خانما فامیلای ما همه مادرشوهر و برادرشوهر و همه یه بچه نوه هاشون رو بزرگ می کنن
اصلا اذیت نمی شن
ولی من خونمون دوره نه مادرشوهر دارم نه مادرم نزدیکمه
خودم تنهام
می ترسم از پس یه بچه برنیام
انگار وقتی زنداییام یا خاله هام رو می بینم که انقدر کمکی دارن من پاهام برا بچه داری سست شده
احساس می کنم دارم ناشکری می کنم
دست خودمم نیستا

عزیزم کمک زیاد باشه دخالت هم زیاده توارامش بچه اتو اونجور که دلت میخاد بزرگ کن

منم از اول تنها بودم مادرم ۳روز بعد زایمان کمک بود بعد رفت از روز سوم خودم بچمو ترو خشک کردم خیلی راحت و با ارامش

سلام عزیزم ببخشید شما بیمارستان سیدالشهدا تهران زایمان کردید؟
شکم اولتون بود ?

منم هیچکس نزدیکم نیست
مامانمم ده روز بیاد نهایت
خدا توانش رو میده نگران نباش

من کمکی داشتم خیلی خوب بود الان مسافرتن و حالا حالا ها نمیان من تا فهمیدم میخوان برن بچمو خودم با همسرم بردم حموم و واکسن رو تنهایی پشت سر گذاشتیم گوشم هوش و حواس نذاشته بود برام باز تنها رفتم دکتر بچم پیش همسرم خونه موند میخوام بگم چیزی نیست که از پسش برنیایم اما افسردگی تمرکزی برای آدم نمیزاره

اتفاقا تنهایی خیلی بهتره .دخالت کمتره و خودت بهتر میتونی رسیدگی کنی و تو آینده هم بچه چند تربیتی نمیشه .

منم همینطور تنهام خودمو خودم

تو مادر قوی هستی به تنهایی از پس بچه ات بر میای قطعا😻💖

حق داری سخته واقعا کمک داشتن یه نعمته