۱۳ پاسخ

من دخترم سال پیش تو خرداد ۱۴۰۲ به دنیا اومد وقتی ۵ماهش بود ناخواسته با جلوگیری طبیعی حامله شدم وقتی فهمیدم جنین ۳ماه میشد امکان سقط برام سخت بود درد طبیعی کشیدم سر بچه چرخید با سختی زیاد سزارین شده بودم میگفتن احتمال خونریزی و پارگی رحم داری بچه هم بزرگ بود سخت تر الانم دخترم یکسالش شده دوماه دیگه این یکی بچه ام به دنیا میاد آخر ماه مرداد یعنی ببین واقعان نمیخواستم مجبور شدم بعد این یکی بچه ام دنیا بیاد میخوام دستگاه بزارم به خودم باشه دیگه بچه نمیخوام ولی فعلا دیگه نمیخوام بچه

اگه شوهرت کمکت نیس ک اصن بش فک هم نکن

بنام خدا من ی مادر با دوتا بچه شیر ب شیر تو شهر غریب بدون کمکی ک اختلافشون یکسال و 9 ماه خیلی سخته خیلی بدون کمکی قشنگ هم خودت داغون میشی هم اونارو داغون میکنی بنظر من بزار بچت دو سالش بشه ک از شیر و پوشک بگیری یکم مستقل شه
گاهی پسرم از خواب گریه میکرد از اونورم دختر تو دسشویی اون اونطرف جیغ میکشد منو میخواست اون اونطرف
ولی ولی خداروشکر الان ک یکم بزرگ شدن بهترن کم کم دارن هم بازی میشن
اولش سخته واقعا ولی از یسال ب بعد کم کم بهتر میشه

معلومه پسرت ارومه که دومی رو میخای.خیلی سخته. بذار تنوع بدی به زندگیت باز چند سال دیگه .این یکی بزرگ میشه میره پی بازیش

وایی من ناخواسته دومی رو باردارم هنوز دنیا نیومده سرویس شدم اینقدر اذیتم تهوع شدید و استراحت مطلق و کمردرد و دل درد وحشتناکو

وای سخته فکرشم آدموداغون میکنه😵‍💫

خیلی خوبه توان داری بیار 😍

هم سختی داره هم شیرینی ،سختیش وقتی مریض میشه یکی شون اون یکی هم مریض میشه،شیرینیش هم وقتی باهم بازی میکند ،یا بزرگ تو جمع هوای کوچک رو داره

اصلا بهش فکر نکن من دارم شیر به شیر واقعا روزی هزار بار میگم ای کاش هیچ وقت بچه نمی آوردم

وای من خواهر شوهرمو میبینم میگم بچه دوم نمی‌خوام با اینکه پنج سال تفاوت سنی دارن بچاش خیلی بده بزرگی کوچیکه رو میزنه یهو هل میده 😩😩

الان ؟؟؟

الان؟! شیر به شیر خیلی سخته! بذار چند سال دیگه.

سخته پشیمون شو😎

سوال های مرتبط

مامان فندوق مامان فندوق ۱۳ ماهگی