سلام خواهرا خوبین امسال هم بدترین سال زندگیم بود هم بهترین سال زندگیم بدترین سال زندگیم بود چون دوقلوهامو از دست دادم و فهمیدم باید رحممو در بیارم از همه بدتر زخم زبون های اطرافیان بود که آتیش میزد به دل خونم من هفت تا بچه از دست داده بودم اما اونا میگفتن تو نه لیاقتشو داری نه میتونی نگه داری 🙃تو این هیرودار دوباره یتیم شدم و برای دومین بار پدرمو از دست دادم خیلی داغون بودم خیلی شرایط سختی بود و از همه بدتر این بود که داشتم از کسی که کل زندگیمه تنها داراییم تنها کس کارم تو دنیا می‌گذشتم نگم براتون از حال شرایط اون روزام معجزه اون روزام بهترین اتفاق زندگیم بعد همه اینا گل پسرم بود درسته خودم بدنیا نیاورده بودمش درسته تو وجود من رشد نکرده بود اما مگه همه کسایی که بچه بدنیا آوردن مادرن یعنی کسی که یه بچه رو بزرگ کنه مادر نیست یادم یروز شوهرم با هیجان امد خونه من مثل همیشه داشتم گریه میکردمو یه گوشه کز کرده بودم گفت پاشو بریم بچمونو ببینیم داره بدنیا میاد کلی دلداریم داد که درسته تو بدنیا نیوردیش اما به اون بچه زندگی دوباره میدی خانواده میدی اصلأ مادر بودن مگه فقط نه ماه به دل کشیدن تو بزرگش می‌کنی پرورشش میدی
با کلی دلداری بهم رفتیم دیدنش تو نگاه اول وجودم به وجودش وصل شد شد وصله جونم شد همه وجودم شد نفسم عمرم همه چیزم بگذریم که چقدر طول کشیدو چقدر تلاش کردیم برای داشتنش و تمام تلاشمونو میکنیم برای پدر مادر خوبی بودن برای وجودمون من باید رحممو در بیارم برام دعا کنید برای مامان دایانم دعا کنید صحیح سالم از اون اتاق کوفتی بیاد بیرونو برای گل پسرش مادری کنه محتاج دعاهاتونم خواهرا خیلی استرس دارم مرسی مامان گلی ها

تصویر
۴۱ پاسخ

اول تسلیت میگم بهت عزیزم ولی یادت باشه بهت چی گفتم گفتم چیزی ازت میگیره ولی موقعش بهت میده....قسمت بوده و مقدر خدا که مادر دایان باشی...قدمش تو زندگیت مبارک...خدا زحکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری...مادر بهت خیلی میاد....یادت باشه بهت همیشه گفتم قوی باش...بریز بیرون آدمهای سمی رو...الان دیگه مادری پس به فکر خودت همسرت و پسر قشنگت باش...

الهی 🥹
چقدر ناراحت شدم خوندممم
و چقدردخوشحال شدم بابت این کار قشنگی ک کردین 😘😍❤️

عزیزم تسلیت داغ هایی که این مدت دیدی ولی خدا برات داره جبران میکنه گلم
الهی عشق سرازیر بشه تو زندگیت عزیزم
تو قوی ترین مادر دنیایی مطمئنم
خدا کوچولوت رو واست حفظ کنه و عملت به خوبی انجام بشه عزیزم ❤

یعنی رحم اجاره ای بود گلم یا بچه کسی سرپرستی قبول کردید

عزیزم نگران نباش امیدت به خدا باشه خدا خودش حواسش به اون فرشته هست که شما همسرتونو سر راهش قرار داده

بسلامتی عزیزم قدمش مبارک گل پسرت
چرا عمل کردی؟

انشالله ب سلامتی جانم نترس من ۳۷ کیلو وزنم بود بچه ب دنیا آوردم تو هم صحیح سالم از اتاق عمل میای بیرون

وایی عزیزم امروز آمدم چک کردم هم ناراحت شدم غم آخرت باشه عزیزم خدا پدرت رحمت کنه هم خیلی خوشحال واسه دایان جان عزیزم ماشاللع عکسش دیدم نازه خدا ببخشش حیف خودم تهران نبودن وگرنه میومدم دایان نگه می داشتم انشالله بسلامتی بیایی بیرون پسر خوشگلت بغل کنی😘😘😘❤️

