۹ پاسخ

دقیقاااااااااااااااااااااااا

👏👏👏

دقیقا
منم همس دنبال وسیله برا آروکواَم حالا چه آنلاین چه حضوری

من یه کتابهایی دیدم خیلی قشنگ بودن
میخام برم برا دخترم بخرم ، معرفی میوه ها و حیوانات

شکر بابت داشتن این دغدغه هایی که برا خیلیا آرزوعه🥺😍مبارکش باشن عزیزم ایشالله کتابای دانشگاهیش😍

دختر من ک کتابارو پاره میکنع و ذوق میکنع

این پازل رو چقدر خریدی

به به واقعا با بچه بیرون رفتن سخته مخصوصا اگه دکتر بری

کتاب پارچه ای براش بخر.

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۱۵ ماهگی
مادر و پسر بعد یکسال با کالسکه تنهایی تو خیابون بردمش پیاده رویی ، همیشه با همسر با ماشین میریم پارک و پاساژ و اینکه رایان تازگیا اصلا نمیشینه تو کالسکه فقط میخواد بغل باباش باشه ، منم میترسیدم ببرمش نشینه تنهایی بچه بغل و کالسکه تو دستم تو خیابون اواره بمونم 🙄🙄 ولی امروز بابام با ماشین بردتمون پارک و برگشتنی گفتم توکل بخدا پیاده برگردیم که خداروشکر رایان خیلی خوب همکاری کرد قشنگ تو کالسکه نشست و. چوب کنجدی و نون روغنی دادم دستش خورد ،کلی حرف زدیم باهم ماشین و مغازه هارو کلی دید زد آخر سر هم خوابید 🤩🤩
و من به این نتیجه رسیدم که همسرم انقدر به رایان باج داده که رایان داده ازش سواستفاده میکنه ولی از من اصلا چون میدونی من کوتاه بیا نیستم 🤣🤣
با شوهرم هی بحث میکنم سر اینکه زود کوتاه نیا گریه بچه برات نقطه ضعف نباشه ولی بازم دلش نمیاد ک رایان گریه کنه 😏😏 ولی اشتباه محضه 😐😐 کلا قراره تربیت منو خراب کنه این آقا...
من متقدم به بچه نباید باج بدی وگرنه تا اخر عمر ازت سواستفاده میکنه ، نظر شما چیه ؟؟؟؟
شما برای تربیت چه اصولی دارین ؟؟؟
مامان دیار مامان دیار ۱۲ ماهگی
سلام مامان ها
یه درد دل دارم
شما هم نظرتون و تجربتون رو بگید لطفا🙏

من و شوهرم بعد از ۸ سال تصمیم‌ به بچه دار شدن گرفتیم
و تمام این دوران یعتی نامزدی تا الان یعتی این ده سال رو عااااااااشق هم بودیم خیلی خیلی به هم وابسته بودیم و بی نهایت عاشق هم بودیم

همیشه می‌شنیدم که همه میگن بچه که بیاد خیلی از روابط زن و شوهرها تغییر میکنه و حتی به مشکل میخورن ، ولی من همیشه میگفتم ما اینجور نمیشیم چون واقعا عاشق هم بودیم و خیلی کم حرفمون میشد

ولی الان بع از یک سال که از به دنیا اومدن دیار میگذره من از همون ماه اول تولد دیار احساس کردم که رابطمون مثل قبل نیست دیگه
خیلی ناراحتم برای این موضوع
یعتی حتی خودم هم راستش حس میکنم که احساس قبل رو ندارم
تمام زندگی هر دومون شده دیار فقط

نمیگیم الان همدیگرو دوست نداریم ها ، ولی تو قبلا ما معروف بودیم تو فامیل اینقدر عاشق هم بودیم ولی الان احساس میکنم معمولی شدیم
حتی بیشتر دعوامون میشه تو این یک سال و حتی قهر کردن هامون هم طولانی تر شده

مثلا من اگر قبلا باهاش قهر میکردم اصلااااا طاقت نمیوردم و عین مرغ سر کنده میشدم
ولی الان راستش هی پیش خودم میگم ولش کن بابا خو قهر کنه
😑😑😑

شما تجربتون چیه بعد از بچه دار شدن تغییر کردین؟ ؟
مامان آرتین ودوقلو ها مامان آرتین ودوقلو ها ۱۵ ماهگی
خانوما کمک من چیکار کنم آرتین یه مدته میگه برم بیرون اینجا بچه هاشون میان تو کوچه بازی میکنن حرف های زشت میزنم و کارای زشت انجام میدن مثلاً یکیش به آرتین گفته بود شلوارتو دربیار تا سوزنت بزنم
آرتین خیلی بهونه میگیره و گریه می‌کنه که برم بیرون هر اسباب بازی هم ک فکر کنید آرتین داره انواع دوچرخه سه چرخه چهار چرخه ترامبولین
کل خونه رو من کردم برا آرتین شهر بازی ک سرگرم باشه و بیرون نره
ولی ول کن نیست امروز آنقدر گریه کرده جیغ زده کدخدا میدونع هزار حرف به همسایه و بچه هاشو زدم ک نیاین صدای آرتین نزنید همین امروز رفت ماشین نزدیک بود بزنه بهش😭😭من کم آوردم
برا بچه ها پرستار گرفتم بیشتر گیر ارتینه بازی می‌کنه باهاش ولی آرتین کوتاه نمیاد میگه برم بیرون
از اون مادرا هم نیستم ک کلا حبسش کنم تو خونه پارک میبریمش بیرون میبریمش
روزی هم یک ساعت خودم میبرم بیرون دوچرخه بازی کنه با دوتا بچه کوچیک ولی میگه از صبح برم تا شب تو کوچه😭توروخدا بگین من چیکار کنم دیگه