بچه جاریم یه سالشه مادرشوهرم خیلی دوسش داره اونروز دیدم اون اومده خونشون پسر من بغلش بود منم آشپزخانه بودم اومدم دیدم بچم داره خودشو می‌کشه دیدم گذاشتتش زمین بدون بالش و هیچی اونو بغل گرفته داره بازی میده دیروز هم بچه جاریمو آورده جلو پسر من میگ ببین ببینش پدر شوهرم هی میگی حالیش نیست ببر اونور بچس چنگ میندازه حرف گوش نداد تا اخرکشید دست پسرمو با ناخناش پاره کرد خون میومد اینم جیغغغ میزدا پاهاشم کلا خط خط قرمز کرد بعد مادرشوهرم مث طلبکارا میگ زود بزرگ شو پسر عمو رو گاز بگیر واقعا کلافه شدم شما باشین چیکار میکنین ینی چی این دیوانه بازیا اینهمه فرق گذاشتن چ معنی داره

روزی صدبار با خودت تکرار کن نمیذارم بچه ام مث خودم بشه. روزی صدبار بگو از خودم گذشتم از اسایش و راحتی پسرم نمیگذرم میزنم دهن کسی که راضی باشه پسرم حتی یه ثانیه گریه کنه

منی باشم نمیزارم دستشون بهش بخوره چه برسه اینکارم کنن واقعا درکتون میکنم اینه همین مادرش منم دارم ولی خوبه جاری ندارم🤲🏻😂

اوه اوه از دست این مادرشوهرا .توام میگفتی عوض اینکه بگی بزرگ شدین باهم بازی کنیدنهربون باشید.داری یادمیدی اینا باهم بد باشن.از این به بعد بچتو گذاشت زمین زود بردار بگو چرا گذاشتی زمین بشنوه بهش بر بخوره .

خیلی توصبوری من بودم جرشون میدادم

چقه بیشعور بوده من بودم هرچی بود نبود میگفتم بهش بچه درست کنی و نهُ ماه داخل شکمت بعدم بدی تا اینجور سرش بیارن خیلی زرنگ نیستی نباید بزاری ت سری بخوری حرفتو همیشه تو روحشون بزن عزیزمن☺️

باید حرف خودتتو میزدی نباید بین همدیگه فرق بزاره

اینطوری خیلی بده.بعضی ها با ندونم کاریشون حال آدمو بد میکنن.ولی شما محترمانه بهش بگو باعث حسادت میشه این کارا.وگرنه تا آخر که بزرگ بشن همین کارارو میکنه

من باشم همونجامیخام همشون ب فحش بگیرم اعصاب ندارم اینجورمواقع سیستمم بهم میریزه .

من تو دعوا پدرشوهرم به بچه من گفت اضاف قهرم ۱ماهه نرفتم ...خودشم به شوهرم گفته اشتباه کرده ناراحت بوده ی چیزی گفته لباس وپوشک وشیرخشک خریدن براش ولی من از ذهنم نمیره

یه مدت نده بقل مادر شوهرت. یا اون بچه میاد ازش بگیر پیش خودت نگهش دار چیزیم گفتن بگو بچم اذیت میشه همه جلش زخمه
مهم بچه ت نترس حرف تو بزن

اهمیت هم نده که فرق میزارن

خدا بخیر کنه من باشم بچمو نمیبرم چنین چیزی ببیوم اونها وشوهرم ج ر میدم