تجربه ی زایمان طبیعی بیمارستان سینا
صبح ساعت ۱۱ رفتم بیمارستان بدون درد با تشخیص دکترم باید ۳۹ هفته ختم بارداری میدادم چون نشتی کیسه آب داشتم
با قرص زیر زبونی القای زایمان برام انجام دادن و دردای شدیم از ساعت ۷ شروع شد و چون دهانه ی رحمم به سختی باز شد
خیییلی اذیت شدم و معاینه زیاد برام انجام می‌دادن که میگفتن دهانه ی رحمت تحریک شه
خداروشکربا ماماهمراه ای که گرفتم خییلی تو روند زایمان کمکم کرد
دخترمم ساعت ۱۱ شب دنیا اومد
زمانیکه زایمان کردم کلا دردام اصلا میگی یکبار تمام شده

۶ پاسخ

راستی بخیه هم خوردی عزیزم؟بخیه هات چطوره ؟اذیتت نمیکنه؟دکتر شیفتی که اومد بالا سرت فامیلیشو میدونی؟

مبارک باشه عزیزم🥰🥰
انشاالله ک قدمش پر خبر و برکت باشه براتون💞

بسلامتی عزیزم مبارک باشه واسه ماهم دعا کن تا به موقع و راحت زایمان کنیم

بسلامتی عزیزم.هزینه بیمارستان چقدر شد؟ازاد بودین یا بیمه؟دکترتون کی بود؟؟آمپول بی دردی هم استفاده کردی؟اتاقا چطور بود چند تخته ست ؟پرستارا و پرسنل چطور بودن؟

به سلامتی عزیزم. از بیمارستان راضی بودی؟ هزینش چقدر شد؟

به سلامتی عزیزم تبریک میگم
واسه ماهم دعا کن بچه هامونو به موقع و سالم بغل بگیریم

مقالات مرتبط

مراقبت از بخیه زایمان طبیعی
مراقبت‌های لازم از بخیه زایمان طبیعی
نشانه عفونت بخیه‌های زایمان طبیعی
نشانه ها و علائم عفونت بخیه زایمان طبیعی و درمان آن
ورزش با توپ در بارداری
ورزش با توپ در بارداری برای زایمان طبیعی
بعد از سزارین
بعد از سزارین چه کارهایی باید انجام دهیم | تغذیه مناسب

