مامان‌ها معمولا نیازهای همه‌ی اعضای خانواده رو به نیاز خودشون ترجیح می‌دن، بعضی اوقات احساس می‌کنن که خودشون رو توی نقش مادر بودنشون گم کردن، روزهایی هست که اون‌قدر غرق در وظایف مادر بودن می‌شن که حسابی کم میارن و حس فرسودگی می‌کنن...
خودمراقبتی یعنی بدونیم: درسته که ما به عنوان مامان مسئولیت سنگینی برای مراقبت از فرزندمون داریم، اما خودمون هم مهمیم و به مراقبت نیاز داریم. خودمراقبتی یعنی مطمئن باشیم نیازهای بدنی و احساسی و اجتماعی‌مون برآورده می‌شن و زمانی هم برای خودمون اختصاص بدیم . درسته که زمان گذاشتن برای سلامت و مراقبت از خودمون مهم و حیاتیه، اما به همون اندازه پیدا کردن زمانی برای خودمون بین این همه مسئولیت؛ سخت و دشوار هم هست.
توی بحث روز می‌خوایم شما برامون بگین که:
🔹 چه احساسی دارین وقتی یه مدت طولانی برای خودتون زمان نمی‌ذارین؟
🔹 چه چالش‌هایی دارین برای مراقبت کردن و پیدا کردن یه زمانی برای خودتون؟
🔹 چطوری به عنوان یه مامان حال خودتون رو خوب می‌کنین و به خودتون توجه می‌کنین؟ با جزئیات در موردش برامون بنویسین.

ما اینجاییم تا شما رو بشنویم، درک کنیم و برای رسیدن شما به حال خوب تلاش کنیم❤️

تصویر
۱۵۲ پاسخ

📣ساخت استیکر کارت بانکی📣
برای سهولت در کارها 🥰
فقط بایک استیکر شماره کارت بفرست برای مشتری💳 🌱💳🌱
سفارش در تلگرام با شماره ۰۹۲۱۳۲۴۹۶۵۰

گل گفتی واقعا

اره 😉

واقعا درست گفتی

نه دیگع حوصله هیچی روندارم

نخ

خانومایی که کار در منزل میخان تاپیک منو بخونن🤑😇

خانومایی که کار در منزل میخان تاپیک منو بخونن🤑😇

ن والا

بدترين دوران زندگيم بارداريم بود همش ميگم كاشكي نميشدم خيلي پشيمونم چون ازهيچ جا شانس ندارم نه خانواده خودم نه خانواده شوهر
حالم داره ازشرايط فعليم بهم ميخوره دوهفتست پاموازخونه بيرون نذاشتم بچم همش غر ميزنه نق ميزنه دست تنها بايد غذا بپزم خونه رو جمع كنم
مادره خودم ازهمه بدتره هروقت مياد پيشم اونقد اعصابمو خورد ميكنه پدره منو درآورد كه بچه دارشو حالا اصلاً انگار نه انگار كاشكي نمشدم كاشكي خيلي خستم دلم ميخواد تنها باشم 😢🥺🥺

عزیزم به نظر من به خاطر بچه هات چشمات رو خیانتش ببند ولی بازم میگم من جای تو نیستم که درست کنم خیانت هم چیز بخشیدنی نیست ولی نمیشه به خاطر اشتباه شوهرت خودتو بچه هات و آواره کنی اینجوری حداقل خونه خودته فردا رو سر که بری که باهات بی محلی کنن .نظر شخصی منه

نه خیلی افسردگی گرفتم

سلام من بعد از قطع شیر دهی اولین باری که پریود میشم و الان بعد از 13 روز هنوز تموم نشده کسی تجربه کرده؟

روزهایی سختی هست .و پر از مسولیت .دیگه نمیشه مثل قبل برای خودت وقت بزاری .میای برای خودتم وقت بزاری همه فکر ت بچه هستش .نگران اون میشی .زود دوس داری بری خونه .به نظرم ما دیگه اون ادم سابق قبل از بچه نمیشیم

دلم برا خودم تنگ شده .مادرم الزایمر داره با ی بچه کوچیک مجبورم ازش نگه داری کنم هرروز تنش و استرس خسته ام از این زندگی بدون ارامش

https://rubika.ir/joing/GHBFEIEC0KRHQCZMZXDQCUZMUKDOZUFE
ممنون میشم عضو گروه روبیکا بشین

یادم میاد که یه موقعا مجرد بودم و از زنده گیم لذت میبردم چی روزها بود
الانو میبینم که یه ساعت نمیتونم واسه خودم وقت بذارم از دست این بچه ها و شوهر بداخلاق
هرچی بچه بداخلاق باشه اشکال نداره ما مادریم تحملشو داریم
ولی تحمل گند اخلاقی شوهرمو نداریم
خدا این شوهرامونو هدایت کنه که یکم بفهمند که ما مادرا چیقد زجر میکشیم تو این خونه
اما نه نمی‌فهمند بیشتر حالمونو خراب می‌کنند
من که از خدا می‌خوام که تو خونم هیچی نداشته باشم ولی شوهرم یکم اخلاق داشته باشه تو خونه
اینا که بیرون هستند با دیگران بگو بخند میکنند
ولی تو خونه که میاند برج زهرمار هستند
خاک تو سر همچین شوهرا

من تو خونم تنهام با دوتا دختر خیلی شیطونن اصلا نمیتونم جای برم خیلی کم آوردم روزها میشه که خودمو نفرین میکنم از بس حالم بده بچه هام از یه طرف شوهرم از یه طرف از بس که تو خونه تنها بودم افسردگی گرفتم همش غصه میخورم همچین شوهری هم که ندارم که منو اینور اونور ببره به تفریح
همیشه که بهش میگم من تو خونه دیق میکنم منو یه جای ببر
میگه من با دوتا بچه نمیتونم جای برم
من بهش میگم که این دوتا بچه مال خودته من سنم 21سالمه خیلی سنم پایینه با این دوتا دختر خدا اینارو برام نگهداره
بعدش همین چند روز پیش یه اتفاقی برام افتاد که فکرشو نمی‌کردم شوهرم بهم خیانت کرد داشت به یه دختر پیام میداد دیگه تحمل این برام خیلی سخته الان پشیمونه دیگه یادم میاد که باهام چیکار کرده خیلی حالم بد میشه نمی‌دونم چیکار کنم
هیچکسیو پیشم ندارم از یه طرف دخترم مریضه دیگه نمی‌دونم غصه کدومشونو بخورم دیونه شدم
الان شما بهم بگید که من شوهرمو ببخشم یا نه
همتون میدونید که مادر بودن و یا خانم خونه بودن خیلی سخته خیلی سخته

شکر خدا الان حالم خوبه شده بعضی روزا حالم بده وگریه میکنم ولی اونم میگذره با این حال همسرم میگه تو برو بیرون خرید گشتن تا حالت بهتر بشه ومنی که می‌دونم دیگه اون آدم قبلی نمیشم

من مادر ۳۱ساله سه تا بچه ناز دارم با این که بعد به دنیا اومدن دوقلوهام مجبور شدم خونه خودم رو ول کنم و بیام طبقه بالای خواهرم که خیلی کوچیکه کمک دستم باشن الان پسرام دوساله شدن ولی خیلییییی روزای سختی رو گذروندم تا به اینجا رسیدم اوایل زایمانم بچه هام کولیکی رفلاکسی گریه فراوان از خونم دور بودم افسردگی گرفتم فوق العاده خسته ونا امید طوری که همش به مردن یکی از قل هام فکر میکردم یه کم حالم بهتر میشد که تو چهار ماهگی بچه هام بابام تصادف کرد و۲۰ روز رفت کما بدتر از بد شدم شکر خدا بعد دوماه بابام رو به بهبودی می‌رفت میخواستم بچه ها رو ببرم برا واکسن ۶ماهگی دل درد شدم رفتم دکتر گفت آپاندیسیت ترکیده باید عمل بشی خیلی عمل سختی داشتم تا یک ماه نباید بچه بغل میکردم خدا خیر خواهرام رو بده یکی از قل ها رو برد تهران یک ماه نگه داشت اونیکی قل رو هم این خواهرم با تمام این سختی های فراوان اول ازهمه همسرم بعد پدر و مادر و خانوادم کلی حمایتم کردن که اگه نبودن با خانواده شوهر میموندم معلوم نبود چی میشد وکدوممون از بین می‌رفتیم

حواست به خودت باشه ینی پول داشته باشی خرج کنی برا خودت تیپت سر و صورتت شام بری با دوستا بری بگردی همشم با پوله که حل میشه، جدا از پول دور و برت باید همراه خوب و شاد باشه رفیقای پایه باشه وگرنه به تنهایی شدنی نیست

سلام دوستان یه راهنمای برای رابط بین منو همسرم رابطمون خوب شه رواعصابم میره منم مجورم رو دخترم خالی کنم

منظورم بزرگ بود نوشته پسر

من فقط اینو بگم که این تازه اوله اجراست چون تا وقتی زنده این به فکر بچه هامونیم از وقتی مادر میشیم دیگ خودمون وجود نداریم تموم فکر ذکر آدم میشه بچه هاش حتی اگه پسرم بشن ولی برای ما همون بچه کوچیکن

