عزیزم منم دقیقا تو موقعیت تو بودم ولی میتونی به هردوشون برسی خدا وقتی برا آدم چیزی قرار میده قواش رو هم بهت میده
ولی اگه هم باشم اصلا ناراحت نمیشم هرکی هم چیزی گفت میگم خودمون دوتایی تصمیم گرفتیم به ما مربوطه توام همینطور باش
در ضمن ما یه روز قبل پریودی اقدام کردیم فکر نمیکردیم که بگیره تا الان هم که نشدم
راستش منم میخواستم سال بعد اقدام کنم برا بارداری ولی الان ۱۶ روزه که پریود نشدم نمیدونم باردارم یا بخاطر کیسته حالا تازه امشب رفتم بی بی چک گرفتم که فردا صبح پاطم بزنم ببینم چیه از الان خیلی استرس دارم
سلام عزیزم مبارک باشه 🥰😍
یهنمونه داستان واقعی براتونمیذارم بخونید
#تجربه_من ۹۹۰
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#تبعات_کم_فرزندی
#تک_فرزندی
در رابطه با فرزند کم، بنده هم تک بچه بودم و خیلی برام سخت گذشت. واقعا پیشنهاد نمیکنم به هیچ خانواده ای که یک فرزند داشته باشند،مگر اینکه بچه دار نشوند.
توقعات خیلی زیادی ازم داشتند، کودکی پر فراز و نشیبی داشتم شاید الان یه نفر نگاه کنه به زندگیم بگه خیلی پیشرفت کردی و همش بخاطر والدینت هست و بعضی وقتا خودم هم سخت گیری هاشونو به جا میدونستم ولی زمان بلوغ بنده سخت ترین دوران بود.
بخاطر شرایط جامعه، با اینکه من حافظ قرآن هستم و خانواده مذهبی ای هستیم، ولی افکار مسموم اطرافیان و حساسیت های والدینم خیلی بهم سخت گذشت.
تهمتهای زیادی از طرف مادرم شنیدم، بی احترامی و شک هایی که هیچ دختری نمیتونه تحمل کنه، گاهی میگفتم اگر دو نفر بودیم لااقل شاید اینقدر حساسیت وجود نداشت و زندگی راحت تر و الان رابطه بهتری با مادرم داشتم.
زمانی که سرکار میرفتم، مدام تماس میگرفتن یا حتی دم در محل کارم منتظر بودن ببینن چکار میکنم، حساسیت زیاد، به حدی که من کارمو رها میکردم. حتی شماره مدیر اون بخشی که باهاشون کار میکردم رو میگرفتن و اگه تماسی جواب نمیدادم سریعا با ایشون تماس میگرفتن.
ولی نمیدونم چرا من با تک فرزندی موافقم حس میکنم بچه دوم که بیاد در حق بچه اول ظلم میشه. من نظرم اینه یا یک بچه یا ۳ بچه با دو تا موافق نیستم حس میکنم تا ابد یه حس مبهمی با بچه اول میمونه حس میکنه بهش ظلم شده. من خودم ۵ ساله بودم برادرم به دنیا اومد مامانم میگه شبی که رفت بیمارستان من تب کردم میگه وقتی میخواسته به داداشم شیر بده من میرفتم میگفتم بسه دیگه لباسشو میکشیدم پایین میگفتم بیا با من بازی کن. یادمه رختخواب داداشم اومد بین من و مامانم. مامانم میگفت چون کوچیکتره شیر میخواد باید کنار من بخوابه. و من همیشه این حسو داشتم که مامانمو ازم گرفته. هنوزم با وجود اینکه برادرمو خیلی دوست دارم و ارتباط خوبی داریم. اما ته دلم یه حس مبهم بدی بهش دارم. حس میکنم ۳ بچه بشه این حالتا عادی تر میشه. بین دو بچه سخت تره. شایدم اختلاف سنی ما مناسب نبود.
عزیزم🥺🥺🥺
منم مثل شما بودم ولی الان خیلی راضیم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.