سوال های مرتبط

مامان میوه دلم مامان میوه دلم ۲ ماهگی
پریروز ساعت ۵غروب بعد از معاینه دردام شروع شد ساعت ۳صبح با نشتی کیسه آب بیدارشدم ساعت ۶صبح با ورزش و کنترل دردام رفتم بیمارستان معاینه شدم ۲سانت بودم همچنان بادرد شدید ورزش کردم ساعت ۱۰ معاینه شدم ۷سانت بودم و ساعت ۱۱ افتادم توی فازسوم و زایمان کردم بدونه تزریق هیچگونه بی دردی ، امروز هم ترخیص شدیم😍 ایشالله قسمت همه تون زایمان راحت ❤️
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان میوه دلم مامان میوه دلم ۲ ماهگی
پریروز ساعت ۵غروب بعد از معاینه دردام شروع شد ساعت ۳صبح با نشتی کیسه آب بیدارشدم ساعت ۶صبح با ورزش و کنترل دردام رفتم بیمارستان معاینه شدم ۲سانت بودم همچنان بادرد شدید ورزش کردم ساعت ۱۰ معاینه شدم ۷سانت بودم و ساعت ۱۱ افتادم توی فازسوم و زایمان کردم بدونه تزریق هیچگونه بی دردی ، امروز هم ترخیص شدیم😍 ایشالله قسمت همه تون زایمان راحت ❤️
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان فندق کوچولو مامان فندق کوچولو ۱ ماهگی
پارت سوم زایمان طبیعی
از ۴ سانت ماما همرام اومد پیشم و بعد از اون پارگی کیسه آب هم دردام زیاد و منظم شد و داشت زودتر دهانه ی رحمم باز میشد
ساعت ۶ صبح من ۴ سانت بود با اون آمپول فشار و پارگی کیسه آب به عرض یک ساعت شدم ۷ سانت و نیم (که درخواست بی دردی کردم و تزریق شد اما خب باز هم درد رو حس میکردم و زور میزدم )
که با دوتا ورزش سجده و قر کمر فول شدم و رفتم رو تخت زایمان ، و با دوتا زور محکم پسرم ساعت ۸ و نیم صبح جمعه به دنیا اومد😍😍😍😍🥺
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان ♥️♥️ مامان ♥️♥️ ۲ ماهگی
تجربه ی زایمان ۱
اول از این که مامانا بچمو بردن برای زردیش بستری کردن براش دعا کنید فردا زردیش بره و مرخصش کنن الانم تجریمو میگم:
من ۴روز‌پیش بخاطر کم حرکتی بچم با خواهرشوهرم اومدم بیمارستان که ان اس تی بدم بعد از گرفتن ان اس تی بهم گفتن ضربان قلبش بالاست و باید بستری بشم و خلاصه کارامو انجام دادم و رفتم زایشگاه و بستری شدم و دکتر و پرستار‌ک اومدن شرح حال بگیرن گفتم دهانه ی رحمم ۱سانت بازه و معاینه کردن و رفتن و همون شب یکی تو زایشگاه قسمت درمان درد زایمان داشت هی آه و ناله میکرد بعد این ک دهانه ی رحمش فول شد و بردنش اتاق زایمان من دردای پریودی گرفتم و بهم القای زایمان شد انگار اونشب من با درد خوابیدم صبحش دردام برطرف شد طرفای شب بود که دردای شدیدتر از قبلی اومد سراغم و دکتر اومد بالاسرم و معاینه کرد و گفت دهانه ی رحمت ۲سانته پیشرفت کردی و اگر ورزش کنی زودتر زایمان میکنی من اونشب تا صبح درد داشتم و ورزش هم میکردم و چون درد زایمان بود هی میومدن و معاینه میکردن ببینن پیشرفت کردم یا نه ک دریغ از یزره پیشرفت
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان 🩷دل‍‌ــارام مامان 🩷دل‍‌ــارام ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
پارت 2
سه شنبه رفتم بستری شدم گفتن یه روز دیگه میخای تا 37هفته
شب بیمارستان بودم
صبح از بخش منو بردن زایشگاه
تا ساعت 10هیچ خبری نبود
10یه قرص زیر زبونی بهم دادن
یکی دو ساعت. بعد یکم دل درد گرفتم
بعد دکتر اومد بالا سرم معاینه کرد گفت بسته هست دهانه رحمت
ساعت 3عصر شروع کنید سوزن فشار بزنید
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان جیگر طلا مامان جیگر طلا روزهای ابتدایی تولد
سلام مامانا من زایمان کردم بیمارستان دولتی کرج
ساعت ۱۱ شب خیلی اذیت شدم طبیعی زایمان کردم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان هلن مامان هلن ۱ ماهگی
تجربه زایمان من پارت یک

