۹ پاسخ

خانواده شوهر منم نوه های دخترشونو تحویل میگیرن.
ولی خداروشکر چه خواهر دارم.
حالا تو هم ناراحت نباش، میبینی که تک فرزندی خوب نیس، خودت تونستی حتما براش خواهر برادر بیار که اون تنها نباشه

هی خواهر فقط باید شانس داشته باشی ما ک کلی بچه دورشونه باز هم برا ن طرف خانواده خودم ن شوهرم مهم نیستن بچه هام دیشب به باباش گفت بریم ی دور بزنیم حوصلم سر رفته نگاه کن عمو اینا هرشب میرن شب نشینی با کفربدبختی بردش ماشین خراب شد گفت بیا اینم تو یهو پسرم بغض کرد بابا همه چی درست میشه اینقد گریه کردم ک باباشم میگه جیگرم آب شد خجالتم کرد

هی خواهر فقط باید شانس داشته باشی ما ک کلی بچه دورشونه باز هم برا ن طرف خانواده خودم ن شوهرم مهم نیستن بچه هام دیشب به باباش گفت بریم ی دور بزنیم حوصلم سر رفته نگاه کن عمو اینا هرشب میرن شب نشینی با کفربدبختی بردش ماشین خراب شد گفت بیا اینم تو یهو پسرم بغض کرد بابا همه چی درست میشه اینقد گریه کردم ک باباشم میگه جیگرم آب شد خجالتم کرد

دختر منم نه خاله داره نه عمه🥲..دو دایی داره عاشقشونه...یه عمو هم داره که بدرد نخوره

حالا خوب ی استان دیگ زندگی میکنیم این نوشونو سالی دو س بار میبینن بجایی ک بدارنش سرشون حلوا حلوا کنن بیخیالن

بیخیال تو پدرش حتما براش وقت بدارید ب چپ پسرت
پدر شوهر منم انگار اسمون سوراخ شده دوتا نوه دختریش افتادن زمین
بااونا بازی میکنه چیز میز میخره من اوایل ناراحت میشدم الان دیگ واسم مهم نی

پسر من عمه هاش و خانواده پدری اصلا بدرد نمیخورن اما‌خانواده خودم داداشم با ابجیم باشن من جرات نه ندارم ب کارن
واقعا خانواده‌خیلی تاثیر داره من کارن رو هروز پارک‌میبرم شهربازی و خانه‌کودک

ادم دلش میگیره حق داری ولی خب تا میتونی باید جای همبازی این چیزا رو واسش کم کنی بعدشم ب این فک کن همبازی تو بچگی فقط ب درذ میخوره بزرگ ک میشن دوستا و انتخابای خودشون رو دارن یه ب درک بگو ب رفتارهای اونا و خودت با بچت عشق کن یه زمانی کرونا بود هیشکس با کسی نمیرف حالام فک کن تو همون دوره ایی

چرا دلت بسوزه ببرش پارک یا خانه بازی با بیرون دورش بده خیلی بهتره بیشتر بهش خوش میگذره

سوال های مرتبط

مامان خوشگلک مامان خوشگلک ۲ سالگی
دارم زاررررر میزنم از دستش ..آرزوی مرگ میکنم بمیرم یتیم بمونه😭😭 فقط میگه بازی کن به قرآن هرچی بازی میکنم سیر نمیشه آخرش میاد گیر میده به کارای من دیگه کم آوردم نمیتونم زیاد باهاش بازی کنم انگار حوصله ندارم تو اطرافمونم هیچچچ بچه ای نیس دریغ از یک بچه هیچ کس باهاش بازی نمیکنه چون سیر نمیشه اصلا انگار ارضا نمیشه این حسش دیگه نمیتونم باهاش بازی کنم خاک تو سرم که مادر بدیم همه سرزنشم میکنن ولی من نمیتونم هر لحظه باهاش بازی کنم جوری مشغولم که حموم به ندرت یادم میوفته میزارمش تاب یه ساعت تابش میدم بازم میاد پایین میگه بیا بازی کنیم بعدش واسش کتاب میخونم دوباره یه چیز دیگه میاره میگه بازی کن نه کارتون میبینع نه خودش با خودش مشغول میشه همش باید با یکی بازی کنه هیچکس نیس منم تنهایی نمیرسونم همه حرف بارم میکنن که وقت نمی‌زاری آخه چقدر باید بزارم مگه بقیه ۲۴ ساعت با بچه بازی میکنن دختر من خیلی خیلی خیلی اجتماعیه پدرمو درآورده عاشق بازی کردن با بچه های درحال اینکه بچه های این سنی اصلا نمی‌فهمن بازی گروهی ینی چی میبرم مسجد با بچها کیف می‌کنه ولی همش کتک میخوره یا منفعله مهد کودک هم برارمش چون تاحالا بچه‌ندیده همشون میزنن بچم مثه پخمه هاست انگار دیگه نمی‌دونم چیکارش کنم الان کلی گریه کردم چشام باز نمیشه