۱۰ پاسخ

از قبل به اندازه یک ماهت خورشت درست کنه
مثلا چهار پنج وعده قیمه قرمه کشک بادمجون و هرچیزی که میخورید به اندازه یک وعده بریز تو کیسه بزار فریزر
هر شب دربیار برای فردا که یخش باز شه

عزیزم باز تو خیلی شرایطتت بهتره،منم زایمانم آبان،بچه اولمم مثل بچه شما مهرمیره کلاس اول،مادرم فوت شده مادرشوهرمم خونشون شمال من اراکم،منم مثل شما خیلی نگرانم،ولی بازم خداروشکر مادرتون هست بالاخره میتونی یه ده روزی بمونی خونشون،از مدرسه مرخصی میگیری اول ابتداییه سخت نمیگیرن

تو کرج اگر دوستی چیزی داری.
مواد غذاییتو ببر بزار ی وعده غذا بده خونت لااقل گشنه نمونی.
من الان ک باردارم و راه دورم این‌کارو کردم.
خونه دوستم برنج و گوشت و حبوبات گزاشتم.
گفتم ی مدت دوتا غذام بده در خونه ما.
دمش‌گرم خدایی ۵ماهه غذا میده

وای منم خیلی به این موضوع فکر میکنم مخصوصا بچه اولمه وهیچ تجربه اییم ندارم منم اینجا غریبم کسی نیست هرچند موقع زایمانم میرم پیش خانوادم ولی میگم اگه همسرم منو نبره چی! لج کنه چی! یه شب اینقد ب این موضوع فکرم کردم ب خودم اومدم متوجه شدم دارم گریه میکنم

بنظرم ی هفته بگو مادرشوهرت بیاد خونت.
ی هفتم برو اصفهان.
ی هفته غیبت چیزی نمیشه .
دیگه بعدش جون میگیری

سزارین بشی صد در صد نیاز ب مراقبت داری شکی توش نیست ، اگر امکانش هست سعی کن طبیعی به دنیا بیاری ، اونوقت خیلی زود میتونی سرپا بشی و به کارات برسی

همسرت نمی تونه کمکت کنه؟اگه وسع مالیشو داری یک کمکی بگیر کمکت کنه

انشالله که رد میکنی میره اون مرحله رو. ولی سزارین هستی شیاف بزن آروم میکنه تقریبا سرپا میشی.دوست من شیاف میزد والا همش راحت بود اصلا دردی نداشت. منم دقیقا میوفته زایمانم شب یلدا دخترم کلاس اولی فکر کن موقع امتحان همه کسی نمیاد خونم بمونه یه مادرم هست که خداییش اندازه یه دنیا هست. ولی خب مادرم دست و پایی نیست یعنی سنش بالاس سخته براش کار زیاد. تازه من سرکار میرم خودم باید بالا سر کارم باشم. منم مثله تو همش برنامه اون موقع رو دارم نمیدونم چجوری رد کنم اون مرحله رو.

عزیزم فکر این چیزا رو بذار همون موقع بکن ولی واسه راحت تر شدن خیالت میگم خیلیا شرایط تورو دارن منم هزار کیلومتر از مامانم دورم مادر خود من وقتی بچه سومش به دنیا اومد وسط زمستون بود منو خواهرم کلاس چهارم و پنجم ابتدایی بودیم تو امتحانات خودش همه کارو کرد هیچ کسو نداشت
خدا بهت توان و قدرت میده نگران نباش

برو خونه پدرت عزیزم

سوال های مرتبط

مامان آیدین و تودلی مامان آیدین و تودلی روزهای ابتدایی تولد
مامانا من توی شهر غریبم بچه هام شیر به شیرن اذر زایمانم مادرم اینجا هست میاد پیش پسرم خیلی دلم گرفته دوست ندارم یک لحضه خانواد شوهر بیاد مراقبم باشن چون نه بارداری زایمان اولم احوالم گرفتن یا کمکم کرد نه این چون بارداری سختی دارم اول جفت پایبن هماتون خون ریزی شدید این یکی هم جفت پایین دل درد کمردرد پا درد مادرم میاد یک درمیون کارام میکنه میشه دعام کنید من هیچ وقت بچه ام دست خانواد شوهر نمیدم چون واقعا بیشعورن بی فرهنگن پیش مادرم باشه خیالم راحت چون باباش خونسرده به غذا مای بی بی ایناش نمیرسه بچه ای من بد غذا هست باید فیلم نگاه کنه با گوشی تا غذا بخور اون براش مهم نیست قند بچه هم بیفته بخاطر همین از بابات پسر اولم پیش مادرم باشه خیالم راحت اما خودم سختیم این 8ساعتی که بعد عمل داراز مشیدم هست چون همه چیز می تونم تحمل کنم درد همه چیز این 8ساعتچطوری به نوزادم برسم مای بی بیش عوض کنم شیرش بدم خدایا خودت یکاری کن خاله مجردی هم دارم داره میره خارج اونم نمی تونم بیاد اینجا اونا هم همش متاهل بچه دارن سرکارن چقدر بعد خواهر ندارم تک دختر یک دادش 15ساله دارم