۴ پاسخ

پسر منو دو دفعه ک بابامامانم با خودشون میبرن شهرستان خودش از خداش میشه میره اصلا انگارن انگار منم هستم وقتی میره دفعه اول ک خاست بره موقعه رفتن رو ب منو خاهرم کرد گف من دارم میرررمم شماهارا نمیبرم فداش بشم داشت مثلا دل منو خاهرم میسوزند خخخ اصلا گریه ام نمیکنه واسم با بابام خیلی خوبه

وای بچت چقد زرنگ و باهوشه🤣🤣🤣

😂😂😂😂😂
خدا باباتوحفظ کنع برات
بچهاهمینن دختره منم خونه مامانم میخواد بخوابع ی شب تااومدم خونه گریه کرد بابام اوردش😐

دختر منم همین طور بود میخواست شب خونه مامانم یا آجیم بمونه واسش توضیح دادم که مامان هر کس باید شب خونه خودش بخوابه تو هم بری خونه یکی دیگه بخوابی مامان دلتنگت میشه و شب خوابم نمی‌بره نباشی الان دیگه نمیگه



شما براش توضیح بده

سوال های مرتبط

مامان مهراد مامان مهراد ۳ سالگی
خانمایه نظربدین بگین من مقصرم یانه من بقه بالای خونه مادر شوهرم زندگی می‌کنم مادر شوهرم خیلی تو تربیت من دخالت می‌کنه مثلاً به پسرم چیپس و پفک و هله هوله میده ا میاد دنبالش اونو می‌بره تو کوچه اون روزی اومد دنبال مهراد بردش ۲ ساعت بعد آورد دیدم پای بچه کبوده از مهراد پرسیدم چی شده گفت از بالای اپن افتادم منم رفتم پایین و از مادر شوهرم پرسیدم چی شده گفت من حواسم نبوده از روی اپن افتاده روی لیوان خدا را شکر که لیوان تو پاش نشکسته منم خیلی عصبانی شدم اومدم خونه و به شوهرم گفتم به خانوادت بگو دنبال مهراد نیان وقتی نمی‌تونن مواظبش باشند باز فرداش مادر شوهرم اومد دنبال مهراد کلاً آدم زبون نفهمی هست امروزم اومد دنبال مهراد من چیزی نگفتم نیم ساعتی مهراد پایین بود دیدم آوردش بالا گفت می‌خوام بخوابم رفت خوابید باز از خواب بیدار شد اومد دنبال مهراد بردش با اینکه مهراد ناهار نخورده بود وقتی هم میاد دنبالش دیگه مهراد به حرف من گوش نمی‌کنه و دنبالش راه میفته میره یه ربع بعد صدام زد بیا که بچت تو دستشویی دستشویی کرده بیا بچه‌تو بشور