۱۴ پاسخ

بهش تذکر میدم ک اینکارو نکن و نمیخوام چیزی از وسایل کسی همراهش باشه
خونه خیلی غریبه هم نمیرم
اشنا هم باشه عذرخواهی میکنم از جلو دستش جمعشون میکنم وقت رفتن دوباره میچینم براش

اگر شکستنی باشه که نمیذارم بازی کنه. هم واسه خودش خطرناکه، هم شرمنده صاحبخونه میشم.
اگر شکستنی نباشه میذارم بازی کنه دیگه.
بعدش برمیگردونم بهشون و تشکر میکنم.
به همین راحتی😬

بچم جاروبرقی دوست داره برمیداره الکی میکشه درحالیکه رفته بودم خونه مامانم جاروبرقی روبرداشت مامانم گفت مواظب باش میشکنه اینوراونور میزنه گفتم نه مواظبشم کنارش وایسادم الکی برداشت کشید بعذ بردم قایم کردم حالا مامانم گفت موااظب باش میشکنه درحالیکه بچم نورچشمشه از فامیل چه انتظار

سامین عادت داره توخونه به چیزی دست نمیرنه یعنی همه چیزم سرجاشه برنداشتم جایی هم میریم دست نمیزنه اگه مشتاق باشه یه چیزی چشمش بگیره میره دست بزنه برداره من نمیزارمش چون واقعا من خودم ناراحت میشم یه لچه ای بیاد وسایل منو برداره بشکنه وخودمو جای اون طرف میزارم نمیزارم دست بزنه واگه جاییکه باهمسرم دعوت باشم بچه رومیبرم وگرنه میزارم پیش مامانم یا پیش همسرم

من چون خودم دوس ندارم دست بزنه کسی ب وسایلم نمیزارم بچمم دست بزنه هرچندطرف ب ظاهر بگه اشکال نداره بغضی وقتا تو رودرواسی میگم اشکال نداره ولی واقعا دلم نمیخاد

من بچم چیزی شکستنی بخاد حواسشو پرت میکنم سرگرمش میکنم و ازصاحب خونه میخام ک اون وسیلشونو تاما خونشون هستیم جایی قایم کنن

من فقط مامانم اجازه میده الباقی ک کلی حساسیت دارن

من در صورتی اجازه میدم که بچه کنار خودم بشینه مواظبش باشم نشکنه
اگر صاحب خانه اجازه بده و من اجازه ندم که بچم عقده ای میشه
اگر اجازه گرفت دست بزنه اما با احتیاط

من احازه دست زدن نمیدم
اصلا
اگه بچه هم گریه کنه میگم ببین دختر گلمم دست نمیزنه چون اون برابازی کردن نیس

بچه هام اینقدر کم رو هستن بودن یکبار چنین چیزی ازشون ندیدم نشنیدم

عزیزم هیچکس دلش نمیخواد بچه ایی به وسایل شکستنی خونش دست بزنه شایددددد یه درصد باشن کسایی ک واسشون مهم نیس…بچه که چیزی نمیفهمه شاید بشکنه و اون وسیله واسه صاحبش ارزش معنویش خیلی بالا باشه نمیشه جبران کرد ک

منم نمیزارم
چون رودروایسی گیرکرده اجازه داده

من اجازه نمیدم دست بزنه ، دلم نمیخواد یکی ی حرفی بزنه ب خودم یا دخترم و البته میشناسم فامیلا رو ک چی میگن

من نمیذارم چون می‌دونم صاب خونه واقعا راضی نیست

سوال های مرتبط

مامان آیهان و لیا مامان آیهان و لیا ۲ سالگی
مامانا.لطفا اونای ک ب سلامت و تغذیه بچشون ارزش قائلن نظرشونو بگن
راه‌حل در مورد خوراکیا و هله هوله ها چیه؟میدونم ضرر دارن برای بچه تو خونه غذا و میان‌وعده مثل میوه و مغزیجات بدیم اینارو انجام میدم ولی مشکلم بیرون خونه ست مثلا رفته بودم خونه مامانم سر سفره بیسکویت میشکا بود ی دونه هم ن دو سه تا باهم برداشت واقعا جا خوردم البته اشتباهم این بود تایم شام بود و مهمون بدموقع اومده بود مامانم داشت پذیرایی میکرد دفعه بعد شامشو زودتر دادم ک تکرار نکنه از رو گرسنگی شیرینی بخوره.در مورد شکلات چیکار میکنین؟تو خونه جلوچشمش نمیزارم بخاد بخوره ولی خونه مامانم دوتا بچه شیطون بودن ظرف شکلاتو گرفته بودن میخوردن اینم ازینا یاد می‌گرفت داشت می‌خورد واقعا تو اینجور موارد نمیدونم چ واکنشی نشون بدم مجبورم تو خونه بدم حالا چقد؟ندید بدید بار نیاد ی جا دگ ازینچیزا ببینه علاقه زیاد نشون بده حالا گهگداری ک خودمون میخوریم میدم این ب کنار اینک یجای دگ رفتارش متفاوت میشه چیکار باید کرد ؟رفتار شما تو خونه درمورد خوراکی خوردنای بچتون چیه؟ب هیچ عنوان نمی‌دید یا چی؟
مامان یاسین ومائده مامان یاسین ومائده ۱ سالگی
مامانا اینجا اکثریت تو اپارتمان میشنید درسته؟؟ با چند تا بچه بعد ادیت نمیشید سر این ک بچه تو اپارتمان نمیتونه بازی کنه واینا همش باید سکوت کنه سرصدا خیلی نباشه لطفا بیایید بگید ک حرف شوهرم درست نیس و بیشتر یه تیکه بود برادخترم برگشته بهم میگه پول داشتم میرفتم اپارتمان خوب بعد گفت اپارتمانم بخای بری بچه هامون بچه نیستن اون بچه های مردمن ک ارومن واینا خیلی حرفش سنگین بود برام خدایی منطورش دخترمنه میدونم دخترم توخونه باخودش حرف میزنه بازی میکنه این بدش میاد اما کارای بچه خودشو نمیگه ازخونه دزدی میکنه خونه رو دائم میگرده نمونش همین امروز بهش گفتم چنان حالش بد شد ک اما هیچ وقت عیبای بچه خودشو نمیگه ای خدا بخاطر دخترم نمیخام خونم اپارتمانی باشه چون هی اونجا شوهرم میگه ساکت ساکت مریصی مگه اینا اخه دوسال بودم دیگه انگاری برام جهنم بود اینجا ک اومدم انگار تمام دنیارو بهم دادن دخترم ازاده بازی کنه یا یاسین ک جدیدن انقد جیغ میزنه ازخدا میخام همه مستاجرها خونه دارشن منم همینجور یه خونه ویلایی بده بهمون راحت شم از منت های شوهرم