سلام مامان جونا
من همیشه تجربه هامو سعی میکنم اینجا بهتون بگم تا بلکه یجایی بدردتون بخوره
مثلا اونروز گفتم برا سوختگی پای بچه هاتون خامه صبحونه بزنین فوری خوب میشه چندنفر پیام دادن که عالی بود و امتحان کردن
امروزم میخوام بگم ک پسرم چند ماه بود ناخناشو میخورد اول رفتم پیش مشاور و فهمیدم چون من میخواستم جاشو موقع خواب جدا کنم متوجه شده و استرس داره و از اونجا شروع شده ناخن خوردنش
بعد دیگه اوکی شدم کلا مثل گفته های مشاور رفتار کردم زیادی توجه کردم بهشچند مدتی همش بهش محبت میکردم بغلش میکردم و میگفتم که خیلی دوست دارم همیشه پیشتم مامان هیچ جا نمیره مامان همیشه پیش مهران میمونه و ...
دیگه استرس جدایی از من رفع شده بود ولی ناخن خوردنش دیگه عادت شده بود
براش تلخک خریدم اکثر مارک ها جواب نداد اخرش تحقیق کردم و لاک هیدرودرم رو گرفتم و واقعا عالی بود با شستن نمیرفت و دو روز ماندگاری داشت الان دیگه پسرم اصلا انگشتاشو نمیبره دهنش
اینم بگم که نباید اولین مرحله اینکارو بکنین اول مشکل رو از ریشه حل کنید بعد همش بهش توضیح میدادم ک ناخن هات پراز میکروب هس بزنی دهنت دهنتو تلخ میکننو اذیت میشی

تصویر
۷ پاسخ

من پسرم به این مدلش حساسیت داشت تموم دستش پر جوش شده بود

یچی بگم نخدین ها
من وقتی استرس میشم ناخون میجوم 😔😔😔
بخرم امتحان کنم ببینم برام تاثیر دارع 😔

وای خدا خیرتون بده آراد خیلی ناجور شده ناخونش منم امتحان میکنم

دخترمنم خیلی ناخن میجوه
نمیدونم برای چیه
جدیدا پرخاشگر شده موهاشو میکشه میزنه تو سر خودش
خیلی حالم بده بخاطر این رفتاراش

