۱۶ پاسخ

عزیزم اگه ب شوهرت اعتماد داری، اگه تا حالا چیزی ازش ندیدی، پس واسه خودت فکر و خیال درست نکن عزیزم
حتما ایشون یادش نیس مثلا ی بار میخواسته بهت نزدیک بشه کاندومو برداشته بعد حالا یا لازمش نشده یا نزدیکی نداشتین گذاشته جای جدید و الان ک شما ازش با کنجکاوی میپرسی، یادش نمیاد یه چیز الکی میگه ک شما نکران نشی

اگه میخواست خیانت کنه از خونه برنمیداشت،بعدش هم جاشو عوض کنه فکرای الکی نکن

به مرد گنده شک داری بعد از دختر کوچولوت مطمئنی !!! ترو خدا بیخیال شو عزیزم 😇

از تو کمد کاندوم میگیره که به خیالت بره خیانت کنه؟؟؟ 🤣🤣🤣 نمیتونست بره بخره؟؟؟ خل شدیا شیطون و لعنت کن دختر این چه فکراییه میکنی

یعنی واقعا دیگ انقدر گیجه ک اگ بخواد کاری بکنه قبلش میاد از کاندوم تو خونه برمیداره خب بخواد کاری کنه میره میخره

وا خواهر .چه حرفی بیرون پر کاندوم ... بردار چی بشه

ببین گلم من خودم بعضی وقتا ک فکرم خسته است وسیله جابه جا میکنم یادم نمیمونه باید کل خونه بگردم ایا میشه بگم شوهرم برداشته اره خیانت میکنه نه یا پسرم شده در کمد خودشا ک اگ دستگیره نداشت منم نمیتونستم باز کنم باز میکنه یا وسایلا میبره ی جای دیگه میذاره بعدم فکر میکنی شوهرت میاد از کاندومهای تو استفاده کنه ک بو دار بشه مسئله ی دیقه دارو خونه میره الکی شک نکن

تو این دیروز و پریروز خونه بودی یان ـ

حرف شوهرت رو باور کن چون بچه‌ها خیلی کنجکاو و فضولن احتمالا در کشو نیمه باز بوده کوچولوت ریخته بیرون

جالا با این استرس تونسی رابط برقرار کنی
گاهی حب پیش میاد

فقط یه سوال بی ربط، شماهفته ای چندباررابطه دارید!؟

اصولا زنهای خراب خودشون کاندوم دارن، هیچوقت مردنمیبره دنبالش، اوناخودشون میدن بهشون

اصلاشک نکن هیچی نیست من حس ششم قوی دارم فال میگیرم نیت گرفتم هیچی نبود

اگه تعدادش همونه شک به دلت راه نده

خب یعنی چی 😐

حالا چرا اینقد عصبی؟ خوب افتاده یه جایی دیگه گاهی پیش میاد یه چیزی ب یه چیز دیگه گیرکنه گم شه ‌ مثلا من خوابیدم گوشوارم گوشم بود بیدار شدم نبود دراین حد!!

سوال های مرتبط

مامان ❤وروجک ❤ مامان ❤وروجک ❤ ۱ سالگی
کاش مادرم اینا نمی یومدن اصلا مادرم مادری کردن بلد نیست
سرما خوردگی شدید داشت من تازه بچم داشت خوب میشد. دوباره مریض شد واقعا نمی کشم از یه طرفم تازه 12 متر سفره خریده بودم 6 مارش رو دادم به مادرم. خدا شاهده متری 250 گرفته 6 مترش شده 1500 بماند از روی لباس هایی که آورده بودم برای فروش چندتا جدا کرده بودم. به بره سوقات براشون دیدم مادرم 6تایی قائم کرده بود زیر اون یکی ها منم دوباره آوردم جداشون کردم دیدم خیلی. دزدکی بر داشته. سرما خوردگی شدید داشت آبریزش بینی داشت بعد براش دستمال کاغذی هم گذاشته بودم ولی با دست آبریزش بینیش رو می گرفت میزد به فرشام الان دوباره باید فرشام بشورم خیلی عقاب خرابه دارم دیونه میشم کاش مادر من نبود خدا لعنتش کنه بعد به من بر گشته میگه تو به چیت میندازی من خوشکل حقوق دارم خونه دارم تو کی رو داری که یه روز پشتت وایسه
به خدا عین دیونه ها شدم حسم میگه دعا آورده تو خونم.
بخاطر اینم که سرما خورده بود براش سوپ درست کردم. و ازش مراقبت کردم تا خوب شه پدرم هم از سوپ خورد گفت عالی عین سوپ رستوران حتی از اونم خوشمزه تره گفت اولین باره چنین سوپی میخورم بعد مامانم یه اخمی بهش کرد و کاسه جلو خودشو پرت کرد سمتم گفت داره دروغ میگه اصلا هم خوشمزه نیست داره خرت می کنه اینا به کنار مادرم ساعت رو خرید برام 1ملیون ولی فروشنده می گفت 1ملیون دویصد چون من آشنا بودم گفت 200 تومن نمیخوام بخاطر اینکه برای تو می‌خره الان رفته جار زده که براش یه ساعت خریدم 4 ملیون دلم میخواد حفش کنم به خدا چند روزی حتی با بچمم خوب نیستم نگم براتون هی با شوهرم دعوا دارم