۸ پاسخ

۳.

تصویر

۲.

تصویر

۶.

تصویر

۴.

تصویر

عالی بود

۵.

تصویر

این منم

کاری که پدرو مادرم یک عمر با من کردن

سوال های مرتبط

مامان آوا و رها مامان آوا و رها ۳ سالگی
ما مادریم… همون دختر کوچولوهای خونه ی پدریمون که دلخوشیمون شونه کردن موهای عروسکمون بود… همون دختر کوچولوهایی که رو زانوی باباهامون مینشستیم و جلوی کارتون خوابمون میبرد… ولی حالا ما مادر شدیم‌ دختر کوچولوی درونمون رو بوسیدیم و گذاشتیم ته ته های صندوقچه ی دلمون… روش رو تلنبار کردیم با عشق بچه هامون با وظیفه ی مادری و همسر بودنمون… ما مادریم همون های که نفر اخر وقت میکنیم غذا بخوریم زودتر از همه اعضای خانواده بیدار میشیم و‌ اخرین نفر میخوابیم… ما مادریم با یک‌شغل بیست و چهار ساعته بدون تعطیلی که دستمزدمون خنده ی بچه ها و ارامش خانوادمونه… ما مادریم با انتظارهای عجیب و‌ غریبی که دنیا از ما داره… انتظار بی نقص بودن انتظار نهایت از‌خودگذشتگی‌‌… ما مادریم اما کسی به ما یاد نداده گاهی‌سر‌بزنیم‌ به اون دختر کوچولوی منتظر درونمون بهش برسیم بهش عشق بدیم یادمون نداده اول‌ باید رو‌خوشحالی و شادی خودمون تمرکز کنیم تا بتونیم مادر بهتری باشیم یادمون ندادن مادر بودن فقط فدا کردن نیست چون یکی‌از بزرگترین چیزهایی که میتونیم به بچه هامون انتقال بدیم اینه که فداکاری بیش از حد اسیب زاست… ما مادریم بله اگر‌بخوایم بگیم خسته ایم اگر بخوایم گاهی برای خودمون وقت بزاریم اگر جایی خودمون رو الویت قرار بدیم‌ جامعه یه مارک مادر ناکافی میزنه روی ما و با یک‌عذاب وجدان سخت تنهامون میزاره … بله ما مادریم ❤️ به سلامتی تمام مادرهای سرزمینمون از جمله شمایی که داری میخونی 🌱 این گل برای تو که بگم خستگی هات رو میفهمم و‌میخوام بگم تو بی نقص ترینی‌ 🌹
مامان اهورا مامان اهورا ۲ سالگی
این روزا انقدر از همه طرف تحت فشارم که خدا میدونه. از اونور از بعد عملم دکتر قرص جلوگیری داده بهم برا جلوگیری از کیست با دونه اول اخلاق من شده عین سگ. یعنی انقدر عصبی و بی حوصله ام صبح تا شب هم فکر و خیال مشکلاتم هست که حل نمیشه
منی که برتر از اینارم گذروندم الان انگار دیگه نمیتونم فکر نکنم یا صبرم تموم شده یا تاثیر قرصای کوفتی نمیدونم
بمیرم بچه مو دقیقا یه هفته س دائم دعوا میکنم. دائم. انگار تمام اصول تربیتی که خوندم و شنیدم و دو سال جون کندم که اجرا کنم دیگه تو کنترلم نیست. پسرمم شیطنتش بیشتر شده میدونم حداقل نصفش به خاطر اینه دیگه اون وقت با کیفیت رو برا بازب باهاش نمی ذارم حوصله ندارم باهاش بازی کنم برا همینم میبینم دیگه حرفمو گوش نمیده. منم وقتی دوبار با دلیل و قربچن صدقه توضیح میدم میبینم گوش نمیده زرت عصبانی میشم داد میزنم
امروز دوبار تهدیدش کردم که اگر وسایلی که از کشو ریخته جمع نکنه احازه نمیدم دیگه به کشو و وسایلش دست بزنه. توش یه ذره خوردن ریز دفتر و خودکار و کلید و این خرت و پرتا. بچه م انقدر گریه کرد که شب نذاشتم بریزه بیرون. حالم از تهدید کردن بهم میخوره طفلکم تا داد زدم که چون جمع نکردی حق نداری دیگه به کشو دست بزنی دست نزد فقط یه ساعت گریه کرد. خیلی هم اذیت میکنه ها ولی من خیلی صبور بودن گاهی میشد در هفته یه بارم دعواش نمیکردم. الان هم من رفتارم اشتباهه هم میبینم اشتباه من باعث شد بچه حرف گوش نده. ولی اصلا دست خودم نیست. وقتی میخوابه خودمو هی لعنت میکنم که چرا صبوریم رفته. باز صبح که پامیشه بازم نمیتونم کنترل کنم خودمو
مادر آگاه شدن و موندن انگار همه ش عذاب وجدانه. هربار که یه رفتار اشتباه میکنی که میدونی نتیجه آسیبش چیه آدم دیوونه میشه