من هم تمام این مشکلات مادران عزیزو دارم ولی الان با خوندن درددلهاشون نمیدونم چرا اشکام سرازیر شد و با خودم گفتم بمیرم برای خستگیهاتون خیلی روزها سخت میگذره آرزو میکنم همه مادرا حال دلشون یه روزی خوب بشه چون فکر میکنم ما مادرها با این مشکلات که هیچ کس هم نیست که به دادمون برسه نمیتونیم بچه های شاد و سرحالی داشته باشیم ر

حرفام زیاده وحتی اینجا هم جانمیشه واعلان متن طولانی است رومیده

من هیچ وقت حواسم به خودم نبود یا برای خانوادم تلاش میکردم ودغدغه ام حال خوب کردن وروز ولحظه شاد درست کردن برای اونا بوده الانم ازوقتی ازدواج کردم همش تک تک لحظه های زندگیم این بود که مراعات شوهرم واطرافیانم روبکنم ناراحت نشن تودلشون غم نباشه مراعات وضع مالی شوهر روکردم مراقب حالش بودم اینکه همیشه لباس هاش تمیز باشه هرروز عوض کنه اینکه برای همه توضیح بدم علت اخم وناراحتیهاشو تا دلخور نشن وشوهرم تنها نمونه اینکه غرورش نشکنه اینکه خرجی نگیرم چیزی نخرم تا جیبش خالی نشه اینکه هربار تولدم روز مادر وزن رو توجه نمیده اما جونمو براش میدم روز تولد روز مرد ومناسبتها اینکه خیلی دوستش دارم اما یک بار نشد بگه تودرد هاتو بهم بگو ،همیشه سنگ صبورش بودم کنارش هستم مراقبشم که زمین نخوره وفریب گرگ ها رونخوره اینکه خیلی مشکلات روتحمل کردم وزبان باز نکردم توهین کرد توهینی نکردم گذاشتم پای اعصاب خورد شدنش اینکه بی اعتنایی کرد وتوجه کردم،اینکه تومهمونیها همیشه یه گوشه نگه داشت منو مثل غریبه دید اینکه تورقصها همیشه با پیشنهاد اطرافیانش منو دید ورقصید اینکه هیچ وقت آزادی نمیده جایی بازار یا گردش یا خونه فامیل مادروخواهرم برم اگه هم ماهی اجازه بده درحد یک دوساعت هست اینکه جلو خانواده اش مخصوصا مادر وخواهر بزرگش بامن مثل برده رفتار میکنه که تا دستشویی دنبال اینا برم اینکه هیچ وقت ازغذاهایی که میپزم تشکر وتعریف نکرده هرکاری کردم یه بار هم قدردانی نکرد اینکه همش دنبال ایراد گرفتنه ومن بیشتر محبت میکنم از خر بودنم نیست اخلاقش همینه ومحبت کردن بلد نیست ومن پایبند عهدم هستم

پسرم ۵ماهه بود که شوهرم مریض شد و ۳ماه بعدش فوت شد و اگه خونوادم کمکم نبودن من نابود میشدم
واقعا بعضی وقتا نمیدونم چیکار باید بکنم همه دغدغه ام شده پسرم

.سلام دوستای عزیزم🌸
مشاور پوست و مو هستم...
*من در دو زمینه میتونم بهتون کمک کنم*

*1. داشتن پوست و مویی سالم 💁🏻‍♀️*
*2. داشتن شغل پاره وقت🤳*

🥰خوشحال میشم درزمینه پوست ومو اگر سوالی داشتین راهنمایی و مشاوره رایگان کنم🌸
و درصورت تمایل به *همکاری* پی وی درخدمتم و شرایط کاری براتون توضیح داده خواهد شد.

اگر مشکلاتی مثل......🤔
ریزش مو-💇‍♀ شوره سر🧒 -وزی و موخوره🙆‍♀ -خارش سر🙍‍♀- چروک صورت🤶-تیرگی و چروک دور چشم👀 -منافذ باز صورت👱‍♀ -جوش و لک صورت👩 -ترک پا 👣- خشکی و اگزما و هرگونه عارضه پوست و مو بود بپرسید...
در خدمتم🥰
میتونم به طور رایگان مشاوره بدم 🤗
دیگه چی بهترازاین🤩

🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂

ارسال به سراسر کشور داریم 😍
اگر هریک ازنیازهای بالا را داشته باشید درخدمتم🌸
موفق و پیروز باشید🌸
@Malake_zi
ایدی ثبت سفارش
درضمن از تخفیفات محصولات فقط تافردامیتونیداستفاده کنید

خیلی احساس بذی و خود خوری دارم
دانشگاه رو بخاطره پسردومم‌ک تازه بع دنیا اومده بود
ول کرذم و انصراف دادم‌
خیلی ناراحتم
منتظرم یکم کوچولوم بزرگ شه تا ادامه بدم احساس بهتری به خودم داشته باشم ک‌هم مادرخوبی باشم هم موقعیت احنماعی خوبی برای خودم داشته باشم در کنار مادر بودنم

سلام من بسته پلاس خریدم ولی مشاوره هفتگی برایم باز نمیشود .چیکار باید کرد

یوقتایی واقعا خسته میشم و از بقیه کمک میگیریم ،با اینکه سخته بچه ها رو به کسی یا کسایی بسپاری هرچند که دوسشون داشته باشن ولی ااولش بخاطر اینکه قلق بچه رو نمیدونن ممکنه نگران بشم ،ولی وقتی یه جوری کار پیش اومد ک مجبور شدم برم و بچه ها رو بسپارم به کسی تازه یادم افتاد که چقد دلم برای روزهای مجردی یم تنگ شده بود احساس میکنم این وقتایی ک دنبال کار خودم هستم به خودم دارم نزدیکتر میشم و چقد هیجان زده شدم ک خودم به خود واقعی ام داره برمیگرده ،و میتونم خودم دوباره از نو شارژ کنم و مادر بهتری و شیک تری باشم ،من از هر فرصتی استفاده میکنم و بچه ها به همسرم یا مادر همسرم میسپارم با اینکه خونه مادرشوهرم دوره ولی وقتی کار دارم شب اونجا مبرم می‌خوابیم ک صبح بچه ها پیشش بمونن و من بتونم برم ب کارم برسم ،البته خودشون عاشق بچه هستن و از این مسیله لذت میبرن با همه ی سختی ک براشون پیش میاد و من خوشحالم از اینکه این فرصت رو بهشون میدم تا لذت نوه داری رو بچشن

خداروشکر همسرم کمکم میکنه وهیچ کسی رو ندارم ولی چون اضافه وزن دارم و شیر میدم طاقت رژیم و نخوردن رو ندارم افسرده شدم و روم نمیشه بیرون برم زیاد 😒😒

من پسرم ۶ماهه دنیا آمد. کسی روهم نداشتم تنهای تنها بودم فقد شوهرم بود که همه چیزم شد سنم هم کم بود تا چهل روز خوابیدم همه کارام رو انجام می‌داد حتا شب که بچم اذیتم می‌کرد اون می‌گرفت می‌برد اتاق دگه آروم می‌کرد به من می‌گفت بخواب تو سزارین شدی که جای بخیه هات زود خوب بشه همه اش گذشت خداره شکر فقد ازخدا عمر پربرکت به شوهرم وپسرم میخام
الانم خیلی کمکم می‌کند

همه هم و غمم شده بچم جونمم براش در میره تنهایی همه مسئولیت هاشو به دوش کشیدم البته شوهرمم تا جایی که بتونه کمکم میکنه
خیلی کم میتونم برم دکتر ارایشگاه شاید ۵ ماه یه بار خرید لباسم فقط یه مغازه آشنا زود برم برگردم

بچم که به دنیا اومد مامانم 10روز پیشم بود چون ازم دورن و تو یه شهر دیگه هستن بعد 10روز رفت .تو اون چند روز احساس خوبی داشتم کمک دستم بود ناهار و شامم اماده .میتونستم با خیال راحت یکم روزا بخوابم .اون که رفت واقعا داغون شدم مادر شوهرم طبقه پایینمونن یه بار نیومد بگه بچه رو ببریم حموم یا بیام پیشش تو یکم استراحت کن یا پاشین بیاین ناهار یا شام .انقد اذیت شدم که حد نداشت از یه طرف هم اعصابم داغون شوهرمم صبح زودمیرفت سرکار شب میومد نمیدونستم بچه نگه دارم یا شام بپزم .خواب کافی نداشتم شبا که بچه نمیخوابید نشسته من یهو خوابم میبرد با صدای بچه میپریدم از خواب بعضی وقتا به زور خودمو بیدارنگه مبداشتم نزدیکای صبح یا خود صبح بچه که میخوابید منم یکم میخوابیدم .نمیتونستم پاشم ناهار بزارم.از یه طرف بیخوابی از یه طرف خستگی از یه طرف درد بخیه هام .هیچ محبتی از هیچ کسی ندیدم .شوهرم بعضی وقتا میرفت اتاق دیگه ای میخوابید بخاطر صدای گریه بچه .فقط خدارو شکر میکنم که اون روزا گذشتن .حداقل الان هرچند باز دست تنهام و بچم اذیت میکنه ولی بزرگ شده و میخوابه شبا منم یکم استراحت میکنم روزا هم موقع خوابش کارامو انجام میدم .فقط از خدا میخوام هیچ دختری به راه دور نره و عروس غربت نشه که خیلی سختی داره ادمو بدجور داغون میکنه مخصوصا این که یه شوهر بداخلاق و عصبی گیرش بیاد .خدا کمک دست همتون .یا حق