خوبی عزیزم عمل کردی ؟

ان شاالله سالم و سلامت برمیگردی عزیزم

الهی بگردم انشاالله که خیره عزیز دل

عزیزم خیلی خوشحال شدم برات

دایانو پیش کی گذاشتی

به سلامتی عمل کنی عزیزم

عزیزدلممممم خیلی خیلی خوشحال شدم برات انشالله خدا برات حفظش کنه

انشالله صیح و سالم بیای بیرون عزیزم 🤲خیلی دعات میکنم
آقا دایان بهت خیلی احتیاج داره❤

در خواست دوستی بده

تبریک میگم خیلی خوشحال شدم ان شاءالله قدمش پر خیر و برکت باشه واستون

چقدرخوشحال شدم ک یه گل پسر اوردین بزرگ کنین بخدا همش از این نیس داخل شکمت باشه مادری کردن ب اینه یه گل پسر مهرش بیفته ب دلت و بزرگ کنی انگو این میمونه خودت دنیاش اوردی ایشالو سالم بمونه برات و بزرگیشو ببینی😍😍

چن روزه تو فکرت بودم
انشاالله ک ب سلامتی عملت انجام بشه عزیزم ♥️

سمیه جان خیلی خوشحال شدم آرزوی بهترین ها رو برات دارم انشالله عمل خوبی داشته باشی
خدا گل پسرت رو براتون نگهداره ❤️❤️❤️❤️

ایشاللا بسلامتی برگردی خونه

مادربودن یه حسه نه فقط یه اتفاق ژنتیکی که توبدن اتفاق میوفته آدمابرای مادربودن ومادری کردن نباید حتماخودشون اون پروسه بارداری وبگذرونن وبعد مادربشن توواقعا یه مادری واقعی ترازهرمادری خدا توروبرای بچت وبچتو برای توحفظ کنه عزیزم باآرزوی عافیت وبهبودی

چقد کار خوبی کردی و چقد خوشحال شدم
بسلامتی..😍

خواهرجان ان شاالله خداکمکت کنه عمل خوبی داشته باشی وسلامت بیرون بیای بهترین ومهربونترین مامان دنیا😘😘😘😘😘😘😘😘😘

عزیزم انشالله که زود خوب میشی‌ میای بالا سر گل پسرت🥰🥰😘😘

ببخشید گلم من متوجه نشدم چطور دو بار پدرتو از دست دادی
و اینکه پسرت چطور بدنيا اومد رحم اجاره کردی؟

خداروشکر عزیزم چه قدر خوشحال شدم .....‌انشالله به سلامتی بیای ...الان پیش خودته؟

عزیزم تازه تاپیکتو دیدم اسمتم عوض کردی نشناختمت. خیلی خوشحال شدم که الان یه فرشته کوچولو دارید.خداحفظش کنه براتون.انشالله خودتم زودتر سلامتیتو بدست بیاری

مبارکه عزیزم ایشالا عمل راحتی باشه زودی خوب بشی بیای کنار گل پسرت

عزیزم بی شک خدا تورو خیلی دوست داره بخاطر اینکه همسرت پشتته و راضی شده اینجوری بچه دار بشین خیلیا منتظر بهانن ک از همسرشون جدا بشن خداروشکر شما عاقلانه ترین کارو کردین انشالله دیگه غم نبینی دنیا شادی رو برات بیاره و بچتو سالم نگه داره

عزیزم
رحم اجاره گرفته بودی؟

انشالله که بحق امام زمان بسلامتی همه چیز میگذره آبجی سمیه جون

الهی فدات شم آبجی جونم غصه نخور خواهری خدا پسر نازتو برات نگه داره آبجی جونم

تو بهترین مادری شک نکن عزیزم لایق بهترین ها هستی
حکمت خدا برات بهترین راه و رقم میزنه
ایشالا زودتر بهبودی پیدا کنی