پسر من انگشتشو مک میزنه خابیدنی چیکار کنم راه حلی دارین

الان جای خوابش رو جدا کردید؟

شما نمیدونید برای سوزش گلو بعد تهوع چی خوبه

سوال های مرتبط

مامان مایا مامان مایا ۲ سالگی
سلام مادرامن میخوام تجربه از شیر گرفتن دخترم رو براتون بزارم،دریته که روش تدریجی خیلی خیلی عالیه واگه کسی بتونه با روش تدریجی بچه رو از شیر جدا کنه کارش کارستونه.اما من نشد به این روش بگیرم وچون دخترم خیلی وابسته شده بود هم به خاطر دندوناش هم اینکه غذا نمیخورد ودیگه موقعش بود که بگیرمش،صبر زرد تهیه کردم ،چند روز قبل اینکه صبر زرد رو بزنم موقع شیر خوردن بهش میگفتم شیر اه شده ،داره تلخ میشه تو بزرگ شدی دیگه نباید بخوری وخلاصه این حرفا اونم میخندیدو شیرو ول میکردومیرفت،تاروزی که تصمیم قطعی گرفتم صبر زرد رو تو لیوان آب گرم ریختم اما یه نمه از زلالی آبش که کمی تلخ بود زدم به طوری که تونست بخوره ولی کمی تلخی به دهنش بود،دوباره بهش میگفتم ببین چقد بدمزه شده تو که نباید بخوری چون خیلی بزرگ شدی،همین شد که دیگه سمتش نیومد ،چند روزی بغل گرفتن وسرگرم کردنش با بازی وبیرون رفتن گذشت ،فقط شبا کمی دیر میخوابه که اونم انشالله بعد یک ماهی که از شیر گرفتن گذشت تنظیم میکنم
مامان روشا مامان روشا ۲ سالگی
تجربه
سلام مامانا شبتون بخیر گفتم تجربه از شیر گرفتن دخترمو بگم شاید بدردتون خورد
دختر من شیر خودمو میخورد گهگاهی هم شیرخشک ولی خیلی کم تصمیم گرفتم از شیر بگیرمش اول شیر در طول شبشو قطع کردم چجوری؟ شبا قبل خواب شام بهش میدادم بعد میخوابوندمش اینجوری سیر میموند تا صبح اگه هم شب بیدار میشد آب بهش میدادم اگه خیلی بی قراری میکرد درحد کم شیر میدادم ولی خیلی مقاومت میکردم پیش پیش میکردم تا بخوابه بعدم رفتم سراغ شیر روز درطول روز هر وقت میومد سراغم حواسشو پرت میکردم با خوراکی هایی که دوس داشت یا میوه [دخترم میوه زیاد میخوره] دیگه فقط موند شیر موقع خوابیدن که وقتی شام بهش میدادم میخوابوندمش دیگه سیر بود درخواست نمیکرد شبای اول که میگفت شیر بهش میگفتم فرشته مهربون گفته اگه روشا شیر نخوره بخوابه صبح براش جایزه میزارم و صبح قبل اینکه بیدار بشه ی خوراکی میزاشتم زیر بالشتش این شد که بدون شیر یاد گرفت بخوابه 😃 البته ی مدت هم مدام تی شرت میپوشیدم که نبینه هوس کنه
مامان برف کوچولو مامان برف کوچولو ۲ سالگی
خانما دیدم خیلیا درگیر از شیر گرفتن هستن گفتم تجربمو بگم شاید به دردتون خورد.
من دخترم به شدت وابسته شیرمادر بود و جز زیر سینه جور دیگه نمیخوابید.
من با این روش رفتم که چهار روز اول شیر روز رو قطع کردم و چهار روز اول چون خیلیم مهمونی بودم سرش گرم بود اذیت نمیشد خیلیم تو روز شیر نمیخورد البته....
۴روز دوم شیر موقع خواب بعدازظهرشو قطع کردم که فکر میکردم سخت باشه چون بدون سینه نمیخوابید.کاری که کردم این بود هر روز خسته اش میکردم.یه روز رفتیم خانه بازی دوروز پارک و خلاصه خستش کردم که بخوابه..اصلا رو پا خوابیدن بلد نبود و موقع خواب یه کم غر میزد و من اهنگ میذاشتم و یک ساعتی طول میداد تا بخوابه حتی یه روز خسته نبود کلا نخوابید منم مجبورش نکردم.....بعد سه روز سوم شیر موقع خواب شب رو قطع کردم فکر میکردم خیلی سخت باشه ولی اصلا سخت نبود فقط دوتا کتاب جدید گرفتم واسش و سعی میکردم تا بی تاب میشه یا اونا سرگرمش کنم.خونرو تاریک میکردیم و لالایی میذاشتم تا خوابش ببره خودش.رو پا کلا دوست نداره یه کم ماساژش میدادم یه کم بغلم میکرد بعد انقدر غلت میرد تا بخوابه و ساعت خوابش به هم ریخت اما اذیتش نکردم که فشار بهش نیاد و تو چهار روز سوم که شیر موقع تو خواب بیدار شدن هم قطع کردم... روز اول یه بار بیدار شد خیلیییی اذیت کرد گریه کرد همسرم بغلش کرد ماساژش داد من جلوش نیومدم خیلی....بار دوم بیدار شد اب دادم خوابید....دیشب هم که شب دوم بود کلا خودش بیدار نشد....کلا وقتی شیر رو کم کنید درخواست شیر هم کم میشه....
بعد من یک عالمه شیر های طعم دار پاکتی و دنت نوشیدنی و ایمیوه و چندتا خوراکی که دوست داره خریدم که بی تابی کرد بدم بهش اما خب دختر من کلا شیر پاستوریزه عادت نداره خیلی نخورد
بقیه اش پایین
مامان حلماسادات🌱 مامان حلماسادات🌱 ۲ سالگی
اینم تجربه خودم ، واسه مامانایی که میخوان کوچولوشونو از شیر بگیرن 👇😉

