اولین روزی که وارد گهواره شده بودم ۴ هفته و چند روز بودم....
دو روز بود که فهمیده بودم باردارم....
وقتی هفته به هفته هاش رو نگاه میکردم تو دلم حسرت میخوردم میگفتم اوه چه راه طول و درازی ....
چقدر طول میکشه که من به اون هفته ها برسم....
۳۸ هفته رو سرش خیلی تامل کردم....
آرزو کردم چشم ببندم باز کنم ببینم تو ۳۸ هفته ام!!!
یعنی دقیقا ۳۴ هفته ی قبل!!!
چشم بستم و باز کردم ....الان تو هفته ی ۳۸ ام!!!
فکر نمیکردم تا اینجا برسم....
با این همه چالش....
با سرویکس کم....با احتمال زایمان زودرس ...با دهانه رحم باز!!!
خیلی سخت بود...خیلی اذیت شدم...خیلی شبا بغض داشتم و درد داشتم...
ولی همش دعا کردم که خدایا به نقطه امن برسم....خدایا بچمو سالم بغل بگیرم...
چه شبایی که از درد با شوهرم دوتایی گریه کردیم... چه شبایی که استرس داشتم و خودمون رو با عجله رسوندیم بیمارستان.... چند روز مونده....
نمیدونم دقیقا چقدر ...اما خداروشکر میکنم که تا اینجا به سلامت اومدیم من و گل پسری..... خدایی که مارو تا اینجا آورده قطعا اینقدر دوسمون داره و مواظبمون هست که این چند روز ام بگذره...فراز رو بغلش کنم...بوش کنم...دور نفساش بگردم....
میدونم راه سخت تری در انتظارمه...کلی چالش جدید....
اما میارزه به شیرینی بغل گرفتنش...به ذوق دیدن چشماش...به اولین هاش...
خدایا نگهدار کوچولوی من و تمام مامان های باردار باش...
امیدوارم هممون به سلامتی بغل بگیریم تیکه ی وجودمون رو🙂♥️

تصویر
۱۶ پاسخ

چقدر حال خوبی دادی با این‌متن

خدا حفظتون کنه

کاش واسه منم زودتر این روزها بگذره خسته شدم😰🙇‍♀️همش استراس و درد

انشالله بسلامتی بغلش بگیری😊

ای جونم انشاالله زایمان راحتی داشته باشی و فراز نازتو به سلامتی بغل بگیری
دعا کن برای ماهم زود زود بگذره 😍و راحت و بسلامتی

عزیزم کدوم بیمارستان و با چه دکتری زایمان داری

ای جان😍 انشالله به سلامتی زایمان کنی برای منم دعا کن عزیزم

از ته دل براتون بهترینا میخام ❤️

عزیزدلم🥹 خدا فرازجونو زیر سایه مادر و پدر قشنگش حفظ کنه❤️ سر زایمان برای ما هم دعا کن🦋

منم هفت هفته اومدم واقعا فکر میکردم خیلی سخت میگذره دیدم درس فکر میکردم 🤣🤣

عزیزم انشالله بسلامتی زایمان کنی گلم

منم 7هفته اومدم گهواره و اوایلش هر روز تک تک روزارو میشموردم تا 6ماه که همه میگفتن خسته نشدی هر یه روز میشماری مخصوصا شوهرم میگفتم ن شما نمیدونین من چه شوق و ذوقی دارم خیلیا حرف 8ماه و 9ماه میزدن حرف سکسکه بچه حرف حرکت بچه من خیلی شوق و ذوق برا این روزا داشتم خداروشکر با همه دردایی ک داشتم و دارم تا این مرحله رسیدم انشاالله بقیه راهم بسلامتی بگذرونم

ای جانم موقع زایمان مارو دعا کن مخصوصا آدمایی که خیلی وقته منتظر مامان شدن♥️
ایشالا بسلامتی بغلش بگیری انتظار شیرینه ایشالا منم برسم به هفته شما

ایشالله بسلامتی زایمان کنی برا ماهم دعاکن. زود وبسلامتی تموم شه

عزیزم شما که کرجی کدوم بیمارستان و‌پیش کدوم دکتر زایمان کردی؟یا میخوای بکنی

عزیزدلمممم🥹❤️

سوال های مرتبط

مامان پارسا مامان پارسا ۴ ماهگی
خانما میخوام تجربه زایمانم رو بگم
قسمت اول:
خوب من سرکلاژی بودم
تو ۱۵ هفته با طول سرویکس ۲۶ سرکلاژ شدم ،۳۷ هفته و یک روز سرکلاژم رو باز کردم.
از ۱۵ هفته تا ۳۰ هفته روزی دو تا قرص دوفامد ۱۰ میخوردم ، موقع سرکلاژم نزدیک ۱۰ تا شیاف پروژسترون مصرف میکردم
با اینکه دکترم گفته بود ک تا آخر قرص هامو بخورم ولی چون شنیده بودم که پروژسترون روند زایمان رو کند میکنه خیلی استرس داشتم خودم ۳۰ هفته قرصامو قطع کردم
اینم بگم کلی استرس هم میگرفتم با هر دردم که نکنه بچه چیزیش بشه.
خلاصه از ۳۷ هفته هر روز من بیرون بودم ،از ساعت ۶ و ۷ بعدظهر میرفتم بازار دور میزدم.
روز در میون هم نیم ساعت یوگا بارداری انجام می‌دادم
از ۳۷ هفته تا ۳۸ هفته هر روز روزی دو لیوان شربت خاکشیر میخوردم
همشم منتظر بودم که ۳۷ هفته زایمان کنم
چون زایمان دخترم ۳۷ هفته و ۵ روز بود
دیگه گد
ذشت تا ۳۸ هفته و ۵ روز بودم
روز چهارشنبه رفتم معاینه که ببینم چه خبره چرا بچه نمیاد
همین که معاینه ام کرد گفت اووه دختر ۳ و ۴ سانت بازی😍
مامان 🧿تو دلیه من🧿 مامان 🧿تو دلیه من🧿 ۶ ماهگی
تجربه زایمان

سلام سلام
خوبید مامانا
اومدم خاطره زایمانم رو بگم
زایمان دومم بود و در طول بارداری بنا به دلایلی خیلی استراحت میکردم و بر عکس بارداری اولم که کلی ورزش کرده بودم تو بارداری دوم ورزش ام رو خیلیییی دیر شروع کردم
من چند تا چالش داشتم تو بارداری دوم این که با اضافه وزن باردار شدم حالا نه اونقدر زیادحدود ۶-۷ کیلو ولی بازم وزنم اخرا داشت اذیتم میکرد
میتونستم قبل باردار شدن رژیم بگیرم و بعدش باردار بشم

مشکل بعدیم چربی های اضافه ای بود که شکمم ار بارداری اولم داشت و بعد زایمان اولم شکمم رو نبستم و تو دومی خیلی به مشکل خوردم و شکمم پاندولی شده بود که خب واقعا اذیت بودم با این مدل شکم

خلاصه که با این مواردو مشکلات ورزش رو از هفته ۳۶ شروع کردم اما خیلی کم
تا هفته ۴۰ متاسفانه دردم نگرفت
ورزش واقعا مهمه خیلی مهم
من زایمان اولم ۳۹ هفته پر شد دردم گرفت و با دهانه رحم ۶ فینگر رفتم بیمارستان و هر معاینه ای که انجام میشد یه معاینه ساده بود
اما این دومی چون بستری شدمو قرار شد با امپول فشار زایمان کنم بهم گفتن همه معایناتت تحریکی هست پس مقاومت نکن