یکی از آشناهای ما هم از بهزیستی بچه آورد نگم ک چقد جونشون ب جونش بستست و‌ چطوری از جون و دل واسش مایه میزارن خیلی بیشتر از کسایی ک خودشون بچه رو دنیا میارن ‌و‌ چقدرم بچشون دلنشینه ینی من ک هیچ نسبتی باهاشون ندارم امااا انقد دوسش دارم ک نمیدونی

عزیزدلم تو یه فرشته ای مطمئن باش صحیح و سالم از عمل میای ‌و برای دایانت مادری میکنی
حتما که نباید بچه از وجود خود آدم باشه
قطعا با این حسی که به بچت داری بهترین مادر براش هستی
خدا پشت و پناهت انشاله که سالم و سلامت از بیمارستان بری خونت پیش پسرت❤

سلام گلم
چه بیخبر رفتی نگرانت بودم
چقدر خوشحال شدم برای مادرشدنت
الهی دامادیشو ببینی
تبریک میگم
میدونم مثل همیشه قوی هستی
ان شالله که خیره

عزیزم انشالله سلامت باشی و به تندرستی بری سرخونه زندگیت و گل پسرت رو بزرگ کنی و زندگی بهت لبخند بزنه🥰💚

انشالله هرچه زودتر مرخص بشی گلم کنار همسر وگل پسرت صحیح و سلامت باشی

عزیزم 😍 ایشالا در کنارهم شاد و سلامت باشین

سوال های مرتبط

مامان دخترم مامان دخترم ۲ ماهگی
تجربه زایمان پارت ۲
۵ سانت باز شده بودم بدون هیچ درد و اذیتی خیلی ریلکس دراز کشیده بودم
پرستارا میومدن یکی یکی که حیفی سرازین شی همه تا به این مرحله برسن کلی جیغ و داد میکشن تو الان حتی نمیدونی که نصف راهو‌رفتی
ولی من اصلااا به طبیعی حتی فکرم نکرده بودم کلی استرس داشتم گفتم نمیتونم از طرفی چون بچه خیلی پایین بود باید اورژانسی عمل میشدم و من ناشتا نبودم متخصص بیهوشی گفت ممکنه تو عمل مادر و بچه باهم از دست برن محتویات معده باعث خفگی شه و اینجور چیزا
تا لخظه بریدن شکمم سعی داشتن منصرفم کنن که نشدم
از وصل کردن سوندم بگم چون اورژانسی بودم تو اتاق وصلم کرد یعنی بیحس نبودم خیلی بد بود یه احساس سوزش بدتر از اون این بود که پرستاره پایینه سوندو نبسته بود یهو بلند شدنی همه جیشم ریخت😂 خلاصه خیلی خوب برخورد کردن که تقصیر ما بود ما نبستیم
کلا رفتار پرسنل واقعااا عالی بود مثل خواهر
کمرمو که بیحسی زد اونم قشنک حس میکردم تو رگ اصلی نخاعمه یعنی درحد گاز مورچه که میگن نبود واقعا
برای من همه مراحلش با درد بسیار سپری شد
مامان جوجه تپلی مامان جوجه تپلی ۷ ماهگی
مامان علی جانم👼🏻🩵 مامان علی جانم👼🏻🩵 ۲ ماهگی
سلام 🙋🏼‍♀️

اومدم یه توضیح کوتاه هم راجب بیمارستان بدم برای کسایی که سوال کردن🥰

بیمارستانم نیکان سپید (خصوصی)بود

که خدایی من خیلی راضی بودم پرستار ها و ماما ها خیلی پیگیر بودن

زایمانم طبیعی بود که همون اولی که بستری شدم رفتم تو اتاق خودم که هم اتاق درد بود و هم اتاق زایمان یعنی از اولش تا بدنیا اومدن علی جانم تو همون اتاق بودم

همسرمم اجازه داشت کنارم باشه که از همون اول تا اخر پیشم بود🥹(چقدرم حضورش مفید بود برام)

قصدم برای اتاق بخش( بعد زایمان) خصوصی بود که وقتی زایمان کردم خواستم برم تپ بخش اتاق خصوصی ها پر شده بودن

ولی اتاق های معمولیش دو تخته بود که اصلا اذیت نشدم من یه پرده هم بینمون کشیده میشد

