومشکل نداشته باشه چی بخرم

خدارو هزار مرتبه شکر عزیزم
خیلی خوشحال شدم♥️

باتموم وجودم درکت کردم بغض پسر منم تو کما بود۷روز بود نخوابیده بودم تا صبح بالا سرش مینشستم ساعت سه صبح بود از ته دلم امام حسین صدا کردم احساس کردم بچه تکون خوردو همون روز پسرم بهوش اومدخدا به هیچ مادری نشون نده خداروشکر بچهامونو بهمون بخشیدن

وای اشکم در اومد 😔
خدارا شکر بخیر گذشت ...

بمیرم برات چی کشیدی عزیزم🥺ای خدا الهی فداتشم من شکرخدا که الان سالمه الهی خدا حاجت همه رو بده😍💚

الهی شکر عزیزم

وای چشام پرشد خدارو هزاران مرتبه شکر ایشالا خدا همه بچه هارو خودش مراقب باشه

خدایا شکرت هیچ کس با داغ ومریضی بچش امتحان نکن

خدارو شکر تنم لرزید😭

خداروشکر خدارو هزاران مرتبه شکر بهتون تبریک میگم انشالله عمر هزارساله و بیشتر داشته باشه

اخ که دلم لرزید از پستت انشاالله همیشه روزگار براتون پر از شادی و سلامتی باشه😘😍😍😍

عزیزمممم خداروشکرررر
امام رضا خیلی مهربونه
خدابرات حفظ شون کنه بچه هاتو
یادمه پارسال همش باهم حرف میزدیم

خدااروشکر
زیر سایه و بیمه امام رضا باشه دامادش کنی عزیزم🥰😘

عزیزم دلم گرفت خداروشکرخداعمرباعزت بده به کوچولوت

الهی شکر ...تنتون سالم دلتون خوش

الهی شکر خدا هیچ مادری رو با بچه اش امتحان نکنه

خداراهزار مرتبه شکر...باخوندن پیامت منم چشمام اشکی شد و خوشحال شدم که خدا به لطف امام رضاش کوچولوت را بهت بخشید.. همیشه سلامت باشه