نگا من یه سری درد داشتم با یه سانت دهانه رحم رفتم بیمارستان بستری شدم که دردام متوقف کنن بعد دوروز اونجا بودم یعنی از پنج شنبه شب تا شنبه ظهر که مرخص شدم بعد شنبه شب دوتا دل درد شدید گرفتم خوب شد خوابیدم ساعت ۵صبح کیسه ابم پوکید و رفتیم بیمارستان شده بودم ۲:۵ سانت با سوزن فشار و... ورزش رو توپ هی درداش بیشتر شد دکترم ۱۱:۳۰اومد شده بودم ۴سانت همسرم هم اومد پیشم بعد که ۸ساننت شد رفت
بعد سریع بردنم تخت زایمان. به قد دنیا. زور زدم تا به دنیا اومد
اما یچی بگم که دکتر با دست کلی پرینه و واژن و.. ماساژ داد باز. کرد که بچه زود بیاد دهانه رحم باز. شه زود. تر بخیه نخورم و... اما دردم داشت
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان لیانا...❤️ مامان لیانا...❤️ ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی من با جزئیات کامل نوشتم ...
روز قبلش از خواب بیدار ک شدم فک کردم آب ریزش دارم گفتم شاید کیسه باشه رفتم بیمارستان معاینه شدم گفتن نه نیست باز گفتم دهانه رحمم چند سانت شده ک گفت اصلا باز نشده ی ماما دیگه اومد اونم معاینه کرد گفت نه نیست ولی برا اطمینان برو تست آمینوشور انجام بده رفتم از داروخونه گرفتم اومدم انجام دادم گفت نه اوکیه همچین فقط اگر خودت نگرانی اینا شب ساعت 8 بیا سنو بیوفیزیکال انجام بده ک آب دور بچه چک شه بعد از وقتی که معاینه شده بودم دل‌درد کمردرد گرفته بودم و آبخون ازم میومد کم‌کم منم ساعت 8 رفتم سنو هم انجام دادم اوکی بود همچی ت بیمارستان بودم که حس کردم دلدردم بیشتر شده ب پرستار گفتم گف بخواب ک معاینه شی بعد گف 2فینگر باز شدی برو ساعت 12بیا♥️
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آدرین مامان آدرین ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت دوم
بعد حس کردم دستشویی شدید دارم تا بلند شدم دیدم داره دستشویی م میریزه سری رفتم داخل دستشویی که دیدم کیسه آب پاره شده ،خلاصه یک ساعتی تو خونه موندم تا کیسه آب خالی شه ،بعد برم بیمارستان، ولی درد هیچی نداشتم ساعت ۶ رفتم بیمارستان ،که گفتن دهانه رحم دو سانت بازه دقیقا روز شنبه من ۳۹ هفته میشدم ،خلاصه با آمپول فشار بعد ۶ ساعت زایمان کردم
مامان ترنم مامان ترنم ۱ ماهگی
خانما ببخشید یه سوال
من کلا ۱۰ روز تا زایمانم مونده
میخوام طبیعی زایمان کنم دکترم دیروز معاینه ام کرد گفت اصلا اصلا دهانه رحمت باز نشده آخه من تا حالا کاری واسه زایمان مثل کلاسای قبل زایمان و ورزش انجام ندادم
مامانای که تجربه زایمان طبیعی دارین میشه راهنماییم کنید که تو این مدت چیکار کنم که راحت‌تر زایمان کنم و دهانه رحمم باز بشه ؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان آرسام وآنیسا 😍 مامان آرسام وآنیسا 😍 ۲ ماهگی
سلام به دوستایی که گفتین تجربه زایمان طبیعی مو بزارم براتون . شنبه حدودایی ساعت هشت رفتم سنو داپلر انجام دادم . این سنو رو هم هر دو هفته یک بار بخاطر آب دورش و وزنش انجام میدادم . خلاصه سنو رو انجام دادم و جوابشو بردم پیش دکتر که فورا نامه بستری داد که برم زایشگاه چون هم وزنش کم بود و هم خونرسایش داشت ضعیف میشد منم زود رفتم تا ساعت ده اینا بستری شدم اول ی دوز آمپول فشار زدن بهم دردام یکم شروع شد ولی شدید نبود ساعت دو اینا هم ی قرص زیر زبونی بهم دادن که دهان رحمم باز بشه ولی بیشتر از یک سانت باز نشد کلی هم ورزش انجام دادم ولی فاید نداشت خلاصه دیگه تا ساعت یازده صبر کردن و دیدن فایده نداره فرستادن بخش تا فردا صبحش دوباره رفتم زایشگاه ساعت ۱۰ اینا آمپول فشار زدن ولی با دوز بیشتر منم دردام هی بیشتر می شد که ساعت یک نیم اینا کیسه آبم پاره شد و تا ساعت چهار رب که دخترم بدنیا اومد دردای خیلی شدید داشتم که آروزی مرگ میکردم و دهان رحمم به هفت سانت رسید ی زور ی جیغ زدم دخترم بدنیا اومد . الانم بغل دستم خوابه خداروشکر ۳۸هفته ۱روز زایمان کردم بچمم وزنش ۲۵۱۵گرم بود