راستش همدمم همسرم کمکم میکنه و بچه رو بهش میسپرم میرم پارک یا پیاده روی و حتا کارخونه رو نمیکنم تا یه هفته بازم کمک حالم هست و حتی میگه ولش کن عبنداره 😔خداخیرش بده واقعا چون هیچ احدی رو جز خدا و همسر ندارم خانوادم دورن ازم.تازه اگر نزدیک بودن اصلا کمک حال نبودن ....خواستم بگم با همه ی این ها من احساس میکنم افسردگی گرفتم چون تایم که برا خودم هست و مثلا بچه پیش شوهرمه یا خوابه و... اصلا حس و حال و شور حرکت کردن و رسیدن بخودم رو ندارم تکون نمیدم خودمو از تنبلی و کسالت 😪 خدا کمکمون کنه

سلام وقت بخیر مامانا شربت نئوتادین برای چی هست پسرم یازده ماهست

من حتما هر روز عصر با دخترم پارک میرم و باهاش کیف میکنم یه موقع هایی خودم تاب سواری و سرسره بازی میکنم و لذت میبرم ، سعی میکنم خیلی کم به کار خونه اختصاص بدم و تایم خواب بچهمو با خلوت کردن با خودم و مطالعه میگذرونم چون خیلی بهش نیاز دارم
در کنار دخترم هم روزا توی خونه ورزش میکنم
اما در کل با اینکه شاغل نیستم حجم کار خیلی زیاده یه موقع هایی خودم زودتر از دخترم خوابم میبره
یک موقع هایی خسته و کلافه میشم از این همه تکرار و خستگی و یکنواختی
اما در کنارش حس امید و لذت و شیرینی جریان داره

سلام پسرم 14ماهش شده خواستم بگم شیطنت دارت این ردزا از مبل و در و دیوتر بالا میره دایم باید دنبالش باشم که در اتاق و... رو بستم فضا رو امن کردم راحت تر شد و اینکه سر تایم غذا یا باید خودش با کثیف کاری غذا بخوره یا من با برنامه کودک حواسشو پرت کنم غذا بدم و اینکه این روزا خدا ردشکر خوابش نسبت به چند ماه اول تنظیم تر شده با من واینکه یک روز در میون شوهرم غروب زود تر میاد دو ساعت نگش میداره بازی می کنن و پارک میرن و حموم تا منم برم ورزشکنم. دلم میخواد سر کارمم برگردم اما واقعا نمیشه از کسی توقع داشت و بچه گناه داره به نظرم بعد از 3سالگی بشه برم سر کار و اینکه دپست دارم وزنمم کم کنم و رژیم بگیرم شیرخودمو میخوره یکم مرددم

سلام دوستان، تو خیلی از کامنتا خوندم که نوشتید بعد از زایمان با همسرتون بیشتر به اختلاف خوردید و...
خواستم بگم که این موضوع فراگیر هست و مطالعات نشون داده که میزان رضایت زناشویی در سال اول تولد فرزند به حداقل خودش میرسه ولی بعد از اون رو به بهبود میره، نگران نباشید

دعوت به همکاری برای بانوان

✅دوست داری در کنار همسر داری و بچه داری کسب درامد کنی ؟

✅کار در منزل با گوشی موبایل

✅بادرامد عالی وبدون سقف، متناسب با تلاش شما

✅مناسب به عنوان شغل اول یا دوم

✅مناسب برای خانم ها ویا هر شغل وتحصیلات

✅۱۸سال به بالا


به همراه دوره های آموزشی رایگان مجازی

یک فرصت فوق العاده مناسب خانم های خانه دار، بانوان، کارمندان، دانشجویان، پرستاران،آرایشگران وهم افراد جویای کار هستند

اطلاعات بیشتر با این شماره تماس بگیرید خانم اسماعیلی ۰۹۳۸۱۴۹۱۲۳۳

مامانا برای شما و کوچولوتون هم پیش میاد یا نه
مثلا یدفه سرش بخوره ب جایی یا اتفاقی چیزی بشه بزنه زیر گریه
ی وقتا از شیطنت خودش سرش رو میزنه جایی البته ک همه جا چیزی گذاشتم ک ب تیزی نخوره ولی ی وقتا تو بغلمه میخوره ب جایی مثلا
انقد عذاب وجدان میگیرررم خیلی حرص میخورم و همش نگرانم بچم چیزیش نشه😥😰😓

وای دختر من مدام جیغ میزنه خودشو میزنه گریه میکنه غذا نمیخوره مدام میگه بغل کن دیوونه میشم

تنها کاری که دوست دارم اونم وقتی بچه خوابه موهامو شونه کنم یکم ارایش در حد رژ ، مرطوب کننده بعد هم به کار های خونه برسم زیاد برام مهم نیست کارهای خونه ولی با تاخیر انجام میدم بیشتر بد غذایی و بد خوابی گریه هاش اذیتم میکنه و باعث میشه خودم هم بد اخلاق تند بشم با شوهرم که اونم ان شاء الله وقتی بزرگتر شد امیدوارم بهتر بشه😅

دوستان کسی هست که راهنمایی کنه من چجوری بچه ۱۳ ماهه ام رو از شیر خودم بگیرم و شیر خشک بدم واقعا دیگه نمی‌کشم دارم دیوونه میشم چون پشت سر هم زایمان کردم دیگه خسته شدم واقعا مغزم هنگ کرده

بله موافقم بعد ۱۸ ماهگی که لجباز میشن خیلی سخته
پسرم همه جا رو بهم میریزد از رو اوپن می‌ره بالا و خیلی شیطونه باید ببرمش بیرون و دیگه نمیشع برش گردون
لجبازی میکنه با اینکه هیچ وقت نزدمش اگه به حرفش گوش ندم منو میزنه

مادر بودن سخت ترین و شیرین ترین مسئولیت دنیاست من بعد از یکسال دوباره برگشتم سر کار و احساس آرامش و تمدد اعصاب بیشتری پیدا کردم؛ با اینکه فکرم همش پیش پسرونه اجازه دادم بیشتر با پدرش وقت بگذرونه و خداروشکر الان میبینم اجتماعی تر شده

کی خسته اس؟







دشمن
خخخخخ
الحمدلله خستگی رو شکست دادم

بعضی وقتا از خودم بودن خیلی دورم واز چیری که هستم خیلی خستم

وای بعضی وقتا خیلی سختم میشه مخصوصا وقت پریودیم

روز های سختی کشیدم اما نعمت ها و لذت و شادی که واسه خودم محیا میکردم هیچ کس شاید به اون کیفیت توی اون روزگار سختی که من داشتم زندگی نمیکرد. من واقعا عاشق زندگیمم

من هر موقعیت تفریحی که پیش بیاد ازش استقبال میکنم، سعی میکنم خونه رو‌ تمیز نگه دارم ولی اولویت اولم نمیذارمش، باشگاه میرم، هر وقت هم موقعیتش پیش بیاد مسافرت

تعجب میکنم بچه ۷ماهه چه اذیتی داره جز شیرینی حالا کجاشو دیدین بزارین بسلامتی راه بیفته اونوقت معنی اذیت و میفهمین اینقدر به خودتون سخت نگیرین هنوز قلقش دستتون نیافتاده

تو رو خدا تایپیک اخرمو همه جواب بدید

سلام من هم مثل همه دوستان وقت برا خودم نداشتم یا کارم یا بچه ها وقتم کلا پر بود اما یک هفته دیگه خودمم تو گزینه ها اول هستم

به نظر من باید صبور بود بعد از یکسالگی تقریبا بچه داری راحت تر میشه و میشه یه نفس راحت کشید و کم کم به خودمون بیشتر توجه کنیم

عکس آتلیه ای با انواع تم محرمی


و انواع تم مجلسی اسپرت دندونی و..... فقط ۲۰هزار 😍😍😍

خواستی بیا روبیکا یا تلگرام


۰۹۱۳۴۶۳۳۹۸۸
امینی

من دخترمومیبرم بیرون باهاش میرم کافی شاپ گشت وگزاربعضی روزام میسپرم شوهرم میرم دوردور

سلام
از اونجایی که انتخاب خودم بوده که بعد از دوازده سال فرزند سوم داشته باشم و الان یه دختر ۹ ماهه دارم ،بنابراین پذیرفتم که وضعیتم مثل قبل نمیشه ،ولی از اونجایی که کارهای هنری بهم آرامش میده دستدوزهای هنری برای خودم انجام میدم.
و از اول تیر کارگاه هنری هم دائر کردم و به ۷ نفر از مامانا آموزش میدم.
درسته این روزها خیلی خستم ،درسته که استراحت ندارم ،درسته که گاهی حتی شاید بدنم نکشه،ولی ولی شب رو به خودم اختصاص دادم
با فیلم نگاه کردن ،گپ زدن با دوسه تا از دوستام
و گمونم تو شرایط الانم که بچه کوچیک دارم همینش هم پر از نعمته
و تنها فشاری که احساس میکنم فاصله ای که بین من و همسرم ایجاد شده که امیدوارم بتونم مدیریتش کنم چون خدا به من به عنوان جنس زن خدا منو قوی آفریده.

