از نه صبح ک بیدار شده بغلمه
انگار بچه ی ماهس
با ی دست غذا درست کردم
مغزم دیگه نمی‌کشه
در حدی ک در کابینت ها رو باز کردم گفتم خالی کن فقط سرگرم شو بهونه نگیر
باز اومده میگه بغل کن 😭😭😭😭

۳ پاسخ

جدی چرااینجورین بچه منم همینه

بعضی روزا انگار از دنده کج بیدار میشن پسرمنم دیشب ده بار بلند شد گریه الکی دوباره میخوایوندمش

پسر منم اینطور شده بود بهونه میگرفت ،دندون اخریاشو دست بزن ببین شاید داره در میاره پسر من که در آورد بهونه هاشم برا اون بود شبا بیدار می‌شد یکساعت الکی جیغ میزد

مقالات مرتبط

درمان گرفتگی بینی در کودکان
بهترین قطره باز کننده بینی، درمان گرفتگی بینی در کودکان
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
سرگرمی در خانه با وسایل ساده
سرگرمی در خانه با وسایل ساده و خلاقانه

سوال های مرتبط

مامان آنیسا مامان آنیسا ۲ سالگی
سلام دخترم ده روز میشه بهانه گیر شده کم غذا شده
شبها با جیغ و گریه از خواب بیدار میشه میگه منو بغل کن بچرخونید هیچ جوره آروم نمیشه دیگه خودمم مریض شدم نمیدونم چکار کنم به دکتر بگم چی آخه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مو طلایی مامان مو طلایی ۲ سالگی
فقط ی مادر خسته خلوت بعد خوابیدن بچه رو میفهمه
انگار هر ثانیش قند تو دلت آب میشه
انقد خستگی آدم از تنش در میره ک انگار چند ساعت خوابیدی...
الان من در اون موقعیت قشنگم
ک نمیدونم وقت خالیم رو با چی بگذرونم ک بهتر حقم رو ادا کنم😅
ی همچین خوشحالی براتون آرزو میکنم🥴😊
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۲ سالگی
پسرم بردم گفتار درمانی چون هیچ کلمه نمیگه گفت باید هر هفته بیاد و اینکه گفت با اسباب بازی ها چقدر بازی می‌کنه گفتم در حد دو سه دقیقه باز ول می‌کنه گفت بچه باید بیست دقیقه بازی کن گفت همه اسباب بازی هاشو جمع کن هرروز ی چ بیار تا کم کم عادت کن بیشتر بازی کنه بعد نگفت کلمه باهاش کار کنم یان گفتم گفت فعلن این مرحله بهش یاد بده
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان نازِدلم💕 مامان نازِدلم💕 ۲ سالگی
مامانا سلام
تو رو خدا کمکم کنین دخترمو ۲۰ روزه از شیر گرفتم ولی اصلا نمیخوابه بهونه سینه رو نمیگیره اما برا خواب خیلی مقاومت میکنه شبا تا صبح پنج شش بار بیدار میشه نه اب میخوره نه شیر در طول روز میخوره اما شبا یکسره گریه میکنه میگه منو ببرین بیرون بریم تو ماشین بریم بیرون با هیچی اروم نمیشه نه با قصه نه با لالایی یا فقط باید یکی دو ساعت بغلش بگیرم سرپا بگردونم خیلی سختمه دارم کم میارم واقعا دیگه نمیدونم باید چیکار کنم رو پامم نمیمونه تکونش بدم بخدا یکم که میخوابه ترس میگیرم که کی بیدار میشه و چه برنامه ای داره بازم در طول روزم میبرمش شهربازی بازی کنه خسته بشه اما وقتی خوابش میاد باز بهونه میگیره دیگه کی قراره شب تا صبح بخوابه بخدا زندگیم مختل شده
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان مروان مامان مروان ۲ سالگی
سلام . بچه ام نزدیک دوسالگیه یکی میگه روز تولد یکسره باز کنه یکی میگه تدریجی باز کن از شیر .به‌نظر شما کدوم روش بهتره ؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان هدیه مامان هدیه ۲ سالگی
سلام مامانا
می‌خوام تجربه از شیر گرفتنمو بگم شاید بدرد کسی بخوره
هدیه خیلی وقت بود ک شیر رو فقط دو وعده در روز اونم موقع خواب میخورد
من میخواستم یک سال و نه ماهگی بگیرم ولی تنبلی خودم، ترس از شیر گرفتن، این ک با شیر فقط می‌خوابید، و کلی بهونه دیگه داشتم ک نه زوده وایستا و ‌...
ی مامانی اینجا گفته بود اول ی سینه رو بگیر بعد اون یکی
منم اول ۲۳ ماهگی این کار رو شروع کردم یکی رو گرفتم کلا
هر وقت هم می‌پرسید میگفتم تموم شده شیرش و خب چون اون یکی هنوز بود مشکلی با این قضیه نداشت و زود قبول کرد
طبق این روش باید هفته بعد اون یکی سینه رو بگیری که من بازم تنبلی کردم و شد سه هفته بعدش.
ولی این مدت موقع خواب هم سعی کردم کمتر شیر بدم هم قصه میگفتم شاید در یک شب ده تا قصه مختلف رو مجبور میشدم بگم تا بدونه تا هر وقت ک نیاز داشته باشه کنارشم و اینو هم بین قصه ها بهش یادآوری میکردم ک من تا هر وقت بخوابی اینجام کنارتم
واسه گرفتن اون سینه دیگه، ی چسب زخم زدم بهش و ب دخترم گفتم خوردم زمین اوف شده آقای دکتر گفته فعلا چسب بزنیم
دختر من با دکتر میونه خوبی داره و خیلی راحت اینو هم قبول کرد
