۲۹ پاسخ

سلام عزیزم مبارک باشه
شما پیش کدوم دکتر رفتین
سزارین اختیاری قبول میکنه؟ زیر میزی میگیره ؟

مبارکه عزیزم بالاخره شبی خودت شد یا پدرش😊
یادمه میگفتی اولی شبی خودته دومی میخوای شبی باباش باشه

ای جانم بسلامتی عزیزم مبارکه😍

ب سلامتی مبارک باشه التماس دعا🙏🏻

عزیزمم مبارکت باشه بسلامتی❤️

سلام سوم شعبان دماوند یا تهران هزینش چقد شد

وای چقد کوچولو مبارک باشه عزیزم خداحفظش کنه😻💕

مبارک باشه عزیزم

وای خدا لباسش چ نازه
چ مامان خوش سلیقه ای داره

مبارکه عزیزم خداحفظشون کنه

مبارک باشه گلم.چقدر شد هزینه ی بیمارستان و سزارین

مبارکه عزیزم

عزیزم اگه حالت خوبه و سرت خلوت بهم میگی هزینه زایمانت چقدر شد
چون دکترم سوم شعبان هم زایمان میکنه

مبارکهههه عشقممم نفس نفس
😍♥️

خیلی خیلی مبارکه قدمش پر از خیر و برکت باشه براتون😍😍

مبارکه عزیزم خودت خاستی زود زایمان کنی یا دردت گرفت ؟

عزیزم سوم شعبان بیمارستان خصوصیه؟

ای جونم به سلامتی ایشالا ❤️❤️🌸🌸🌸

ایشالا بسلامتی مبارک باشه😍😍😍😍

خیلی دلم می‌خواد بشینم‌ به تجربه‌ت گوش بدم‌ راجب سزارین

مبارکهههه😍😍😍😍

بسلامتی با ناز پدر و مادرش بزرگ بشه

مبارکه عزیزم 😍

مبارک باشه منم فردا میرم انشالله

عزیزدلم چند هفته سزارین کردی

ای‌ خدا چ گوگولی‌ و نازه‌☺️ خدا حفظش کنه گلم بسلامتی

مبارکه عزیزم

سلام مبارکه عزیزم بسلامتی
خوش قدم باشه 🌺🌺

مبارکهه عزیزم😍

سوال های مرتبط

مامان اورهان 👼🏼💙 مامان اورهان 👼🏼💙 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان من ( سزارین ) پارت سوم
که هر چقدر بازم التماسشون کردم قبول نکردن و مجبور شدم بر کردم خونه که دکترم گفته بود اگه بازم قبول نکنن فردا صبح بستری شو که شیفته خودمه بیام عمل کنم صبح زود پاشدم رفتم برای بستری و بستری شدم ولی بازم بیمارستان گیر داد برای بریچ بودن بچه و دکتر خودم هر چقدر گفت من دیروز سونو کردم و بچه بریچ بود بازم بیمارستان چند دقیقه قبل تشکیل پرونده فرستاد تو خود بیمارستان سونو تا مطمئن باشه که دروغی در کار نیست خلاصه که بازم بریچ بود و رفتم برای عمل که حالا استرس بی حسی کمر و سوند رو داشتم به شدت که درد سوند کمتر از درد سرم بود و درد خاصی نداشت الکی به خودم استرس داده بودم و همچنین تو بی حسی من اصلا هیچی حس نکردم و پرسنل اتاق عمل هم عالی بودن کلی باهام موقع عمل حرف زدن و مشغولم کردن و کلی آهنگ های عالی باز کردن ولی من سختی اتاق عمل رو تو سر درد دیدم که سرم داشت منفجر میشد و یه ربع نکشید که صدای آقا اورهان رو شنیدم و آوردن نشونم دادن