منکه دارم لذت میبرم از این دوران. هم مشکل اقتصادی هست هم کار زیاد ولی تلاش برای پسرم خیلی به من شور زندگی میده خداروشکر میکنم که سالمم و میتونم بهش برسم

آتلیه آنلاین غیر حضوری😻😻😻

تبدیل عکس های معمولی شما به عکس اتلیه ای با کمترین قیمت و بهترین کیفیت💯

راحت و بی دردسر عکساتون رو اتلیه ای کنید
انواع تم تولد ماهگرد اسپرت مناسبتی دکور سفارشی کودک..
ثبت سفارش کنید
بعد مبلغ رو واریز کنید
و عکس براتون ارسال میشود ♡
♡برای ثبت سفارش
@Atoliyehelina

نه اصلا
با۳تا بچه نمیشه حواست به خودت باشه
من که اینطوریم😆😆

منم بخودم نمیتونم برسم دوتا پسر فضول دارم شوهرم ک از دوتا پسرام شر تره دونفر باید هوای اونو داشته باشن داعم بگه برو این کارو بکن اون کارو نکن کلان وقت نمیکنم صبح ک میشه تا شب بشور بپز بساون کارمه شبا هم میفتم ک متوجه نمیشم کی خوابم برده تنها ۳ تا بچه رو نگه میدارم

توی زندگی اگه پول باشه همه چیز لحه دق دقهه همه ی ما بی پولی وبیکاری

سلام من هم سه تا بچه دارم وقت سر خاروندن هم ندارم سه تا هم پسر هستن اصلا دست ب کاری نمیزنن روحم داغونه هیچ کس ندارم حتی ی ساعت کمک کنه حتی کسی ندارم ی جفت جواب برا بچه هام بخره شوهرم هم بیکار شغلی هم نداره ی وقتی کم کار کینه هم خرج خودمون هم نمیشه خودم میرفتم کارگری کار میکردم برا بچه‌ها م لباس می‌گرفتم الان ی کوچلو دارم که هشت ماهشه باید مراقبش باشم این این همه بد بختی وقت برام میمونه ن روحیه

اینقدر برا خودم وقت ندارم که بعضی وقت ها می‌شینم به حال خودم گریه میکنم خدا رو شکر تن بچه ام سالم ولی نمیتونم یه آرایشگاه ساده برم مشکلی دارم باید عمل کنم هر روز هم بدنم بیشتر آسیب میبینه ولی کسی نیس درکم کنه

من هفته ای ی بار خونه رو تمیزکاری اساسی میکنم و شامم زیاد درست میکنگ ک واسه ناهارفردام بمونه بیشتروقتم صرف مراقبت از دخترم میشه
ازوقتی دخترم اومده استخونام درد میکنه موهام ریزش پیداکرده و بدنم ضعیف شده ولی خب حس مادری کردن خیلی قشنگه و ب این امید سرمیکنم ک این روزام میگذره و دخترم بزرگ میشه
کارخونه و بچه داری درسته خسته کنندس ولی چیزی ک بیشترمنو اذیت میکنه درک نکردن دیگران ازجمله همسرمه
بهم میگه ازوقتی زایمان کردی پرخشاگر و غرغرو شدی منم میگم توام اگ ارزو ب دلت میموند حتی ۱۰دقیقه باخیال راحت بشینی غذا بخوری پرخاشگر میشدی بیخوابی و خستگی ب کنار
درحال حاضر ن حال جسمیم خوبه ن حال روحی
ولی هروقت کم میارم ب خودم میگم باید قوی باشم چون من ی مادرم
درحال حاضر تفریح،مسافرت و خرید خیلی حالمو خوب میکنه ولی چون از لحاظ مالی اوضاع خرابه هیچکدومشو نمیشه انجام داد
زیاد فرصت نمیکنم ب خودم برسم فقط وقتی دخترم خوابه باعجله دوش میگیرم و حتی توحمومم همش حس میکنم صدای گریش میاد و خیالم راحت نیست
درک نکردن اطرافیان و بی پولی الان بیشترتز هرچیزی ازارم میدن امیدوارم همه مامانا قوی باشن👌

پسرم دوسال و نیمشه وشاغلم ایشون تا خونه رو تمیز میکنم فورا مشغول میشه ب ریخت و پاشی و کثیف کاری
منم ک میبینم دوربرم مرتب نیس اعصابم میریزه بهم کلا حالت افسردگی دارم فکرکنم

سلام خسته نباشید ببخشید پسرم۱سال و۳ماهشه وبیماری زبان جغرافیایی داره کسی هست که پسرش این بیماری رو داشته باشه من هر وقت شیر اعصاب و استرس میدم بهش زبانش تابل قرمز میزنه که دکتر گفت زبان جغرافیایی هس

سلام من بچه اولمه دخترم خیلی شیطونه وقتی به دنیا اومد مادرم ۱۰روز موندپیشم بعدش دیگه خودم بودم و خودم بالا سرمادرشوهرم زندگی میکنم که اصلا کاری بهش ندارم کمکی هم نمیکنه برام خیلی برام سخت شده گاهی اینقدر اعصابم بهم میریزه که فقط جیغ میزنم و گریه میکنم وقتایی خوابه کارامو انجام میدم

سلام دوستان مشاورپوست وموهستم.سوالی دراین زمینه داشتیددرخدمتم به این شماره پیام بدید۰۹۳۳۶۰۱۸۳۴۱

خداروشکر من تونستم تا حدودی مدیریت کنم..اویلش خیلی سخت بود حتی حسرت خواب به دلم میموند الان شکرخدا همچی بهتر شده

.سلام دوستای عزیزم🌸
مشاور پوست و مو هستم...
*من در دو زمینه میتونم بهتون کمک کنم*

*1. داشتن پوست و مویی سالم 💁🏻‍♀️*
*2. داشتن شغل پاره وقت🤳*

🥰خوشحال میشم درزمینه پوست ومو اگر سوالی داشتین راهنمایی و مشاوره رایگان کنم🌸
و درصورت تمایل به *همکاری* پی وی درخدمتم و شرایط کاری براتون توضیح داده خواهد شد.

اگر مشکلاتی مثل......🤔
ریزش مو-💇‍♀ شوره سر🧒 -وزی و موخوره🙆‍♀ -خارش سر🙍‍♀- چروک صورت🤶-تیرگی و چروک دور چشم👀 -منافذ باز صورت👱‍♀ -جوش و لک صورت👩 -ترک پا 👣- خشکی و اگزما و هرگونه عارضه پوست و مو بود بپرسید...
در خدمتم🥰
میتونم به طور رایگان مشاوره بدم 🤗
دیگه چی بهترازاین🤩

🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂

ارسال به سراسر کشور داریم 😍
اگر هریک ازنیازهای بالا را داشته باشید درخدمتم👇

موفق و پیروز باشید🌸

خیلی سخت میگذره مخصوصا که همسرم صبح میره شب ساعت۱۱ میاد واقعا دلم میخواد این روزا تموم‌ بشه و بچم یه ذره بزرگتر بشه

کار در منزل با گوشی

سلام خانوم ها کسی از سنو میفهمه

دعوت به همکاری برای بانوان

✅دوست داری در کنار همسر داری و بچه داری کسب درامد کنی ؟

✅کار در منزل با گوشی موبایل

✅بادرامد عالی وبدون سقف، متناسب با تلاش شما

✅مناسب به عنوان شغل اول یا دوم

✅مناسب برای خانم ها ویا هر شغل وتحصیلات

✅۱۸سال به بالا


به همراه دوره های آموزشی رایگان مجازی

یک فرصت فوق العاده مناسب خانم های خانه دار، بانوان، کارمندان، دانشجویان، پرستاران،آرایشگران وهم افراد جویای کار هستند

اطلاعات بیشتر با این شماره تماس بگیرید خانم اسماعیلی ۰۹۳۸۱۴۹۱۲۳۳

مگه با وجود بچه میشه به خودت برسی ...
وقتی بچه بیاد کلا خودتو فراموش‌ میکنی
ابتدایی ترین کارها که قبلا انجامش میدادی برات میشه یه آرزو

از وقتی پسرم به دنیا اومده خودمم و خودم
عادت ندارم به کسی زحمت بدم
همسرم بعضی وقتها کمکم میکنه ولی خب مسئولیت پسرم با منه که مامانشم
خودمو کاملا فراموش کردم
احساس میکنم دیگه اون دختر زیبا و شیطون و سرحال قبل نیستم
موها شلخته
لباس همیشه داغون
خسته خواب الود
نمیدونم کی برمیگردم تنظیمات کارخانه🫠

از روزی که دخترم دنیا اومده کلا درگیر کارای مراقبت از اون هستم و چون دور از خانواده هستم هم این دوری بهم فشار آورده هم دست تنها بودن . دلم لک زده برا اون موقع ها که میرفتم پیاده روی ، خرید میرفتم ، کافی شاپ میرفتم . الان یه آرایشگاه درست نمیتونم برم چون بچم فقط پیش خودم آرومه . پیش باباش نهایتا نیم ساعت آروم باشه بعدش گیر می‌کنه و آروم نمیشه بخاطر همین خیلی نمیتونم تنه‌اش بزارم . بیشتر موقع ها دلم میگیره . شوهرم بنده خدا خیلی هم تلاش می‌کنه که من کمتر بهم فشار بیاد ولی اول و آخر خودم هستم . حالا دو ماه دیگه هم مرخصی زایمانم تمومه باید برم سر کار و خیلی خیلی کلافه هستم

اگه دیگران برای زندگی و بچه داری ما کارشناسی نکنند و همسرمون پخته و عاقل باشه خودمون خیلی خوب حالمون خوبه و همیشه سرحالیم

خودمو فراموش کردم

وقتایی ک خابه بخودم میرسم تمیز میکنم غذا درست میکنم حموم میکنم و.....