برای وسایل هم
به مادر لباس و پوشک دادن
به بچه هم یه دست کامل لباس و دور پیچ دادن و پوشک
ولی خب من هم برای خودم لباس بردم هم برای علی جونم

همراه هم شب مامانم موند پیشم (فقط خانم میزارن بمونه تو بخش زنان)
غذا هم وعده ای به همراه میدادن

مامای همراهمم توی تیم دکترم (لیلا سعیدی ) بود که از اول بارداری همراهم بود که ۱۸۰۰ هم هزینه گرفتن برای روز زایمان که من واقعاااا راضی بودم

دکترمم برای زایمان هزینه ای نگرفتن

هزینه بیمارستان هم شد ۲۵ تومن که شوهرم وقت تسویه که رفته بود
گفته بودن بیمارستان برای زایمان طبیعی بهمون پنج تومن هدیه تخفیف دادن😁😁
که شد ۲۰ تومن کلا

سعی کردم همه سوالا رو جواب بدم باز اگه چیزی جا مونده بپرسین عزیزا😘😘
مامان 🧜‍♀️مانلی🧜‍♀️ مامان 🧜‍♀️مانلی🧜‍♀️ ۵ ماهگی
#تجربه زایمان
(بیمارستان میلاد لاهیجان)
پارت چهارم:واسه پذیرش رفتیم بخش مادر همراه من دو تا خانم باردار دیگه اومده بودن واسه پذیرش که یکیش دکترش دکتر خودم بود و فهمیدم ک دکترم روز عمل من ی عمل دیگه داره،تو بیمارستان اون روز آزمایش خون دادم،نوار قلب دادم و دکتر بیهوشی منو ویزیت کرد و کارام برای شنبه آماده شد از اونجایی ک من آدم معذبی هستم دوست نداشتم با کسی تو ی اتاق باشم واسه همین درخواست اتاق خصوصی دادم و بعد زایمان فهمیدم چقدر کار درستی کردم که اتاق خصوصی گرفتم🥴
خلاصه اون روز کارم تموم شد و اومدم خونه و همچنان استرسی نداشتم و ریلکس بودم که واقعا برام جالب بود این موضوع😳
تو این فاصله ی روزه تا زایمان خانواده همسرم چند بار اومدن پیشم و بهم سر زدن و همش سعی می‌کردن بهم روحیه بدن و میگفتن نه تو دختر قوی هستی خیلی خوب زایمان میکنی و میای فامیلام  و دوستام بهم زنگ میزدن بهم انرژی میدادن و تو راس همه مادرم وپدرم و همسرم بودن که خیلی بهم انگیزه میدادن🙂
مامان رستا مامان رستا ۱ ماهگی
دوستان من چون خودم خیلی پیگیر بودم تجربه خودمو از سزلرین تو نیکان حکیمیه اینجا مینویسم
من سزارین اختیاری بودم ولی چون خونریزی داشتم قبل ازموعد سزارینم اورزانسی شد . واقعا پرسنل از لحطه ورود تا لحظه ای که وارد بخش بشم عالی بودن هم ازنظر کمک روحی و هم از لحاظ تسریع تو انجام کارها و بنظرم بهترین انتخاب بود برای من . اتاق عمل و پرسنل بیحسی و جراحی هم خیلی از هرلحاظ خوب بودن و تمام توضیحات لازم زو قبل از انجام هرکاری میدادن و خیلی مراعات حال مراجع کننده رو داشتن و توریکاوری هم همه حواسشون بود که مشکلی پیش نیاد من حدود دوساعت و نیم ریکاوری بودم اصلا اذیت نشدم
موقع ورود به بخش هم پرستارا معمولی بودن و یک ماما هر دوساعت باید میومد سرمیزد اما مثلا مامایی که من داشتم و حتما باید میرفتی صداش میکردی ولی تخت کناری ماماش خیلی زود به زود میومد و چک میکرد همه چی ولی درکل بازم پاسخ دهیشون خوب بود و تازمان ترخیص مشکل خاصی نبود
و اینکه تخت کناری من زودتر مرخص شد و من دیدم که چقدر بادقت همه جا ضدعفونی و تمیز شد تا نقر بعدی اومد .