مامانها سلام
بچه ها من تازگیا وقتی میخوام جایی بدون پسرم برم به شدت اضطراب و عذاب وجدان میگیرم، با اینکه اصلا تنهاش نمیذارم در حد ماهی یکی دو بار یکی دو ساعت برای دکتر رفتن یا آرایشگاه
اصلا نمیتوونم ازش جدا شم چرااااا؟؟؟؟
شما مثل من شدید تا حالا؟

من یا پیش مادر شوهرم میزارم یا مادر خودم من بیشتر ترس اینکه خدایی نکرده اتفاقی بیوفته هواسشون نباشه و .... میگیرم و یه سره زنگ میزنم

من‌پیش مامانو خواعرم میزارمش صبح برم شب برمیگردم هرازگاهی زنگ میزنم فقط اوتام میگن زنگ نزن خوابه یا فلان چیزع 😂😂😂ولی پیش باباش نه دلشوره میگیرم این ترم دبار امتحانم ممانم کارداشت گذاشتم پیش جاریم انقد تپش قلب داشتم که نگو

منم همین طور م تو هیئت هم بچم رو میدادم باباش بچه های دیگه رو می‌دیدم پیش مامانشونن عذاب وجدان می‌گرفتم

بله ولی مجبور بودم بخاطر دانشگاهم هفته ای یک روز میموند پیش مامانم
اما خب خودمم وقت احتیاج دارم باید زمان بزارم برای خودم تا حوصله داشته باشم با دوستام برم بیرون خونوادم نگه داری میکنن

منکه میذارمش پیش مامانم برای دکترو اینا ولی باز دلم براش تنگ ميشه و تند تند زنگ میزنم

من میذارم پیش مامانمم میرم عین خیالم نیست ولی اگ بفرسم پیش خانواده شوهر دوست دارم زود برم پیشش

منم همینم اصلا یه دیقه هم بدون پناه نمیتونم باشم استرس میگیرم البته دخترمم بدون من اصلا واینمیسه حتی با باباش تا سرکوچه هم نمیره

بستگی داره پیش کی باشه .واگرنه انگار رو میخ‌نشستم و پر ازاسترسم

بله من کلا اینجوریم انقد دلشوره میگیرم ک مسیر برگشتو بدو بدو میکنم

گلم پیوی رو چک کن