دختر من وزن تولدش ۳ تمام بود

من هیچ زمانی برای خودم ندارم یادم رفته قبلا چه جوری زندگی میکردم‌گاهی به قبل فکر میکنم میگم اون زمان بهتر بود یا الان مقایسه میکنم ناخودآگاه حمام درست نمیرم یه بار طر میشورم یه بار بدن هیچ کمکی ندارم خودم تنهای تتهام نمیدونم وقتیم پسرم میخوابه اونقدر خستم که باز هم نمیتونم کارایی که دوست داشتم قبلا انجام بدم فقط جمع آوری و کارای ریخت و پاش و جمع میکنم و خواب نصف و نیمم و میرم

سلام خانم ها دختر من ۷ ماهشه وزنش ۶ کیلوی امروز بردم بهداشت گفت وزنش کمه میشه راهنماییم کنین چی بهش بدم وزن بگیره

عکس آتلیه ای با انواع تم محرمی


و انواع تم مجلسی اسپرت دندونی و..... فقط ۲۰هزار 😍😍😍

خواستی بیا روبیکا یا تلگرام


۰۹۱۳۴۶۳۳۹۸۸
امینی

سلام عزیزم من تجربه ندارم اما امتحان آن مجانیه یک حوله ی نرم رو با اتو گرم کرده روی گوشش بگذارید و یا اینکه در گوگل جستجو کنید با نوشتن گوش بلع که مفصلا توضیح داده شده است. موفق باشید.

سلام به همه خانمهای گل گوش های پسرم بلع شده اگه راهکاری دارین لطفا بهم بگین خیلی ناراحتم

از وقتی بچه دومم اومده هیچ وقتی برای خودم ندارم چون بچه کوچیک مسئولیت بالایی داره و رسیدگی میخواد ولی خب میگذره و وقتی بزرگتر بشه و از اب و گل در بیاد این روزا تموم میشه و دوباره زمان اوجم میرسه من بچه هامو مستقل بار میارم و الان دخترم ک ۹سالشه هیچ کاری با من نداره و تمام کاراش انجام میده خودش پسرمم همینطور میشه و دیگه اونوقت دلم برای این روزای پراز مشغله تنگ میشه پس درسته ک وقت سرخاروندن ندارم ولی سعی میکنم از لحظه لحظش لذت ببرم و نگاهمو عوض کنم خدارو شاکر باشم

وقتی به بندگان خدا خدمت میکنم و کاری براشون انجام میدم حس خوبی میگیرم خودم رو خادم می‌دونم برا امام زمان

من که نابود شدم خیلیی ضعیف شدم با هر حرفی میزنم زیر گریه فقط یه باشگاه میتونم برم و سر چیزای الکی گریه ام میگیره🥲🥲

من وقتی مادرم فوت شد پسرم همش چهارماهش بود و افسردگی بعد از زایمان و غم مادرم زندگیمو زیر و رو کرد به حدی که یه مادر ضعیف و شکننده شدم ک به هیشکی نمیرسم فقط روزامو میگذرونم و شبا با گریه میخوابم

باید با همسرتون صحبت کنید تا شما رو‌ درک کنن و براتون شرایطی ایجاد کنن تا شما هم بتونید مثل زندگی قبلیتون باشید. مثلا من روابط اجتماعی ک داشتم برام خیلی مهم بود همسرم خیلی وقتا میگه بچه رو نگه میدارم تا تو بتونی مثل قبل با دوستات بری بیرون یا بری مهمونی
نقش مردا تو این مدت خیلی خیلی مهمه

فعلا با زانودرد دست و پنجه نرم میکنم وحتی بعضی وقتا اینقد خسته‌م حوصله مسواک زدن هم ندارم

سلام مامانا من یک گروه تجربیات مادرانه دارم توی روبیکا هرکس خواست ایدیشو بفرسته تا عضوش کنم

منم شاغلم، خیلی وقته از خودم غافلم، فقط به بچه میرسم

سلام لطفا هرکی تجربه ای داره بگه اگه پلاکت خون پایین باشه چی میشه

بله من هم برای سلامت روانم وقت میذارم هم ورزش میکنم هم به کارای خونه و پسرم میرسم
یکم سخت هست برنامه ریزی کردنش ولی خب شدنیه

مامانا خوش اومدید🧸🎈

🍲💕آموزش غذاهای کمکی
😜دورهمی
👶🏻🥗آموزش خواب و تغذیه
🌹خونه داری
💜روزمرگی
💞چالشای باحال و آموزشی

❤دوستاتونم بیارین


به این ایدی پیام بدین@Azf4495

نه همش به شوهر و بچه میرسم پلاکت خونم رسیده رو ۳۰ هزار که دکتر گفت خطرناکه

اصلااااااااا
واسه همینه همش خسته و کلافه ام

منم مثل اکثر مامانای عزیز وقت سر خاروندن ندارم تمام کارهای خونه مسولیت سه تا بچه وهمسر،درسته هیچ وقتی برای خودمون نداریم اما بچه ها بزرگ میشن این روزا میگذره،من بعد سیزده سال دخترمو دنیا آوردم دلم خیلی برای این روزا تنگ شده الان حتی حاضر نیستم دخترمو کسی بغل کنه

من ک احساس میکنم نابود شدم
وقتی وایه خودم نمیمونه

سلام‌من وقت کم میارم‌ک به خودم برسم اعصابم بهم‌ میریزه حتی خوابمم با استرس یا بیرون میرم‌ زود برگردم خونه ی موقع بجم‌ مزاحم کسی نشه

من بچم تازه راه افتاده به همه چی دست میزنه و مدام باید دنبالش باشم . بعضی وقتا اصلا نمیزاره حتی یه صبحانه بخورم و شیرم میدم خیلی ضعف میکنم. وقتی شوهرم میاد خیلی خوبه بچه رو میگیره من به کارام میرسم . با این همه خداروشکر

اگه روزا به بچه برسیم و شبا که اون خوابه به کارای خونه و خودمون برسیم پس کی وقت کنیم بخوابیم

خانما ختم قرآن .ختم صلوات .چهله حاجت رواییی ب نیابت ازشماانجام میدم کمک خرجم وضعیت مالی خوبی ندارم اگه خواستید درخدمتم

خداروشکر ناشکری نمیکنم ولی بچه عمر آدمو میگیره هر چقدرم بزرگ شن مشکلاتشون باهاشون بزرگ میشه منم هر دیقه از دست بچه هام حرص میخورم فقط از خدا میخوام کمکم کنه

از کجا شروع کنم این سه تا بچه برای اذیت کردنم به دنیا اومدن،شبا فقط ۴ ساعت میخوابم همین بقیشو نگم با وجود مادر شوهر که خیلی حرف میزنه خدا به دادم برسه ،حتی نمیتونم موهامو شانه کنم همه چی با عجله

منم بدنم خیلی خستس همش احساس کسلی دارم اصلا واسه خودم وقت نمیزارم. در حد ی حموم که اونم 5 دقیقه. شبام انقد خسته میشم که فقط میگم بخوابم🥺🥺

دگه از مجبوری ب خودمم میرسم چون بدم میاد روز درمیون باید برم حموم دوش بگیرم شبا هم یه آرایشی میکنم واسه شوهرم😅

منکه هم ب کارا خونم میرسم هم بچم ...البته بچم کار ب کارم نداره آرومه..ولی بازم خسته کنندس کارا خونه آشپزی مدام ظرف بشور..باز شوهرا هم معریکه هستن این وسط 🤣

در حدی که بتونم مسواک بزنم چند روز یکبار حمام برم یا بچه رو ببرم پارک یه چای هم برای خودم ببرم تا حالم خوب شه که اونم بچه نق میزنه زود برمیگردم یا هفته یک بار مامانم بیاد بچه رو در حد نیم ساعت بگیره جارو برقی بزنم همین همش خودمم و خودم، تنها امیدم اینه این روزا میگذره

درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید درخواست دوستی بدید

من که دلم میخواد به خودم برسم ولی وقت نمیکنم توی شهر غریبم یک نفر نیست که کمکم کنه مسولیت خونه وبچه هام تازه شوهرم میگه مگه چکار می‌کنی صبح تا شب وقت استراحت درست حسابی ندارم افسردگی گرفتم هیچ کس درکم نمیکنه واقعا سخته ولی ناشکری نمیکنم خدا خودش کمکتون کنه وصبرمون وزیاد

ای داد یکی مون از یکی بدتر خدا خودش کمکمون کنه

سلام پسرم هشت ماهشهر شیرمو‌که می خوره بالا میاره به نظرتون چه شیر خشکی بدم که بهتر بشه

من وقت یه خونه تمیز کردنم ندارم چه برسه به خودم. وقت گیر بیارم نهایت یکم بخوابم حمومی دسشویی برم غذایی بخورم همین.

