۲۲ پاسخ

مبارکه
خیلی خوبه آدم سوپرایز بشه توسط همسرش
یه مدت روحیه میگیره😁

ان شاالله همیشه ب شادی وگردش سوپرایز😉

من که هیچوقت سوپرایز نشدم .
همیشه به خوشی باشی گلم

باور کن اونروز دعا کردم سوپرایز شی

تولدت مبارک لاکچری 😉🌸🌹♥

ان شاءالله همیشه به شادی و خوشی

به نظر من زندگی با همین ارزش دادنا زیباست
تولدت مبارک

مبارکتون باشه، همیشه به شادی 🌷🌷

مبارک باشه عزیزم...دست همسرتونم دردنکنه واقعاچه کارخوبی کرده🥰🥰🥰

مبارکه همیشه به شادی ودل خوش

عشقتون پایدار و ماندگار❤❤

مبارک باشه

ایجان پایداااار

عی جانم
مبارک باشه
الهی که همیشه شادی و ارامش و سلامتی تو زندگیتون برقرار باشه

همیشه به شادیو دل خوش ایشالله

چه شوهر مهربونی قدرشو بدون عزیزم

مبارک باشه گلم انشاالله همیشه دلخوش باشین کنارهم🥳😍😘

قلبم اکلیلیی.شد بمونید واسه هم عزیزم
تولدتم مبارک ...

ان شاءالله همیشه حال خوب تکراری ترین اتفاق زندگیت باشه 🤗🌱

عزیزم خوشحالم برات .لایق بهترینایی🥰تولدتم مبارک

مبارک باشه ان شاالله همیشه ب شادی 🌹💞

دستش دردنکنه ایشالله همیشه دلت و شادکنه 🌹

مبارکه عزیزم چ خوب دخترت راز نگه داشته من تولدهمسرم ژله درست کردم ب پسرم گفتم ب بابا نگیا هی گف چرا معنی سوپرایزهم درک نمیکرد منم گفتم اگه بگی همرو میخوره برامانمیمونه😂
همین ک اومد گف بابا مامان ژله درست کرده توروخدا همشونخور😂😂😍😍

سوال های مرتبط

مامان هلیا مامان هلیا ۴ سالگی
مامان 💙دوتا فسقلی💙 مامان 💙دوتا فسقلی💙 ۵ سالگی
سر شب عرفان باباباش رفته بودن مغازه قرار بود من با ماشین برم دنبال عرفان خلاصه ساعت ۷ ونیم تقریبا بود راه افتادم سمت مغازمون پشت چراغ قرمز یه پژو اومد کنارم آقا این افتاد دنبالم من گاز دادم ازش دور بشم فک کرد میخوام باهاش کل بندازم شروع کرد به گاز دادن و دنبال کردن بدبختی آروم میرفتم آروم می اومد تا بهش برسم و...تا رسیدم به چراغ قرمز، سبز که شد اون اول راه افتاد مستقیم رفت من پیچیدم سمت چپ گمم کرد اومدم رسیدم دم مغازه شوهرم زنگ زد که کجایی گفتم رسیدم گفت سریع بیا خونه من اومدم خونه آقا منم مث جت راه افتادم سمت خونه که باز پشت چراغ قرمز همون ماشینه افتاد کنارم خیلی خیلی اتفاقی آقا من رفتم اون اومد من رفتم اون اومد من رفتم فلاکتی بود تو شهر ۱۲۰ تا میرفتم که گمم کنه نزدیک خونه پیچیدم تو یه کوچه که گمم کرد نمی دونید چنان طپش قلب گرفته بودم گوشام چناااان دااااغ شده بود فکر میکردم الانه که ازش خون بزنه بیرون میلرزیدم مث بید خدا لعنتش کنه یجوری جلوم میپیچید که انگار میخواست عمدا باهام تصادف کنه که من وایستم ولی من خیلی هواسم جمع بود حتی بهش گیر نکنم که بدبختم شم خدا لعنتش کنه رسیدم خونه لرز افتاده بود تو تنم
مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 ۵ سالگی
مامانا سلام چطورین؟
من یخورده این روزا استرس دارم نمیدونم اصلا چجوری بگم
این‌که‌ شوهرم برای دفترش یه منشی خانم گرفته
همش میبینم این دختره برای شوهرم پاچه خواری میکنه
دیشب شوهرم تو اینستا یه کلیپ بهم نشون داد بعد آخرش گفت اینو اون دختره فرستاده منم گفتم چه غلطا بعدش که خوابید دیدم اون کلیپ رو فقط لایک کرده بعدش شوهرم اونو فالوش نکرده ولی اون فالو کرده
رفتن اس هاشو دیدم که فرستاده من دل‌درد دارم نمیتونم امروز بیام سرکار
اینم گفته باید یکروز قبلش هماهنگ میکردین ولی خب باشه نیایین
چیز خاصی ندیدم واقعیتش اصلا به شوهرم شک نداشتم و ندارم
ولی دلم میخواد تند تند برم دفتر بهش سر بزنم یا شاهان رو بزارم پیشش بمونه
بدبختی این‌که‌ شاهان خودش نمیمونه حوصلش اونجا سر میره
وگرنه باباش زیاد میگه بیا بریم
الان منتظرم شاهان بیدار بشه بریم اونجا تا یکم اون دختره ببینه و این کارای بی مزشو بذاره کنار
برم ببینم اصلا یارو چیه چیکارست بلاخره از قیافش مشخص میشه
از یک طرفم میگم فعلا نرم چون شوهرم میفهمه که حساس شدم شاید لج کنه
قبلا زود زود سر میزدم ولی دو سه ماهی هست نرفتم اونجا
چیکار کنم الان بنظرتون؟
مامان حلما مامان حلما ۵ سالگی