عزیزم خداروشکر 🥰🥰قربون امام رضا برم ان شاالله خدا همه بچه های مریض رو شفا بده

بغضی شدم🥺
خداروصدهزار مرتبه شد

عزیزم دلم خون شد خداروشکر

الهی شکر الهی ب حق همین ما خدا هیچ کسو با بچش امتحان نکنه 😥😥

خداروشکر عزیزم هیچی بدتر و سختتر از مریضی بچه واس مادر نیس🥺🥺

الهی شکرت خدا
الهی خدا امام رضا نگهداربچتون باشن


ببخشید مشکلش چی بود

خدارو هزاار مرتبه شُکر❤️

سوال های مرتبط

مامان 🦋ترنمم🦋 مامان 🦋ترنمم🦋 ۱ سالگی
یادمه پارسال آذر ماه بود که رفتم کیش ..
بنده خدا همسرم کلی برنامه ریخت برای این سفر که به من خوش بگذره چون فوق العاده افسرده شده بودم بعد از زایمان
زایمان خوبی هم نداشتم خیلی حالم بد بود دختر عمم با من زایمان کرده بود همه میگفتن بجه تو ریزه یه طفلکی هم میگفتن و میرفتن نمی‌فهمیدند با این حرفشون چی به سر من مادر میاد ..
خلاصه رفتم کیش ی ذره از آدما دور بشم تو کشتی بودم ک یه خانمی گفت بچت چند وقتشه منم با ذوق گفتم نزدیک ۴ ماه گفت وا چقدر ریزه ..
زدم زیر گریه دیگ نتونستم جلوی خودمو بگیرم لعنت فرستادم برای هرکسی که اینجوری میگه .
مسافرت کوفتم شد تو فرودگاه یه خانمی رو دیدم بچش تو کالسکه بود دیدم چقدر داشته ماشالله رفتم گفتم چند وقتشه
گفت فارسی نمیفهمم زنه روس بود
خدا خدا میکرد بگه دوسالشه یه سالشه
یه چیزی نگه ک دوباره بهم بریزم..
الان یک سال گذشته از اون موقع ولی هیچ وقت یادم نرفته چقدر مقایسه شدم ک بچت ریزه ریزه ..
ی دفعه یادم افتاد گفتم اینجا بنویسم .
مامان امیرشایان مامان امیرشایان ۱۷ ماهگی
یک هفته ۱۰ روز میشه تنظیم خوابش بهم خورده شب ها کلا بیدار میمونه وروزا می‌خوابه دوروز بود کلا گریه میکرد شبا بی‌قراری میکرد که دارو شکم درد میدادم چون ( کولیک داره ) از نوزادی تا الان دادم و آروم شد روزای قبل آهنگ لالایی میزاشتم کنارش گوش میداد گریه نمی‌کرد ولی خب بیدار میموند دوروزه کلا نزدیکای صبح که میشه گریه می‌کنه دیشب هم ساعت ۲/۵ خوابوندمش ۳ بیدار شد تا صبح ساعت ۸ بیدار بود ساعت ۶ تا ۸ گریه میکرد دارو شیر خورد خوابید به لثه هاش دارو زدم گفتم شاید دندون در میاره آروم شد خوابید امروز کلا از ۸؛صبح خوابیده بود تا ۶ عصر که صبح بیدار کردم دارو هاشو دادم خورد خوابید عصر بیدار کردم آب پرتقال دادم بیسکوییت دادم خورد دوباره خوابید دیگه ساعت ۸ دلم گرفت گریه کردم ۹ بیدارشد داروشو دادم غذاشو دادم اینقدر خوشحال شدم بیدارشد چشماش رو باز کرد نمیدونین چه قدر سخته وحشتناکه بچم جلوی چشمم خیلی شرایط و وضعیت بدی قرارگرفتم توروخدا دعاکنین برای پسرم ازاین وضعیت نجات پیدا کنه خدا معجزه کنه خوب بشه یه غم بزرگ تو گلوم تو سینمه، خیلی خیلی سخته ببینم بچم همش می‌خوابه موقع هایی که تشنج نمی‌کرد سرحال بود حرف میزد می‌خندید با صدای خودش بازی میکرد ولی امروز که کلا دوباره مثل آبان خوابید گفتم خدایا واسه همین وضعیت شکر که بااینکه نمیتونه بشینه گردن نگرفته حتی نمیتونه برگرده وضعیت چشماش هم که بینایییش خیلی کمه بااین وضعیت ولی خب حداقل همون جوری خوابیده بازی میکرد با صدای خودش صدا میداد حرف میزد الان که بیدار شد گفتم خدایا شکرت بیدار شد به اینم شکر وراضی هم من بین وضعیت بد وبدتر قرار گرفتم خدایا پسرمو خودت معجزه کن خوب بشه خدایا رحم کن به این بچه معصوم اون گناهی نداره مامانا دعاکنین برام
مامان مهرسا ومهدی یار مامان مهرسا ومهدی یار ۱ سالگی
سلام یکی از خاطره‌ی زایمان اولم براتون بگم که من بعداز ۱۷ ساعت بستری شدن. سزارین اورژانسی شدم البته دریغ از یکم درد چون اصلا درد نداشتم من هفته‌ی ۴۱ بودم و بچم پی پی کرد خورد همون باعث شد من بچم ۶ روز بیمارستان بمونیم چون عفونت کرده بود و همون ۶ روز من با درد بسیار زیاد و کاملا ناشی به زور سرما بودم دخترمم که بستری بود بدنش عفونت داشت اصلا شیر نمی خورد این منو بیشتر عذاب میداد وسینه هام پر بودند ولی حیف که سر سینه ام صاف بود دخترم نتونست بخوره شیرخشک شد ولی هیچوقت یادم نمیره من روز پنچم از زایمانم بود که یهو فشارم افتاد رفتم به اون بخش پرستار گفتم حالم بده نمی تونم بلندشم گفت به من ربطی نداره برو اورژانس فشارتو چک کنه .اورژانس هم طبقه همکف تو حیاط بود من طبقه‌ی دوم بودم چون میخاستم دخترمو بردارم یهو دیدم دستام بی حس شدانگار رفتم به سوی اورژانس گه یهو افتادم پاهام به لرزه افتاد یادم نمیره یه خانومی بود اونجا که بچه ی خودش هم بستری بود اومد بلندم کرد بهم آبمیوه داد حالم بهتر شد یکم رفتم به اون پرستارگفتم من بهت گفتم حالم خوب نیست چرا محل ندادی گفتی ما مسول تونستیم گفتم مسول نبودی آدم که بودی گفتم چه جور مسول بچه می که شاید بچم از دستم می افتاد همون لحظه گفت بروبابا
هنوزم بعداز ۶ سال اون پرستاز رو نبخشیدم
مامان امیرشایان مامان امیرشایان ۱۷ ماهگی
بچه ها من کلی این طرف و اون طرف تو همین برنامه میگردم و درمورد این بیماری ژنتیک تحقیق میکنم میخونم بعد چندین مورد دیدم که بچه شون مشکل ژنتیکی داشتن و فوت کردن وحقیقتا خیلی حالم بد میشه خیلی میترسم استرس دل آشوبگی بدی تو دلم میاد حالم بد میشه دارم دق میکنم اصلا حالم خوب نیست عمر دست خداست ولی من اصلا تا الان به این فکر نمیکنم که خدایی نکرده بچم خدایی نکرده شاید یه روز ...... نباشه و به خوب شدنش فکر میکنم ولی باز وقتی موردهایی میبینم میخونم بهم میریزم ای خدا چیکار کنم دارم خفه میشم چرا این فرشته ها رو خودت میدی و پس گرفتگی چرا دل مادرایی که بچه هاشون فوت کردن و خون کردی یا نده یا اگه هدیه میدی پس نگیر خدایا شاید تاقبل اینکه مادر بشم و بچم مریض بشه این چیزا رو فقط تو داستان ها فیلما میدیدم و همینجوری رد میشدم ولی حالا وقتی تو یه فیلمی هم میبینم گریه میکنم خدایا سپردم به خودت دل هیچ مادری و خون نکن به خاطر بچه هامون رحم کن منو بیشتر ازاین عذاب نده با پسرم بخدا به اون یکتاییت قسم نابود شدم تا الان به عشق پسرم خودمو سرپا نگه داشتم و قوی موندم خدایا حالم خیلی بده حس خیلی بدی تو دلمه ولی باز قوی ادامه میدم