چقدر ناشکرم

برای حال خوب کن چی دارین؟؟؟
برای یک روز سکوت
برای یک خط خوشنویسی
آه چقدر دل تنگه صدای جیرجیر قلم روی کاغذم
چقدر دلتنگم...

وقتی هفته ای دویا سه بار وقت میکنم خط چشن خوشگل و رژ خوشگل بزنم یعنی وقت پیدا کردم واسه خودم🤩🤩و بقیه روزا درخدمت بچه هستم 😆

واقعا سخته خیلی سخته ولی همیشه سعی میکنم به خودم برسم وحالمو خوب کنم کم میارم ولی مجبورم دوباره پاشم وبه کارام وزندگیم برسم

تا یک سالگی آراد کلا خودمو فراموش کرده بودم همه چیزم شده بود آراد
الانم زندگیمه اما سعی میکنم باشگاه برم پیاده روی برم اینجوری سرحال تر بهش میرسم

سلام

نه حواسم به خودمه نه زندگی خیلی خسته ام به حدی که میخوام چند روز فقط بخوام

نه تنها خودمو فراموش کردم دیگران هم مشکلاتمون ونمیبینن هیچ درکی از مشکلات حساسیت و رفلاکس ندارن فقط میگن مگه ما بچه بزرگ نکردیم اصلا درک نمی کنن بیشتر اذیت می کنه

دشویی بااسترس وعجله میرم خداخودش کمک کنه فقط همینومیگم

واقعا روزهای سختی هست
بعضی وقتا ادم کم میاره
من مامانم و مادرشوهر و خواهر شوهرم هوامو دارن خدا خیرشون بده ولی بازم سخته
شب میخوابع من کاری رو که دوس دارم میکنم

اگه خانواده شوهرم لال بشن منم از زندگیم و بچه هام راضیم

خسته میشم اما خدا رو شکر میکنم که خونه و زندگی و یه بچه ناز دارم

من انقدر مشغله فکری دارم انقدر درگیره بچه هامم که یادم نمیاد کی بودم فقط دارم ادامه میدم و هیچی نمیفهمم واقعا خداروشکر بازم راضیم

کلا‌ فراموش‌ کردم‌ خودم‌‌و که‌ هیچ‌ برای‌بقیه‌ هم‌ فراموش‌ شدم‌ خصوصا‌شوهری‌ که‌ بیشتر‌درک‌ نداره‌ اصلا

نه تنها خودمون خودمونو یادمون رفته بلکه بقیه هم مارو نمیبینن و با حتی یه نوسان خلقیمون بهمون میگن غرغرو🥲

من ک کلا خودموفراموش کردم فقط آخرشبا اگ وقت کنم بعد خواب بچه و شستن ظرفای شام وتمیزکردن خونه وشستن لباسا اگ اون وسطا حالی داشته باشم ی کرم دورچشم ومرطوب کننده بزنم چندوقته میخام موهام رنگ کنم نمیتونم وقت نمیکنم الانم بچه روگذاشتم تو روروئک اومدم درازبکشم تادید خوابیدم صداش دراومدتادرش بیارم شیرش بدم دوتا میک میزنه بعد میخوادچهاردست وپاهمه جاروبره منم باید دنبالش بزم مواظبش باشم خداحفظش کنه نعمته خداست ناشکری نمیکنم ولی کاش کسی بودیکم کمکمون میکرد درکمون میکرد حالمونوخوب میکرد

گاهی اوقات فقط میگم یعنی این روزام میگذره کی بزرگ میشن

اره والا اصلا فرصت یه سر خاروندنم نداریم دیگه، دیگه بریدم همش به فکر این چه بشه اون چه بشه کلا خودمو فراموش کردم 😔

گاهی اوقات کم میارم.احساس میکنم خودم فراموش شدم.
دلم میخاد برم سفر .حتی برای ۱ روز بدون بچه هام ودغدغه اونها.شاید حال وهوام عوض بشه
ولی این فقط یه رویاست.حتی دلم نمیاد یک روز رهاشون کنم.
پس چه کنم!!!

وقت مو شونه گردنم نداریم چه برسه به بقیه چیزا دسشویی رقتنمونم با استرس

منم یه بچه شیطون دارم و بد خواب ولی دوسه ماهه میرم باشگاه ورزش میکنم و میرم آرایشگاه کمی به خودم میرسم در همین حد

من حواسم به خودم هست ولی واقعا بچه نمی ذاره که اون چیزایی رو که می خوام انجام بدم‌‌ . البته خواستن توانستنه ولی خوب باید راهشو بگردی پیدا کنی و یکم از خواب و استراحتت بزنی تا اون چیزایی که دوست داری انجام بدی. من شده پنج صبح پاشدم به کارای خودم رسیدم وگرنه بچه نمی ذاره تو روز

فقط خواستی یه جوابی در صورتی ک قشنگ متن رو نخوندی منظور این بود ک خیلی از مادرای اطرافمون حتی حوصله یه دوش گرفتن هم ندارن چرا چون مادر شدن نخیر خانوم باید اول ز همه ب خودت و وجودت احترام بزاری بعد ب بچه و همسر. خودتون فراموش می‌کنید رابطتون فراموش می‌کنید چون میخوای بچه داری کنید

از آغاز بارداری ام تا الان که فرزندم 9ماهه است، رفت و آمدم خیلی کم شده. به همین دلیل دوستانم انگشت شمار شدند و روابط قبلی تقریبا بسیار کمرنگ شده. حس میکنم دنیای بیرونم خیلی تغییر کرده

بچه ها ب مادر شاداب نیاز دارن نه افسرده چون شما الگوی اون بچه هستید پس لطفاً مادرای عزیز خودتون فراموش نکنید حتی شده هفته‌ی ۲ساعت بدون بچه و همسر برای خودتون وقت بزارید جایی برید یا کاری کنید ک خوشحالتون می‌کنه

با اومدن بچه تو زندگیمون نباید فکر کنیم دیگ همه چی تموم شده همیشه اینو بدونین ک شما باید حال دلتون خوب باشه ک بتونیم یه خانواده شاداب داشته باشین ستون خانواده شما هستین پس هیچ موقع خودتون فراموش نکنید تایمی ک بچه خوابه برید یه دوش بگیرید کمی آرایش کنید لاک خوش رنگ بزنید لباس تمیز بپوشید عطر بزنید یادتون باشه جز اون بچه همسرتون هم بهتون نیاز داره هرروز ویتامین سی بخورید با لباسی ک بوی غذا میده ب استقبال همسرتون نرید هرموقع حس افسردگی کردید ویتامین دی بخورید روزا تو خونه تنها هستید موزیک گوش بدید وب خودتون بگید درسته خسته شدم تنهام کلافه شدم اما این دوران رو پشت سر میزارم ونمیزارم شکستم

واقعا همینطوره هیچ اعتماد بنفسی باقی نمونده

من اصلا هیشکی کمکم نمیکنه ده دیقه بچمو کسی نمیگیره کلا افسرده شدم🥺

من بچم خیلی ناآرومه خوب شیر نمیخوره تمام روز شیشه شیر دستمه دارم تلاش میکنم شیرش بدم خودم وقت نمیکنم غذا بخورم افسرده شدم

برای اینکه بتونیم برای خودمون وقت بزاریم و حالمون رو خوب کنیم به همراهی کمک دیگران نیاز داریم اگر همسرم یا مادرم این فسقلی رو نگه داری کنن برای خودم وقت میزارم
حتی گاهی که کسی نبود سعی کردم خودمو سرگرم کنم تا حس افسردگی و ناراحتی نداشته باشم

من که انگار به دنیا اومدم فقط حال دیگرانوخوب کنم خودم داغونم حتی وقت نمیکنم یه قرص بخورم🥺

من هیچموقع نتونستم حال خودمو خوب کنم
همیشه اعتماد بنفس صفر

سوال های مرتبط

گهواره گهواره ۵ سالگی
مامان‌ها معمولا نیازهای همه‌ی اعضای خانواده رو به نیاز خودشون ترجیح می‌دن، بعضی اوقات احساس می‌کنن که خودشون رو توی نقش مادر بودنشون گم کردن، روزهایی هست که اون‌قدر غرق در وظایف مادر بودن می‌شن که حسابی کم میارن و حس فرسودگی می‌کنن...
خودمراقبتی یعنی بدونیم: درسته که ما به عنوان مامان مسئولیت سنگینی برای مراقبت از فرزندمون داریم، اما خودمون هم مهمیم و به مراقبت نیاز داریم. خودمراقبتی یعنی مطمئن باشیم نیازهای بدنی و احساسی و اجتماعی‌مون برآورده می‌شن و زمانی هم برای خودمون اختصاص بدیم .

