سوال های مرتبط

مامان ماه پسرم مامان ماه پسرم ۲ سالگی
💕💕


خیلی بددهنم
همش دارم به بچه و همسرم فحش میدم
اینقدر تو خونه از پدرم فحش خوردم که اینجوری شدم.
الان بچه امم داره راه منو میره.


من میدونم که بعد از گفتن کلمات منفی به فرزندت چه حالی میشی🥺 عذاب وجدان، احساس گناه و ناراحتی از اینکه اون هم همه رو یاد میگیره و البته مطمئنم هزاران بار هم تلاش کردی تا دیگه نگی اماااا، درسته که دوران کودکی خودتون هم تأثیر داشته و باعث آسیب شما شده اما الان خود شما الگو هستید و یه جا باید این چرخهٔ معیوب و آسیب زننده رو قطع کنی و فقط و فقط «تو» هستی که میتونی به خودت و پسرت کمک کنی.


حالا این مراحلی که میگم رو با دقت لطفا انجام بدید:.

* اول از همه پر تکرارترین کلمات منفی و بدی که استفاده میکنی رو بنویس.(همه رو🤬).

* دومین مرحله اینه که روی همون کاغذ که کلمات رو نوشتی، موقعیت‌هایی که در اون از این کلمات استفاده میکنی رو هم بنویس (مثلا موقع غذا نخوردن فرزندم، موقع ننوشتن تکالیف و تمام موقعیت‌هایی که عصبانی میشی و از کلمات منفی استفاده می‌کنی)..

*سومین مرحله اینه که برای خودت جملات و کلمات منطقی و مثبت رو جایگزین کلمات منفی بکن(مثلا «شنیدی مامان؟» به جای «مگه کَری؟»، البته ببخشیدا😬).

*در مرحلهٔ چهارم سعی کن هر وقت که یه کلمهٔ منفی به ذهنت میاد و میخوای ازش استفاده کنی، تا ۳۰ ثانیه سکوت کنی (واقعا خیلی این تکنیک جواب میده بخصوص پشت فرموووون🥵).

*در مرحلهٔ پنجم هم انقدر این روند رو تکرار کنید تا بتونید پیروز بشید. شک نکنید که میتونید😍.

مامان‌ها و باباهای عزیز، پیشنهاد شما چیه؟!
تجربه‌ای در این زمینه داشته‌اید آیا؟!
مامان محمدرادین مامان محمدرادین ۲ سالگی
مگه میشه تو خونه بچه باشه و خونه مرتب باشه؟!؟!

بله، چرا نمیشه ...
من از وقتی پسرم تونست راه بره یه قانونی رو خیلی نامحسوس باهاش شروع کردم کار کردن و اونم این بود که با هر چی بازی می‌کنی ، وقتی بازیت تموم شد بزار سر جاش بعد میتونی وسیله دیگه رو بیاری و بازی کنی ( این قانون به هیچ عنوان با زور و .. نبوده و به صورت بازی و کاملا غیر مستقیم با هم اجرا کردیم .)
دومین قانون بازی های ریخت و پاشی مثل خمیر بازی، آرد بازی، بازی های انتقال خشک و خیس و ... توی اتاق خودش و روی زیر انداز مخصوص انجام میشه( هوا خوب باشه توی بالکن هم خیلی دوست داره ) و بازی های حرکتی و فیزیکی هرجای خونه آزاده باشه مثل توپ بازی، ماشین بازی، عروسک بازی و ...
و اما کتاب خوانی ... اولا که یه سبد بزرگ کتاب داره که در دست رس خودش هست و خودش انتخاب می‌کنه کدوم کتاب رو بخونیم، دوم درباره محل کتاب خوانی سخت نگرفتم من ولی خود به خود روی کاناپه بزرگه رو دوست داره ،بنابراین اونجا شده محل کتابخوانی ما که اونم بعد از خواندن و کیف کردن خودش می‌بره و میزاره توی سبدش( البته مثل خودم مرتب نمیچینه ولی خب من آزاد میزارمش بعد خودم مرتب میکنم)


اگر دوست دارید تاپیک های این مدلی داشته باشیم ، حتما بگو تا از تجربیات هم استفاده کنیم.
مامان ahoora🧿💙 مامان ahoora🧿💙 ۲ سالگی
یه تجربه بهتون بگم شاید به دردتون بخوره
برای هر چیزی عجله نکنید
مثلاً عجله برای گرفتن پوشک،شیر یا پستونک
شاید این حرف آرومتون کنه که هیچ بچه ای با پوشک مدرسه یا پیش دبستانی نمیره
چند روز پیش با زن داداشم صحبت میکردم و بعدش هم با پزشک اهورا مشورت کردم اون هم همین و بهم گفت
من برای هیچ کاری در مورد اهورا عجله نمیکنم
برای قطع شیرش تازه یک هفته است که ترک کرده و اصلا به حرف بقیه گوش ندادم، از یک و نیم سالگی اطرافیان مرتب میگفتن از شیر بگیرش اما من یه کار خودم ادامه دادم
برای پوشک هم دکترش گفت از 2/5 سالگی به بعد و البته هر بچه ای با بچه دیگه متفاوت و ممکن سن از پوشک گرفتن در بچه ی دیگه مثلا 3/5 سالگی باشه
مهمترین نکته اینکه وقتی بچه رو از این موارد بالا ترک بدید که حوصله داشته باشید و با حوصله پیش برید وگرنه کارتون خیلی سخت میشه
بهانه گیری و گریه هم کاملا طبیعی
ضمناً پزشکش می‌گفت اکثر افرادی که حالا وسواسی هستن به خاطر اینکه خیلی زود از پوشک گرفته شدن، که روی این موضوع من با چندین و چند نفرت هم مشورت کردم و همه این و تأیید کردن
امیدوارم عجله نکنید ❤️
مامان مایا مامان مایا ۲ سالگی
سلام مادرامن میخوام تجربه از شیر گرفتن دخترم رو براتون بزارم،دریته که روش تدریجی خیلی خیلی عالیه واگه کسی بتونه با روش تدریجی بچه رو از شیر جدا کنه کارش کارستونه.اما من نشد به این روش بگیرم وچون دخترم خیلی وابسته شده بود هم به خاطر دندوناش هم اینکه غذا نمیخورد ودیگه موقعش بود که بگیرمش،صبر زرد تهیه کردم ،چند روز قبل اینکه صبر زرد رو بزنم موقع شیر خوردن بهش میگفتم شیر اه شده ،داره تلخ میشه تو بزرگ شدی دیگه نباید بخوری وخلاصه این حرفا اونم میخندیدو شیرو ول میکردومیرفت،تاروزی که تصمیم قطعی گرفتم صبر زرد رو تو لیوان آب گرم ریختم اما یه نمه از زلالی آبش که کمی تلخ بود زدم به طوری که تونست بخوره ولی کمی تلخی به دهنش بود،دوباره بهش میگفتم ببین چقد بدمزه شده تو که نباید بخوری چون خیلی بزرگ شدی،همین شد که دیگه سمتش نیومد ،چند روزی بغل گرفتن وسرگرم کردنش با بازی وبیرون رفتن گذشت ،فقط شبا کمی دیر میخوابه که اونم انشالله بعد یک ماهی که از شیر گرفتن گذشت تنظیم میکنم