الان که اینو مینویسم یک ماه و خورده ای میگذره از وقتی که دختری رو از شیر گرفتم 🙂
دختر من از همون اول خیلی وابسته به شیر خودم بود و همش بهم چسبیده بود😶با اینکه یه سالش شده بود مثل یه بچه دوماهه شیر میخورد😮‍💨
خوابیدنش هم فقط با شیر بود بماند که در طول شب هم واسه شیر چند بار بیدار میشد
خلاصه یه دنیای وحشتناک داشتیم🤦‍♀️
از یه تایمی دیدم نمیشه اینطوری ادامه داد🤨
✅️شروع کردم در طول روز خوردنی هایی که دوس داشت رو به جای شیر بهش دادم مثلا اگه در طول روز ۶ بار شیر میخورد ۳بار رو با خوراکی و بازی راضی اش میکردم ۳ بار هم بهش شیر میدادم 😉
کم کم عادت کرد طوری که وعده های شیرش شده بود ۳ بار در روز
✅️بعد از اون شب ها تایم بیشتری بازی میکردیم و حسابی خسته میشد بعد سعی میکردم با لالایی و قصه و تاب دادن روی پام خوابش کنم
یه شبایی موفق میشدم یه شبایی هم ناچار میشدم بهش شیر بدم ، پروسه سختی بود اما بعد دوهفته یاد گرفت بدون شیر بخوابه
❗️اگرم در طول شب بیدار میشد شیر نمیدادم یا تابش میدادم بخوابه یا یکم آب بهش میدادم
✅️اینا تقریبا یک ماه و خورده ای زمان برد اما ارزشش رو داشت چون دخترم خوابش با کیفیت و یکسره شد و یادگرفت بدون شیر بخوابه و در طول روز هم فقط شاید یه بار شیر میخورد
بعد از اون هم بهش گفتم "می می زخم شده و شماهم دیگه بزرگ شدی فقط باید به به بخوری دیگه می می نداریم😁" و کلا شیر دهی رو قطع کردم و تماام🖐
تو این پروسه دخترم اذیت نشد ضربه روحی نخورد بیقراری عجیبی نکرد و خیلی ازش راضی بودم👌
مامان سینا❤ مامان سینا❤ ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن🌻
سلام مامانا خوبین؟ انشالله ایام به کام باشه