چند روز سراغ می می میگرفت همینو میگفتم و چسب رو بهش نشون میدادم و کنارش هم میگفتم شما دو ساله شدی دیگه بزرگ شدی باید شیر لیوانی بخوری ، این مدت هم شیر پاکتی کوچولوها و شیر لیوانی رو جایگزین کردم و خیلی خوشش اومد
بعد پنج روز دیگه حتی سراغ می می رو هم نگرفت
من خیلی خیلی از این پروسه میترسیدم ولی برای من خیلی راحت گذشت حتی بر عکس بعضی بچه ها ک شنیده بودم خلق و خوشون تغییر می‌کنه گریه میکنن و ... اصلا این برنامه ها رو نداشتیم انگار پذیرشش با این روش خیلی راحت شده بود
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دلانا نادری مامان دلانا نادری ۲ سالگی
سلام شب خوش
مامانا دخترم ۴ سالشه ی مدته ب ی چیزای جزئی گیر میده
مثلا اگه ی قطره آب بریزه روی لباسش گریه ک خیسه عوض کن یا یکم بند کفشش آویز باشه گریه ک اینو حتما باید درست کنی
میشه ب این مثال هایی ک گفتم دچار وسواس فکری شده باشه کسی تجریه ایی داره ؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان محمد حسین مامان محمد حسین ۲ سالگی
دور از جون چقدر بعضی از زنا نفهمن رفتم سر کوچه یه دیقه خرید کنم این پسرم میدویید اینور و اونور و گزیه ک نریم خونه به زور بعلش کردم اومدم خریدارو گزاشتم خونه دلم سوخت گریه میکرد دوبازه بردم بیرون گفتم بزار یه دور بزنه رفت یه چوب پیدا کرد از زمین برداشت رفت تو یه پس کوچه من پشت سرش بودم ده دیقه تو اونجا بود هی گفتم بیا هی گوش نداد رفت در یه خونه رو زد سریع رفتم حلوی در معدرت خاهی کردم اوردمش بیرون همچین ک زنه درو بست شروف کرد حیغ و داد ک منظورش با من بود منم عصبی شدم پسرمو به زور بعل کردم ک بیارم بیرون اینم جیغ و گریه میکرد از پس کوچه آوردم بیرون با لج گزاشتمش زمین همچین ک گزاشتم زمین این خورد زمین خود پسرمو میگماااا دوبازه بلندش کردم گوشیمو دادم ک ساکت بشه دیدم یه زنه از اونور داد میزنه میگه بجه رو یواش بزار زمین خاستم یه چیزی بکم گفتم ولش کن اصن تعجب کردم انگار ک من مادر دشمن بچممم ک اون بیاد بگه اینجوری از اونورم اومدم بیردن نزدیک بود بیافته تو جوب ینی هزاااار باااار گفتم غلط کردم زدیم زیر بغل اوردمش خونه انقدرراعصابم بهم ریخته هااااا اصن نمیتونم از جام پاشم کلی کارهم دارم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان نیلا مامان نیلا ۲ سالگی
خمیر بازی که خودم برا دخترم درست کردم بافت‌ش عالی شده بهتر از بیرونی ها سرگرم کنند‌س پیشنهاد میکنم درست کنم حتی اگر بخورن ضرر نداره ک البته بخاطر نمک زیاد نمیخورن
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۲ سالگی
بچم گرفتم بغل دارم میگردونم بهانه شیر نگیره یاحضرت فاطمه کمکم کن
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان آیسان مامان آیسان ۲ سالگی
سلام مامانا کسی میدونه چیه رو بدن دخترم در اومده دیروز خیلی میخاروندش نگاه کردم گفتم شاید پشه نیش زده امروز زخم شده
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان رادین مامان رادین ۲ سالگی
وااااای خداااااا پسرم اومده مستقیم تو چشمام نگاه میگه خیلی خوشمزه مامانی پستونک ازم نگیری. گفتم شبها بخور اشکال نداره روزها پستونک نخور روزها بازی کن کارتون نگاه کن برقص کتاب بخون موزیک گوش کن قصه بگو شبها که خواستی بخوابی پستونک بخور. یه لبخندی زد گفت باشه
من فداش بشمممممم خوشمزه ی مامان
بعد بهش گفتم ولی دیگه باید با شیشه شیر خدافظی کنی لبخندش محو شد فکر کررررد چیزی نگفت 😂
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آقا هاکان مامان آقا هاکان ۲ سالگی
سلام دوستان پسرمن هر کاری میکنم شیشه رو کنار نمیزاره.سرش سوراخ کردم ی انگشت میره داخلش ولی باز میخاد بخوره‌.موقع خواب خیلی بهش وابسته ست..داخلش حالا هرچی باشه مهم نیست فقط،شیشه باشه.ایا راهکاری دارید ک بتونم دیگه بهش ندم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مهیار مامان مهیار ۲ سالگی
سلام مامانا شبخیر ی سوال من پسرم الان ی مدت ک ی‌ پاشو می‌کشه موقع راه رفتن سونو بردم آزمایش بردم همش سالمه قطره ی استامینوفن دادم بهش چند روز خوب شده بود قطع کردم الان دوروزه باز احساس میکنم امروز یکم پاشو میکشید کسی بوده ک بچش اینجوری باشه از چی بوده؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان محمد نیکان مامان محمد نیکان ۱ سالگی
مامانا توروخدا جواب بدین بچم ت ماشین بود حواسم نبوده سمت شاگرد نشسه در باز کردم با سر خورد زمین الان حالش خوبه مشکلی نداره ی نیم ساعتی ایجور شده ‌خیلی میترسم بنظرتون اتفاقی نمیفته
مشاهده ۶ پاسخ دیگر