درسته که زمان گذاشتن برای سلامت و مراقبت از خودمون مهم و حیاتیه، اما به همون اندازه پیدا کردن زمانی برای خودمون بین این همه مسئولیت؛ سخت و دشوار هم هست. سخت‌تر هم میشه وقتی دیگران شروع به نصیحت کردنمون می‌کنن: "بابا یه دستی به سر و روی خودت بکش!!" یا "حداقل وقتی بچه خوابه که تو می‌تونی بخوابی !!"

توی بحث امروز می‌خوایم شما برامون بگین که:
🔹 چه احساسی دارین وقتی یه مدت طولانی برای خودتون زمان نمی‌ذارین؟
🔹 چطوری به عنوان یه مامان حال خودتون رو خوب می‌کنین و به خودتون توجه می‌کنین؟ با جزئیات در موردش برامون بنویسین.
🔹 چه چالش‌هایی دارین برای مراقبت کردن و پیدا کردن یه زمانی برای خودتون؟
آواتار مامان آرمان مامان آرمان آرمان ۶ سالگی
خیلی کم😔
آواتار مامان جوجه مامان جوجه جوجه ۱ ماهگی
احساس طرف مقابلم خوبه از رابطمون و رو به رشدیم جفت ... ادامه پاسخ
آواتار مامان هلیا و ایلیا مامان هلیا و ایلیا هلیا و ایلیا ۵ سالگی
همیشه به خودم افتخار کردم که با وجود سن کمم به دخت ... ادامه پاسخ
گهواره گهواره ۵ سالگی
✅ مراقبت‌های زیبایی مناسب مامان‌های پر مشغله چیا هستن؟
مشغله‌های مادر بودن گاهی اونقدر زیاد می‌شه که پیدا کردن زمانی برای رسیدگی به خودمون سخت میشه...
اما این رسیدگی برای احساس خوبی داشتن نسبت به خودمون و سلامت‌مون ضروریه. رسیدگی به زیبایی و سلامت پوست و مو یکی از اون قسمت‌هاییه که به ما خانم‌ها حس خوبی میده؛ ولی با توجه به مشغله‌های مادر شدن لازمه توی روندش یه سری تغییراتی ایجاد کنیم.

❇️ توی یک کلام مراقبت‌های زیبایی و رسیدگی به پوست و مو بعد از مادر شدن لازمه ساده‌تر، آسون‌تر و در دسترس‌تر باشه تا بشه بهش پایبند موند و در هر صورت انجامش داد!
در واقع نیاز داریم به یه روتین مراقبت پوست و مو به سبک مادرانه و مناسب مامان‌های پر مشغله!

🔹 توی بحث امروز شما بهمون بگین که برای سلامت و مراقبت‌های زیبایی معمولا چه کارهایی انجام میدین؟
🔹 آیا روتین خاصی برای مراقبت از پوست و موتون دارین؟ انجام دادنش چقدر زمان میبره؟
🔹 چه راه‌های ساده‌ای برای مراقبت‌های زیبایی به سبک مادرانه پیشنهاد میدین؟
آواتار مامان نهال مامان نهال نهال ۵ سالگی
هرشب ماست روبمالیدروپوست صورتتون ۱۵دقیقه بمونه بعد ... ادامه پاسخ
گهواره گهواره ۵ سالگی
برای مامان‌ها و مخصوصا تازه مامان‌ها، گاهی 24 ساعت در روز برای انجام دادن وظایف مختلف مادری و همسری و رسیدگی به خود کم میاد و تازه بعضی دیگه از مامان‌ها وظایف شغلی و تحصیلی و ... هم دارن! یه روز حداقل باید 50 ساعت داشته باشه که بشه به همه‌ی این کارها رسیدگی کرد!!

بله! رسیدگی به وظایف جدید و مختلف نیازمند برنامه ریزیه و برنامه‌ریزی کردن برای مامان‌ها گاهی تبدیل به یه معضل اساسی می‌شه. دلمون می‌خواد که به همه‌ی وظایفمون رسیدگی کنیم، اما گاهی زمان کم میاریم ، گاهی بعضی کارها اولویت بیشتری دارن و گاهی هم واقعا درست برنامه ریزی نمی‌کنیم!

توی بحث امروز می‌خوایم که شما بهمون بگین :
🔹 معمولا به تمام کارهای روتینی که لازمه در یک روز انجام بدین می‌رسین یا نه؟
🔹 برای انجام دادن وظایف مختلفتون برنامه‌ریزی خاصی دارین؟ برامون بگین چطوری برنامه ریزی می‌کنین؟
🔹 وقتی که نمی‌رسین وظایف مختلفتون رو انجام بدین چه حسی دارین؟
🔹 برای برنامه ریزی کردن و رسیدگی به وظایف مختلف، توجه به چه نکته‌هایی مهمه؟

مطمئنا نکته‌ها و راهنمایی‌های شما می‌تونه به خیلی از مامان‌ها و مخصوصا تازه مامان‌ها کمک کنه.😊
آواتار مامان امیر مامان امیر امیر ۴ سالگی
خدا شوهرم رو خیر بده تازه این منم که همش سرش غر می ... ادامه پاسخ
گهواره گهواره ۵ سالگی
خونه‌ای که قراره مهمون یه بچه‌ی کوچیک باشه، با خونه‌ای که همه‌ی اعضاش بزرگسالن فرق داره...
فرق اساسی‌اش هم توی فراهم کردن امنیت بیشتر و ملاحظاتیه که لازمه پدر و مادر و اعضای خانواده برای راه افتادن، غلتیدن و کنجکاوی‌های یه کوچولو داشته باشن.
معمولا والدین قبل از به دنیا اومدن فرزندشون به فکر ایمن کردن اتاق بچه و محیط خونه می‌افتن و هر چی بچه‌ها بزرگتر می‌شن، نوع ایمن کردن خونه متفاوت می‌شه و معمولا هر چقدر هم خونه رو ایمن کنیم باز هم باید حواسمون به کوچولوی کنجکاو در حال رشدمون باشه!

توی بحث امروز شما بهمون بگین که :
🔹 در مورد ایمن کردن خونه چه چالش‌هایی دارین؟
🔹 تا حالا شده حادثه‌ای توی خونه برای کودکتون پیش بیاد؟ (مثل به دهان بردن اشیای خطرناک یا ...) به نظرتون چطور می‌شد از اون اتفاق جلوگیری کرد؟
🔹 شما برای ایمن کردن خونه و محیط اطراف کودکتون چه کارهایی انجام می‌دین؟
🔹 چه توصیه‌ای برای مامان‌های دیگه دارین؟ و به نظرتون برای ایمن کردن خونه و محیط اطراف کودک باید به چه نکاتی توجه کرد؟
آواتار مامان 🍬Awat Khan🍭 مامان 🍬Awat Khan🍭 🍬Awat Khan🍭 ۵ سالگی
هیچی جلو دستش نمیزارم کل وسیلاو برداشتم
برا بخاریم ... ادامه پاسخ
گهواره گهواره ۵ سالگی
✅شما چقدر و چه جوری خودتون رو دوست دارید؟ اگر بخواید یه تعریفی از خودتون بدین از چه جور کلماتی استفاده می‌کنین؟

حسی که هر آدمی به خودش داره فقط دنیای خودشو تعریف نمی‌کنه، بلکه اثر مستقیمی روی تعاملش با دنیای اطراف داره.
وقتی یه مادر/ پدری حس دوست داشتنی بودن نسبت به وجود خودش نداشته باشه، کار رو هم برای خودش و هم برای همسر و فرزندانش سخت و پیچیده می‌کنه.
دلیلش روشنه. نگاه ما به دنیا بازتابی از نگاه ما به خودمونه. اگر ما حس مثبتی به خودمون و چیزهای خوبی که داریم نداشته باشیم، نمی‌تونیم به خوبیهای اطرافمون اعتماد و اتکا کنیم.

عدم دوست داشتن خود باعث میشه:
🔹محبت و مراقبت دیگری رو پس بزنیم و اونو تو مسیری هدایت کنیم که بیشتر و بیشتر از ما دور و دلزده بشه.
🔹کمتر از دیگران کمک بخوایم، چون امیدی به گشایش و راه حل پیدا کردن نداریم. در نتیجه برای انجام کارهامون هم دست تنها‌تر می‌شیم چون مدام این پیام رو داریم منتقل می‌کنیم که «هر چی تلاش کنی فایده نداره، و نگهداری و مراقبتت رو نمی‌خوام.»
🔹متوقع، سخت و غیر قابل نفوذ به نظر برسیم.
🔹دایره دوستی‌هامون کوچیک و کوچیک‌تر میشه و حس تنهایی‌مون بیشتر تقویت میشه.

