سوال های مرتبط

مامان هستی خانم مامان هستی خانم ۳ ماهگی
سلام مامان گلیا امیدوارم حال خودتون و نی نی هاتون عالی باشه😍❤️
اومدم تجربه ام از واکسن دوماهگی هستی خانم رو بگم شاید بدردتون بخوره...
قبل از هر کاری من هستی رو میبرم پیش پزشکش و با مشورت اون هر کاری لازم باشه انجام میدم ، طبق معمول قبل از زدن واکسن یک ویزت رفتم پیش دکتر که کامل معاینه بشه که اگر مشکلی بود بهم بگه و واکسن رو فعلا نزنم چون هستی روز قبلش یکم عطسه هم میکرد و از طرفی یکی از چشماش یکم قرمز بود دکتر گفت فعلا ۴،۵ روزی صبر کن و عجله نکن برا زدن واکسن که اگر علائم دیگه داره مشخص بشه (اینو حتما در نظر بگیرید هر موقع خواستید واکسن بزنید کاملا بچه رو چک کنید که مهم ترینش تبه)
از دکتر در مورد استامینوفن پرسیدم که چطور باید بهش بدم :
۱:قبل واکسن اصلا استامینوفن به نی نی نباید داد چون باعث میشه اون تاثیری که واکسن باید داشته باشه نصف بشه
۲: بعد از واکسن اصلا ۴ ساعت یا ۶ ساعت یک بار نیازی به دادن استامینوفن نیست چون این دارو برای بچه ها مضره و از کبد عبور می‌کنه و باعث آسیب به کبد نوزاد میشه پس هر ساعت تب نوزاد باید چک بشه اگر تب داشت اون موقع است که باید استامینوفن داد
۳: روز اول کمپرس سرد و روز دوم کمپرس گرم
اینا رو دکتر گفت و من کامل انجام دادم خداروشکر دخترم تب نکرد اصلا هم بی قراری نداشت
این رو هم اضافه کنم به خاطر این که دخترم تب نکنه یه دونه لباس سرهمی که یه ذره هم گشاده براش گرفتم داخل خونه فقط همون رو تنش کردم که فاق سرهمی کامل دکمه میخوره و موقع تعویض پوشک هم نیازی نیست پای بچه رو زیاد تکون داد و خیلی راحته و بچه اذیت نمیشه و یه دونه پتو دور پیچ خیلی خیلی نازک رو هم وقتی می‌خوابید می‌انداختم روش که سردش نشه
امیدوارم سرتون رو درد نیاورده باشم ، باتشکر😁❤️
مامان هدیه ماندگار 💙 مامان هدیه ماندگار 💙 ۴ ماهگی
پسر بزرگم می پرسه مامان منم بچه بودم اینجوری باهام بازی می کردی 🥺🥺دلم گرفت چون وقتی بچه بود ما طبقه ی بالای خونه ی مادر شوهرم زندگی می کردیم اون زمان بیست سالم بود و خودم کم سن و سال بودم برای بچم فقط حکم یه دایه رو داشتم شیرش میدادم جاشو عوض می کردم بعد می دادم مادر شوهرمم مادر شوهرم صدام میکرد ومن می رفتم پایین پسرمو شیر میدادم بعد اصلا مادر شوهرم نمی ذاشت بشینم توی خونه اش پیش بچه ام همش میگفت پاشو برو سراغ کارات غذا واینا بپز برای شوهرت نمی ذاشت کنار بچم باشم واقعا هیچ خاطره ای از بچگی پسر بزرگم ندارم حتی یه بار اونقدر که پسرمو نمی دیدم زنگ زدم به خواهرم با گریه که نمی ذارن بچمو‌ببینم 🥲🥲خواهرم زنگ زد به مادر شوهرم که بچه رو بذارید مامانشم ببینه مادر شوهرم اونرمان کلی قاطی کرد که اره لیاقت نداری من بچتو نگه دارم 😞😞😞دخترم که به دنیا اومد واقعا عاقل بود اصلا پایین نمی رفت فقط پیش خودم بود الآنم شکر خدا از اون خونه در اومدم ودارم نهایت لذت رو از وجود پسر کوچیکم میبرم ولی همیشه یه حسرت ته دلمه که نذاشتن از بچگی پسرم نهایت لذت رو ببرم .خلاصه اگه خانواده ی شوهرتون زیاد دوروبر بچه هاتون نیستن خوشحال باشید بچه باید کنار مادرش باشه ناراحتم که کم سن و سال بودم و نتونستم از حق مادریم دفاع کنم 😞😞در عوض الان دارم از جوونی پسرم لذت می برم .در جواب پسرم گفتم مامان تو بچگیت پیش من نبودی اما از دوسه سالگیت همش باهات بازی می کردم گفت آره مامان اون موقع ها رو یادمه که با هم قایم موشک بازی می کردیم من پشت پرده قایم می شدم تو همش دنبالم می گشتی بعد پیدام که می کردی تو خونه دنبالم می کردی بغلم می کردی بوسم می کردی 🥹🥹
مامان آوا مامان آوا ۴ ماهگی
معرفی کتاب کودک 📚 ۲
کتابی که می خوام امروز معرفی کنم از سری کتاب های دالی بازی هست. یه کتاب که علاوه بر آموزش باعث سرگرمی و بازی بچه ها میشه. این کتاب اسمش هست نی نی قام قام.
توی کتاب مفاهیم وسایل نقلیه به صورت ریتمیک و شعرگونه، همراه با معمای پیدا کردن نی نی به بچه ها معرفی میشه. هر صفحه داخلش یه چیزی پنهان شده که یه صفحه کوچیک و مخفی داره و صفحه رو که باز میکنی داستان اون صفحه کامل میشه.
آوا که عاشق تصاویرش شده بود. و بعد خوندن شعر هر صفحه مدت ها تو سکوت به تک تک جزئیات تصاویر نگاه می کرد.
کتاب هم از انتشارات نردبان هست.
انتشارات نردبان تو ۴ حوزه کتاب داره نردبان آبی برای پیش از دبستان هست که من کتابای آوا رو ازش می گیرم
جالبه که هر بار که کتاب سفارش میدم
یه کارتون بسیار زیبا که پشتش منچ داره می فرستن برام. با کلی چیزای جورواجور مثل بذرهای مختلف که بچه ها بکارن البته که آوا الان نمیتونه بکاره و بزرگتر شد نتما با هم بذرها رو می کاریم
امیدوارم شما هم از خوندنش لذت ببرید