اوف خیلی دلم گرفته
پسرم اصلا بدون من شب نخوابیده خودمم بهش وابستم
الان گریه میکنه میگه مامان دوس ندارم صبح پاشم ببینم تو نیستی رفتی بیمارستان شبش برگرد خونه
یعنی اصلا به زایمان فک نمیکنم به فکر اونشب پسرمم

😕😕😕روانشناسا دارن خودشونو جر میدن میگن از ۶ ماهگی جای بچه رو جدا کنید ک مستقل شه بعد شما نگران بچه های ۴ و ۵ و ۶ سالتونید ک یک شب تنها نمونه؟؟؟؟ توروخدا اینقد وابسته نباشید و اونارم وابسته بار نیارین

دکترا میگن قبل از اینکه بچتون دوراز جون همه مادرا یتیم بشه شما زودتر یتیمش کنید منظور همین وابستگی ها و... شما باید زودتر از اینا بفکر الان که ممکنه یکشب نباشید باشید
از6ماهگی جای بچه رو عوض کنید نباید پیش شما بخوابه مستقل بودن یادش بدید

چندسالشه مگه؟
من یادمه خواهرم دختر بزرگش شیده دو سال و نیمشبود اصلا تا حالا بدون خواهرم نمونده بود وای اونشب که زایمان دومش بود منو دامادمون چی کشیدیم تا صبح نخوابید گریه کردم یکساعت بغل من یکساعت بغل باباش بیشتر پیش من میموند صبحش رفتیم برای کارایه ترخیص خواهرمو دید روشو برگردوند یواش یواش گریه میکرد
ببین چجوری که مهمون اشکمون درامد واسه اون بچه قهرکرده بود
خیلی این چیزارو متوجه میشن
اگه میتونی ببرش اونشب باهمراهت بمونه
البته بستگی به بیمارستان داره
یا آمادش کن از الان با حرفات یهو نرو اذیت میشه
دختره یا پسر؟

اره منم دقیقا پسرم وابستمه میگ مامان برو زودبیا من دم در بیمارستان منتظرتم ک بیای 🥲🥲

منم همینجورم روز و شبی ک واسه سرکلاژ بستری بودم همش فکر دخترم بودم هر لحظش♥️

بخدا اینا میگین میترسم پس بچه رو. کی جدا کنیم 😐اینهمه تخت بند بساط بخر اتاق تزیین کن😂

پسر منم ۳ سال و نیمه
منم همش میگم برم برا زایمان،شبشو چیکار کنم پسرم پیشم نیست
ولی پیش همسرم که هست خیالم راحته

بدبختی منم اینجاست که به فکر بچه خواهرم سه سالشه که جوری میمونه اون بیاد بمونه پیش من

پسر منکه ۳ سالشه شبا دست محکم میگیره جایی ترم

دختر منم شبا زیاد پا می شه من نرم بالا سرش خونه رو می ذاره رو سرش

منم همینطور...دختره منم تاحالا ازم دور نبوده و فقط ۳ سالشه خیلی نگرانم که میخواد اون یه شبو چجوری سر کنه