سوال های مرتبط

مامان ❤️فاطمه❤️ مامان ❤️فاطمه❤️ ۲ سالگی
*راهکارهایی برای صبور شدن فرزندان*

خودتون صبور باشید
🔸در برخورد با مشکلات زندگی صبور بوده، از ابراز اعتراض‌های علنی و برخورد منفی با کودک خودداری کنید.

گام به گام شروع کنید
🔸بعد از دوسالگی، وقتی کودکتون درخواستی از شما داره، در پاسخ به درخواست‌هاش کمی تامل کنید. گام به گام از ۲۰ ثانیه شروع و کم‌کم زمانشو اضافه کنید تا درخواست‌های کودک به تعویق بیفته و صبر کنه.

بگذارید خودش کارهاشو انجام بده
🔸در انجام کارهایی که برای کودک مشخص کردین مثل «تمیز کردن اتاق» یا «جمع کردن اسباب بازی‌ها» صبور باشین و مداخله نکنین.

از مواجهه کودک با مشکلات نترسید
🔸اگر کودکتون زمین افتاد یا دستش بُرید، خونسردیتون رو حفظ کرده و اجازه بدید کودک کمی درد رو تحمل کنه.

انتظار رو شیرین کنید
🔸در زمان‌هایی مثل انتظار در مطب دکتر و یا ... برای کودک سرگرمی‌هایی مثل کتاب و پازل ببرید و مشغولش کنید.

به قول‌هاتون عمل کنید
🔸به قول‌هایی که بعد از صبر کودک بهش میدین عمل کنید تا نسبت به حرف‌هاتون بی‌اعتماد نشه.

#روانشناسی_کودک

@koodakaneh7
مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
دوستان یه سوال می خوام بپرسم ولی اگر کسی بارداره نخونه شاید باعث بشه بترسه.
پسرم معمولا می رفت تو اتاق خودش در رو می بست (برق اتاقشم همیشه روشنه) بعد نق می زد که بیا در رو باز کن زود می رفتم در رو باز می کردم و همه چیز اوکی بود. تازگیا چند روزیه می ره تو اتاق در رو می بنده و صداش درنمیاد اگر برم پشت در صداش کنم آروم شروع می کنه جیغ زدن وحشتناک و کوبیدن خودش به در. چون پشت در هست نمی تونم کامل در رو باز کنم فقط دستگیره رو می کشم پایین و همون اندازه که در خودش باز می شه دیگه دست نمی زنم ولی در محکم دوباره بسته می شه. اصلا نمی بینم خود پسرم این کار رو می کنه یا نه ولی اون همچنان جیغ می زنه و گریه می کنه و می زنه به در. چندین بار این باز و بسته شدن در و جیغای پسرم و کوبیده شدناش به در ادامه پیدا می کنه تا بالاخره آخرش دیگه یه بار که در رو باز می کنم خودش در رو تا آخر باز می کنه‌. درحالی که به شدت گریه می کنه و ترسیده خودش رو میندازه تو بغلم. درحدی که تا یک ربع هق می زنه و از بغلم پایین نمیاد. به نظرتون طبیعیه؟ برای شما تا حالا پیش اومده؟
مامان ماه پسرم مامان ماه پسرم ۲ سالگی
💕💕


خیلی بددهنم
همش دارم به بچه و همسرم فحش میدم
اینقدر تو خونه از پدرم فحش خوردم که اینجوری شدم.
الان بچه امم داره راه منو میره.


من میدونم که بعد از گفتن کلمات منفی به فرزندت چه حالی میشی🥺 عذاب وجدان، احساس گناه و ناراحتی از اینکه اون هم همه رو یاد میگیره و البته مطمئنم هزاران بار هم تلاش کردی تا دیگه نگی اماااا، درسته که دوران کودکی خودتون هم تأثیر داشته و باعث آسیب شما شده اما الان خود شما الگو هستید و یه جا باید این چرخهٔ معیوب و آسیب زننده رو قطع کنی و فقط و فقط «تو» هستی که میتونی به خودت و پسرت کمک کنی.


حالا این مراحلی که میگم رو با دقت لطفا انجام بدید:.

* اول از همه پر تکرارترین کلمات منفی و بدی که استفاده میکنی رو بنویس.(همه رو🤬).

* دومین مرحله اینه که روی همون کاغذ که کلمات رو نوشتی، موقعیت‌هایی که در اون از این کلمات استفاده میکنی رو هم بنویس (مثلا موقع غذا نخوردن فرزندم، موقع ننوشتن تکالیف و تمام موقعیت‌هایی که عصبانی میشی و از کلمات منفی استفاده می‌کنی)..

*سومین مرحله اینه که برای خودت جملات و کلمات منطقی و مثبت رو جایگزین کلمات منفی بکن(مثلا «شنیدی مامان؟» به جای «مگه کَری؟»، البته ببخشیدا😬).

*در مرحلهٔ چهارم سعی کن هر وقت که یه کلمهٔ منفی به ذهنت میاد و میخوای ازش استفاده کنی، تا ۳۰ ثانیه سکوت کنی (واقعا خیلی این تکنیک جواب میده بخصوص پشت فرموووون🥵).

*در مرحلهٔ پنجم هم انقدر این روند رو تکرار کنید تا بتونید پیروز بشید. شک نکنید که میتونید😍.

مامان‌ها و باباهای عزیز، پیشنهاد شما چیه؟!
تجربه‌ای در این زمینه داشته‌اید آیا؟!