اگر می‌خوایم رابطه صمیمانه، امن و مراقبتی با فرزندان‌مون داشته باشیم، اول باید احساس مثبتی نسبت به خودمون داشته باشیم و بدونیم نوع بودن ما و احساس ما به خودمون در شکل دادن شخصیت و احساس فرزندمون می‌تونه تاثیرات عمیق و بادوامی داشته باشه.

✅ توی بحث امروز قراره در این مورد صحبت کنیم، بهمون بگین که :
به نظرتون چقدر خودتون رو دوست دارین؟چه عواملی روی این دوست داشتن تاثیر می‌ذاره؟
آواتار مامان مهرسام ومهرسانا مامان مهرسام ومهرسانا مهرسام ومهرسانا ۱ سالگی
بیشتر ازجووووونم 😂😂😂😂😂😂😂
گهواره گهواره ۵ سالگی
چه‌ راهکارهایی برای صرفه‌جویی و اولویت‌بندی هزینه‌هاتون به کار می‌برین؟

✅ هر مرحله‌ی جدیدی از زندگی هزینه‌های مخصوص به خودش رو داره و زمان می‌بره تا یاد بگیریم که چطوری این هزینه‌ها رو مدیریت کنیم.
وقتی مجردیم معمولا‌ هزینه‌های شخصیمون برامون دغدغه است، وقتی وارد زندگی مشترک می‌شیم دغدغه‌های مالیمون تغییر می‌کنن به هزینه‌های روزمره‌ی زندگی و خرید برای خونه و پس انداز و ...

❇️ با اومدن بچه یه سری هزینه‌های جدیدی اضافه می‌شه که شگفت زدمون می‌کنه! ممکنه اولش براشون آماده نباشیم و توی مدیریت کردن هزینه‌ها به مشکل بخوریم، اما کم کم دستمون میاد و یاد می‌گیریم که به چه چیزهایی باید اولویت بدیم و چطوری بعضی از هزینه‌های دیگرمون رو کمتر کنیم.

هیچ کس مدیر مالی به دنیا نمیاد و معمولا ما توی مسیر زندگیمون کم کم مدیریت کردن هزینه‌ها رو یاد می‌گیریم!

توی بحث امروز می‌خوایم که شما در مورد تجاربتون بگین:
🔹 معمولا توی برنامه‌ریزی مالی مشارکت می‌کنین؟
🔹 چطوری برای هزینه‌هاتون برنامه‌ریزی می‌کنین؟
🔹 چه راه‌هایی رو پیشنهاد می‌کنین برای اینکه با صرف هزینه‌های کمتر به نیازهاتون پاسخ بدین؟
🔹 اولویت شما برای هزینه کردن چطوریه؟
آواتار مامان سپنتا مامان سپنتا سپنتا ۵ سالگی
بنظر شما با حقوق ۳٫۵ ملیون و اجاره ۱٫۵ ملیونی و بس ... ادامه پاسخ
گهواره گهواره ۵ سالگی
ما به عنوان والدین در مورد تربیت فرزندمون استانداردها و باورهای مختلفی داریم.
بعضی هامون طرفدار اهمیت نظم و ترتیب توی بزرگ کردن بچه ها هستیم و بعضی هامون طرفدار آزاد گذاشتن ...
بعضی هامون فکر می‌کنیم امنیت داشتن بچه توی اولویته و بعضی هامون طرفدار آزمون و خطا کردن بچه هستیم و خلاصه یه سری چهارچوب ها برامون توی تربیت کردن فرزندمون مهمه.

همیشه وقتی سوالی در مورد تربیت فرزندمون به ذهنمون میاد دنبال آدم‌هایی می‌گردیم که استانداردهایی مشابه به مارو داشته باشن تا بتونیم باهاشون حرف بزنیم، به اصطلاح دنبال آدمایی هستیم که حرفمونو بفهمن!

توی بحث امروز شما بهمون بگین که :
🔹 آیا برای شما هم مهمه که آدم‌های هم عقیده خودتون رو پیدا کنید و طرف دوستی و مشورت باشید؟
🔹 آیا فرد یا افرادی رو می‌شناسین که استانداردهایی مشابه شما برای تربیت بچشون داشته باشن و راحت بتونید باهاشون در مورد مسایلتون صحبت کنید؟
🔹 اگر چنین گروهی از افرادی مشابه خودتون دارین، معمولا چه فعالیت‌هایی باهاشون ترتیب می‌دین؟ حضوری همدیگرو می‌بینین یا تلفنی صحبت می‌کنین یا دورهمی دارین یا ...؟
آواتار مامان آسمان مامان آسمان آسمان ۵ سالگی
والا الان تو این اوضاع هرکی درگیر خودشه اگر باهمین ... ادامه پاسخ
آواتار مامان مهرسا و مانیسا مامان مهرسا و مانیسا مهرسا و مانیسا ۵ سالگی
مادر پدر خوبیم چون بخاطر بچه ام از همه چیزم میگذره
گهواره گهواره ۵ سالگی
✅ از مامانتون در مورد تربیت فرزند چه چیزهایی یاد گرفتین؟

حالا که خودمون مامان شدیم یا داریم می‌شیم، خوبه که یه نگاهی بکنیم به رابطه‌ی خودمون با مامانمون...
رابطه‌ی ما با والدینمون خیلی وقت‌ها الگویی می‌شه برای رابطه‌ی خودمون با فرزندمون و چیزهای زیادی از اون رابطه یاد می‌گیریم. ممکنه بخوایم دقیقا شبیه مادر خودمون بچه‌مون رو بزرگ کنیم یا دقیقا بر خلافش عمل کنیم. یه وقتایی هم یک سری نکات و روش‌هایی برای تربیت فرزند ازشون یاد می‌گیریم و تصمیم می‌گیریم قسمت‌های دیگری که به نظرمون مربوط به شرایط الان نیست یا برامون خوشایند نبوده رو به کار نبریم.
در هر صورت مهم اینه که آگاهانه رابطه‌ی خودمون با والدینمون رو ببینیم و ازش درس بگیریم.

🔹 توی بحث امروز شما بهمون بگین که به نظرتون مهم‌ترین چیزی که از مامانتون یاد گرفتین و الان به کارتون میاد چیه؟
🔹 چه قسمت‌هایی از ارتباط خودتون با مامانتون رو نمی‌خواید که توی رابطه با فرزند خودتون داشته باشین؟
آواتار مامان ارمیتا وامیرعلی مامان ارمیتا وامیرعلی ارمیتا وامیرعلی ۵ سالگی
اینکه صبور باشم
گهواره گهواره ۵ سالگی
✅ تا حالا شده در مورد ارتباط فرزندتون با پدربزرگ یا مادربزرگش نگران بشین؟

مادر و پدر شدن یه اتفاق جدید تو زندگی هر شخصیه و آدم‌ها کم کم یاد می‌گیرن که چطوری پدر و مادر بهتری باشن.
تو این مسیر، پدر و مادر خودمون نقش مهمی دارن برای آموزش و کمک کردن به ما تازه والد شده‌ها.
مامان بزرگ‌ها و بابا بزرگ‌ها بیشتر اوقات نوه‌شون رو از بچه‌ی خودشون بیشتر دوست دارن و پر از عشق و محبتن برای کمک کردن و خوشحال کردن نوه‌شون! اما گاهی این علاقه‌ی زیاد دردسرساز میشه...

🔹 تا حالا شده یه عالمه زمان بذارین تا به فرزندتون یه رفتار درستی رو آموزش بدین اما وقتی مامان بزرگ و بابا بزرگش میان، هر چی بهش یاد دادین رو فراموش کنه؟
🔹 یا اینکه سعی کردین یه عادت بدی رو از سر بچتون بندازین ولی وقتی مادر بزرگ و پدربزرگ میان دوباره اون عادت قدیمی رو تقویت کنن؟
🔹 یا حتی گاهی حس کنین انگار یه رقابتی برای تربیت فرزند بین خودتون و مادر و پدرتون شکل گرفته؟
🔹 گاهی هم روشی که ما تصمیم گرفتیم فرزندمون رو بزرگ کنیم با رویه‌ی پدر،مادرمون متفاوته و ممکن نگران این باشیم که مادربزرگ و پدربزرگ چه چیزی رو به بچمون آموزش میدن و یا چطوری آموزش میدن؟

توی این موقعیت ها ممکنه حس بدی پیدا کنیم، از یک طرف لطف و مهربونی پدربزرگ و مادربزرگ رو می‌بینیم و می‌دونیم خوبی مارو می‌خوان ولی از یک طرف باهاشون اختلاف نظر داریم و لازمه مراقب ارتباط فرزندمون با پدر و مادر خودمون یا پدر مادر همسرمون باشیم.

توی بحث امروز می‌خوایم در مورد این موضوع بیشتر صحبت کنیم:
✅ شما تجربه‌ی مشابهی داشتین؟ برامون دقیقا بگین که چه اتفاقی افتاده؟
✅ فک می‌کنین این تعارض رو چطوری میشه مدیریت کرد؟
✅ اگر شما در این موقعیت قرار بگیرین چی‌کار می‌کنین؟
آواتار مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل ابوالفضل ۶ سالگی
برای اولین با اوووووول😄😄😄