خانماااااا بیاین از افسردگی بعد زایمان بگید ،من حس ناکافی بودن برا بچم دارم ،همش فک میکنم چطوری بزرگش کنم ،هر بچه ای رو میبینم میگم کی باشه پسرم اینقدی بشه حس میکنم ماه اول خیلی سخته کاش زودتر بگذره

این حس همه مادراست من روزاب اول اصلا پشیمون‌بودم‌میگفتم نمیوتنم ولی عادت میکنی یک‌ماهش بشه

منم نمیتونم اروغ بگیرم و مای بیبی عوض کنم غیر از شیردادن تاالان هیچکاری نکردم میترسم دستش بزنم از بس کوچولوس خیلیی ناراحتم حس بی عرضه بودن دارم

عزیزم من همش خونه بودم حدودا ۱۵ روز اینا شدیدا بیخواب و خسته و داغون بودم حس خفگی بهم دست میداد و میخواستم به کسی بگم خستم و دلم گرفته چشاپ پر میشد و قشنگ اشکم درمیومد تو خونه تنها بودم همش گریم میگرفت و بد بود کلا .بعد دیدم حالم روز به روز بدتر میشه به مادرم گفتم اومد چند شب ی ساعت پیش بچم موند با شوهرم من رفتم بیرون .یکم بهتر شدم بعدم دیدم نه بازم اونجوریم شبا بچمو بغل میگیرم مثل همیشه شوهرم از سرکار میاد دنبالمون میریم ی دور میزنیم و میایم.البته واقعا اوایل عذاب اور بود برام خیلی بد بود
الان شکر خدا بهترم.دیروز بچم دفع داشت اروم بود عصر رفتم تا شب خونه داداشم مهمونی

وای منم اونطوری شدم همین فکرا میاد تو ذهنم و همین حس ها رو دارم

منم افسردگی دارم ولی اگه میتونی شرایطش داری برو تفریح برو خرید خودتو سرگرم کن تا حالت بهتر بشه

کلا دوسه ماه اول سخته
سعی کن با هرچی که بهت انرژی میده خودتو تامین کنی... و هرچی باعث شدید این حالته رو از دورت خالی کنی...
من داشتم افسردگی شدید میگرفتم چون خودمو با بلاگرا مقایسه میکردم، همیشه به بچهاشون خوب میرسن، همش مهمونی بودن و مهمونی میدادن، به ریخت و لباسشون میرسیدن و مسافرت میرفتن، بعد من حتی حال نداشتم یه شونه به موهام بزنم، پسرم هم زردی داشت هم کولیک هم رفلاکس خودمم همش حالت منگ و خواب داشتم، درسای دانشگاهمم داشت عقب میوفتاد...... اونی که داشتمو انفالو کردم بعدم یه مدت اینستامو پاک کردم، زندگیمو خودمو پیدا کردن و حالم خیییییلی بهتر شد....

تو قطعا بهترین مادر برای اون بچه ای . سعی کن کارایی کنی که خوشحالت کنه . خرید کن لاک بزن موهاتو رنگ کن به خودت حس خوب بده

زایمانتون سزارین بود؟