سینا خیلی وابستگی زیادی داشت هم به خودم هم به شیر خوردن یعنی ولش میکردی ۲۴ ساعت آویزون بود ازم. خلاصه که خیلی ترسیدم یهو ازش شیر رو بگیرم چون دو تا تجربه قطع شیر یهویی دیده بودم که بعدش بچه خیلی بد قلق شده بود. خلاصه به روش تدریجی گرفتم و واقعا میتونم بگم تجربه خوبی شد برای من و راضیم به شدت🥰
اول اومدم نظم دادم به شیر خوردنش یعنی اینجوری که مثلا ۸ صبح موقع بیدار شدن شیر میخورد بعد صبحانه باز ده مثلا شیر میخورد یک ناهار بعد موقع خواب ساعت ۲ شیر نیخورد باز تو خواب میخورد بیدار میشد شیر میخورد باز ساعتای ۷ و ۸ شب باز موقع خواب تو خواب هم میخورد.
وقتی یکی دو روز با نظم بهش دادم شروع کردم به حذف وعده های ساعت ده صبح و ۷،۸ غروب اول تایم غروب رو حذف کردم چون میرفتیم بیرون و سرش گرم میشد ۳،۴ روز که گذشت بعد وعده ده صبح باز ۳، ۴ روز زمان دادم بهش بعد وعده هایی که از خواب بیدار میشد رو حذف کردم اول بعد خواب عصر بعد وعده سر صبح . حدود ۱۵،۱۶ روز زمان برد که فقط موقع خوابیدن شیر میخورد و توی خواب بعد وعده قبل خواب ظهر رو قطع کردم و بعد ۳،۴ روز وعده قبل خواب.۱ شب هم توی خواب شیر دادم و تمام. حدود ۳،۴ هفته زمان برد اما واقعا بجز ۲،۳ شبی که شیر توی خواب رو قطع کردم اذیت نکرد و خیلی راحت کنار اومد
مامان reza مامان reza ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من همون اول سینه سمت چپم از سینه سمت راستم کمتر شیر داشت برا همین اول اونی که کمتر شیر داشتو قطع کردم دقیق 10محرم بود که ی سینمو بهش ندادم پسرم دقیق 1سالو 9ماه داشت بعدش کم کم تو طول روز قطع کرم یعنی تا چند روز صبح که بیدار میشد بهش شیر میدادم تو طول شبم شیر بهش میدادم صبح که بیدار میشد شیر بهش میدادم تا 12ظهر و بعدش موقع خواب که ساعت 2ونیم 3میشد باز شیر می‌خورد تا چند روز همین روش و انجام دادم بعدش ظهر که از خواب بیدار میشد بهش شیر نمی‌دادم تا شب یا موقع خواب همونجوری ادامه دادم تا شد صبح که از خواب بلند میشد و ظهر که می‌خوابید و شب موقع خواب شیر نصف شبم مثلا طول شب اگه دوبار یا سه بار بلند میشد بهش شیر میدادم بعد شیر صبح قطع کردم تا چند روز بعد شیر ظهر که می‌خوابید بعد شیر شب که می‌خوابید دگه با شیر پاستوریزه کیک تخم مرغ .گردو بادم پسته آسیاب میکرم طول روز یا شب موقع خواب بهش میدادم براش لالایی میزاشتم یا با ی چیزی سرگرمش میکرم مثلا ی پاکن براش گرفتم اونو خیلی دوست داشت تو دستش می‌گرفت باهاش سرگرم بود تا می‌خوابید چون وابسته به شیر شب بود فقط با شیر می‌خوابید اینم بگم طول شیردهی بعضی وقتا که میدونستم گیجه همین که بهش شیر میدادم چشماشو که می‌بست فوری سینمو در می‌آوردم میزاشتم رو بالشت کنارش میخوابیدم تا بخوابه
مامان سورنا مامان سورنا ۲ سالگی
سلام دوستان
میخوام از تجربه خودم برای از شیر گرفتن بهتون بگم که خب پیش نیازش اول اینه که حال روحی خودتون خوب و بالا نگه دارید
من اول سعی کردم پسرمو از اتاق خودمن ببرم تو اتاق خودش بخوابه آذر ماه سال پیش اینکار و مرذم زمانی که ۱۹ ماهه بود چند شب اول من پیشش خوابیدم از شبای بعد خوابش که میبرد میرفتم اتاق خودمون و هر وقت بیدار میشد میرفتم شیر میدادم و بر میگشتم
از اول اسفند ماه گذشته وعده های بعد از صبحانه تا زمان خواب ظهرشو قطع کردم و برای خواب ظهر شیر میخورد و اگه عصر هم شیر میخواست میدادم دو هفته که گذشت وعده های عصر تا خواب شب رو هم قطع کردم
و برای خواب ظهر و خواب شب و حین خواب شب شیر میدادم
تا اینکه از خواب شب ۳۱ ام فروردین بهش گفتم ممه رفته و دیگه اخ شده با ماژیک سیاه سر سینه هامو سیاه مردم و وقتی دید گفت اوف و اه اه و رفت رو تشکش دراز کشید من و پدرش کنارش دراز کشیدیم و هیچ حرف و حرکتی نکردیم وانمود کردیم خوابیدیم اونم یواش یواش بعد از بک ساعت خوابید بدون هیچ کمکی و شد شب اول
ساعتای پنج صبح بیدار شد و شیر میخواست کلی گریه کرد ولی تا سینمو دید گفت اوف و اه اه و دیگه نخواست و ازم پنکیک خواست درست کردم خورد و رفت بازی تا حدودای ساعت ده صبح تو بغلم خوابید تا دو ساعت بعدشم بیدار شد بازی مرد تا حدودای ساعت ۷ عصر تو ماشین بودیم خوابید تا ساعت ۹ شب که بیدار شد پلو خورد و خوابید تا صبح فقط یکبار بیدار شد برای شیر که بهش آب دادم و خوابید از فرداشم هر وقت شیر خواست نشونش دادم گفتم اه شده دیگه رفت پی مارش امروز سه روزه قطع شیر انجام شده
و کثمن فقط روز اول درد سینه داشتم که با مسکن اوکی شد
خواستم تجربمو بهتون انتقال بدم تا شما هم مثل من راحت این مرحله رو رد کنید
مامان ماهلین مامان ماهلین ۲ سالگی
سلام مامانای مهربون . اومدم تجربه خودمو از شیر گرفتن ماهلین رو بهتون بگم. دخترم الان ۵روزه که دیگه شیر نمیخوره با اینکه واقعا وابسته بود ودم به دیقه زیر سینه ام بود.جونم براتون بگه اول اون سینه ای که شیرش بیشتر هست رو انتخاب کنین. دوتا چسب زخم به صورت بعلاوه بهش زدم. وقتی می می خواست گفتم یکیش اوف شده فقط اون یکی رو میتونی بخوری و می می اوف شده رو بهش نشون دادم خاست دست بزنه آخ اووخ کردم که نزن جیزه و درد داره. اون یکی رو طبیعتا زیاد میخوره . اون موقع هم بهش میگفتم اگه اینم زیاد بخوری دکتر گفته اونم باید چسب بزنیم تا خوب بشه. بعدش آروم آروم بهش یه داستان بگین. داستان من یه خرگوش کوچولو بود که چون دندوناش بزرگ شده بودن و خودشم غذا میخورد از بس ممه مامانش رو خورده بود اونام اوف شده بودن و خرگوش تصمیم گرفته بود که دیگه شیر نخوره تا اونا خوب بشن و اینم بزرگ بشه. خلاصه... دو هفته بعد این یکی رو هم چسب زدم و یه روز که از اداره رسیدم خونه می می خواست گفتم اونم اوف شده. و چسبی وه به اونم زده بودم رو نشونش دادم و دخترم ماشالله اینقد فهمیده اس دیگه حتی بهشون دست هم نمیزنه و از دور بوس میکنه که زودتر خوب بشن. تو این تایم براشون خوراکی زیاد بزارین دم دست.مخصوصا بستنی چوبی. آب‌نبات چوبی.ژله و....
امیدوارم که به دردتون بخوره تجربه من.🥰🥰