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان کارن مامان کارن ۱ ماهگی
مامانا من عصر ساعت ۶باید برم بیمارستان برای زایمان صبح معاینه شدم گفت دهانه ی رحمت نرم شده ولی باز نیست کلی پیاده روی کردم نمیدونم باید چیکار کنم میشه راهنماییم کنید
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان برکت💙💙 مامان برکت💙💙 ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت ۱
من ۳۲ هفته و ۶ روز به خاطر خطر زایمان زودرس که درد و انقباض داشتم بستری شدم ۳ روز، سولفات منیزیم ۳۰ ساعت و بتا ۴ دوز گرفتم. چون یک سانت دهانه رحمم باز شده بود استراحت مطلقی شدم و فقط برای دسشویی اجازه داشتم بلند بشم.
همین موضوع باعث شد که بترسم از اینکه نتونم زایمان طبیعی انجام بدم همش میگفتم من چیکار کنم؟ نمیتونم طبیعی زایمان کنم با این استراحت مطلق… هفته ۳۶ دکترم از استراحت منو در آورد و حتی معاینه لگنی کرد بعدم گفت لگنت عاااالیه برای زایمان طبیعی….حتی اصرار کردم به سزارین ولی گفت واقعااااا حیفم میاد طبیعی نیاری بچتو….
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان هاکان💙 مامان هاکان💙 ۱ ماهگی
تجربه زایمان پارت ۱
من توی ۴۱هفته و ۳روز رفتم بیمارستان معاینه کرد گف ۱ درجه باز شده ختم بارداری دادن بستری شدم ی اتاق تنها بودم اومدن باز معاینه کردن گفتن ۲فینگر دیر پیشرفت کرده ایزی وصل کنین( سوند داخل رحمم ) بدترین درد دنیا روی همین ایزیه بود ک افتادم ب لکه بینی آبریزش ایزی ک فقط داد میزدم میگفتم کیی میشه من از این بیمارستان راحت بشم اومدن باز معاینه کردن گفتن با ایزی شده ۳ درجه ک خودشون زنگ زدن ب ماما همراهم اومد ورزش داد دردام کنترل میشد اوکی بود تا این ک اومدن باز معاینه کردن گفتن ۲درجه من خودمو باختم چون ی روز تمام تو بیمارستان بودم هنوز زایمان نکرده بودم توی اون روز ی دوز ب من سرم فشار زدن من بدترین درد زایمانو سپری کردم ولی روی ۲درجه مونده بودم شب ساعت ۱۲ ی دوز سرم فشار قطع شد صبح ساعت ۶ دوباره شروع کردن ب سرم فشار باز دردام زیادتر شد من روی ۲ درجه بودم میومدن معاینه تحریکی میکردن خونریزی میکردم میگفتن باید طبیعی بدنیا بیاری من افسردگی گرفته بودم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان جوجه ها مامان جوجه ها ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی

من بچه های قبلیم چون ۳۷هفته و ۴,۵ روز دنیا اومدن اینم خب همون موقعها منتظر اومدنش بودم ولی خبری نبود و از ترس اینکه مدفوعشو نخوره یک بار ۳۸هفته و ۴ روز و یکبارم ۳۹ هفته و ۴روز رفتم بیمارستان برا معاینه و البته بار دوم به امید بستری شدن و زایمان با امپول فشار. ولی هر دوبار ردم کردن چون درد نداشتم . بلاخره دو روز بعد معاینه دومی صبح ساعت ۷و نیم بود فک کنم بدون هیچ دردی تو رختخواب بودم که کیسه ابم پاره شد تا دوش گرفتم و اماده شدم وسایلم برداشتم مادرشوهرم برام یه لیوان نبات داغ درست کرد خوردم که همون لحظه دردام شروع شد . چون راهم تا بیمارستان یک ساعت فاصله داشت سریع حرکت کردم.
مشاهده ۳ پاسخ دیگر