من حس میکنم افسردگی گرفتم مامانم خونش کرج من کرمانشاه بعد ده روزه مامانم پیشمه امروز که گفت فردا میرم پس همش دارم گریه میکنم نمیتونم جلوی خودمو بگیرم نمیدونم چیکار کنم

منی ک مادر فوت شده چی بگم🙂

اگر مامانم و خواهر کوچیکم پیشم نبودن دو هفته اول من صد در صد افسردگی میگرفتم
چرا چون شوهرامون فهم و شعور رفتار با زن باردار و ندارن

منم مامانم بعد ده روز گفت میخواد بره میومدم اتاق یواش گریه میکردم دست خودم نبود فرداش که گفت میخواد برا سر ثبحونه زدم زیر گریه که دلش سوخت حالا الانم پیشمه

منی ک مامانم کلا 3 روز پیشم بود چی. ی روز از تنهایی کلی گریه کردم حتی شوهرمم خونه نبود. تنها با دوتا بچه

طبیعیه منم دقیقا همینطور بودم خیلی گریه کردم حتی چن روز بعدشم گریه کردم الان عادت کردم دیگ

ما برعکسیم من کرجم مامانم کرمانشاه بعد چله ی بچم میخاد برگرده کرمانشاه از الان استرس دارم تنهایی چیکار کنم چجور حمومش کنم🥲 بدم دست کی خودم یکم بخوابم😓 و هزاران استرس دگ

مامانم اصفهان من خوزستان
خیلی عذاب کشیدم خیلی خیلی خیلی
دست تنها بی کس با ی نوزاد فک میکردم چون داداشامو کمک مامانم میگرفتم همه چی میدونم اما هیچی نمیدونستم
داغون شدم داغون موندم

حق داری عزیزم ولی تو میتونی از پس کاراتو بچه بربیای نگران نباش

عزیزم باید قوی باشی میدونم مادرتو دوس داری دلت میخواد پیشش باشی ولی خب هرکسی زندگی خودشو داره نباید این همه وابسته باشی ایشالا حالت ک بهتر شد با نینی کوچولوت زود زود برو ببینش

خب اگه کاری نداره شرایط ش هست بمونه ،ازش بخواه بیشتر پیشت باشه

چون شرایط سختی داری ولی اینو بدون تو تنها نیستی هممون اوضاع مون همینه

طبیعی هست منم بعد از زایمان به مامانم شدید وابستگی گرفتم درصورتیکه که قبلاً اصلا اینجوری نبودم بعد از ۲۰ روز اوکی شدم بخاطر اینکه تازه زایمان کردی