۱۰ پاسخ

والا زشت نباشه میخوام بگم که
من گفتم هرکی زدت بزنش
ادب زیادی برای این دور و زمونه خوب نیس

یادش بده اولین برخورد و کتکی خورد بلند بگه نه و بره عقب یا بیاد پیش تو
دفاع کنه یعنی بزنه اونم تو گفتی کار خوبی نیست

بچه من اگه بچه ای کوچکتر خودش باشه گاهی میزنتش اما اگه هر بچه ای بزنتش اصلا کاری نمیکنه🥲

باید یاد داد که از خودش دفاع کنه
من پسرم کلاس دوم بود امسال من خیلی رسمی تربیتش کردم مثلا شوهرم گفت ول کن بابا هرکی زد بزنش از خودت دفاع کن
دیگه خیلی بهتر شد کسی نمیتونه اذیتش کنه🤦

من گفتم محکم بگو نه دستاتو بگیر جلوت و از اون فاصله بگیر. بگو به مامانم میگم . اگه بگی تو هم بزن دفعه بعدی اون میشه بچه ای که راه میفته بقیه رو میزنه حتی بچه های کوچیکتر یا خودتون. چون دیگه تو مجوز زدن رو بهش دادی

پسر منم همینه وقتی یکی میزنتش دستشو میذاره رو صورتش و نگا میکنه حتی گریه ام نمیکنه که من دعوا کنم اون بچه رو....مثلا پسرخاله ام ۵سالشه مثل حیوووون بچمو سیلی میزنه این هیچی نمیگه من حواسم نباشه خیلی اذیت میکنه بچمو اونقدر حرص میخورم که نگو ....میگم مامانی لااقل یه جیع بزن من دعواش کنم ...اما میخوام یادش بدم هرکی زدش بزنتش حالا هرجور که خودش بلد شد از بس از این پسرخاله بیشعورم حرص میخورم که بجمو میزنه خالمم هیچی نمیگه هی میگه نه نزدش....

زوده عزیزم
مربی بچه من گفت الان قدرت حرف زدن ندارن شما باید کنارشون باشین و حمایتش کنین و همدلی کمین باهاش

منم الان تو این سن به ماهورا میگم زدن کار بدیه یا نباید کسیو اذیت کنی ولی اگه یکی بزنش اذیتش کنه میگم برو بزنش دیگه گریه نمیکنه

من گفتم هرکی زدت بزنش😐 الان میان میگن چه مادریه ولی همیشه به بچه هام میگم میگم نباید کسی بزنیم دردش میگیره گریه میکنه ولی اگه کسی زدتون بزنینش

بگو داد بکشه

سوال های مرتبط

مامان آقا کایان💓 مامان آقا کایان💓 ۲ سالگی
سلام هم قبیله ای ها
اومدم درد و دل خیلی ناراحتم
قصه از این جا شروع میشه که من به درخواست همسرم برای عمل خواهر شوهرم اوندم شیراز که کمکی باشم،برادر شوهرم هم باهامونه خیلی پولداره و به پسرم خیلی محبت میکنه در حدی که وقتی پیشش هست اصلا نمیاد سمتم ،میخوام پوشکش عوض کنم با گریه و شیونه ،لباسش عوض کنم گریه و شیونه ،صورتش بشورم گریه و شیونه و میره سمت عموش اونم هی ناز میکشه و بوسش میکنه ، به بار هم شوهرم تو جمع گفت خوبه ها پات رو پات بزاری یکی دیگه بچه داری کنه هیچی نگفتم ،امشبم پسرم چسبیده بود به عموش، عمو هم وقتی خسته میشه تیکه می‌میپرونه، امشبم بد تیکه ای پروند که خیلی ناراحت شدم، شوهرم بعد عمل خواهرش برگشت شهرمون که بره سرکار منم اینقدر ناراحت شدم که گفتم همین فردا میای دنبال منو پسرم من تحمل ندارم میترسم حرفی بزنم حرمت ها خراب بشه چون پولداره خیلی تو زندگی کمکمون کرده برا همین نمیتونم مستقیم حرفی بزنم و تصمیم دارم که برگردم تا این رفتارهای دیگه نبینم ،از طرفی هم ابن برادر شوهر خیلی استرسی هست میترسم بچه ام هم استرسی بشه که بخاطر ترس های عموش کمی شده میبرمش پارک میترسه سر سره بازی کنه ، از بچه ها میترسه و گریه میکنه کلا زیاد میترسه. کلافه ام و واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم.
مامان 🩵کیانم🩵 مامان 🩵کیانم🩵 ۲ سالگی
مامانا بچه های شما هم خیلی لجبازن؟؟؟؟
کیان که دیوونم کرده تازگی ها هم که به حدی اذیت هاش زیاد تر شده که مخم نمی‌کشه بقران
شوهرم که همیشه منو واسه دعوا کردن کیان دعوا میکنه ببینین دیگه به چه مرحله ای رسیده و این بچه ادیت میکنه اونم که خودشم چند روزه اعصاب و روان نداره
کیان ماشالله خیلی شر بوده به حدی که یه مدت با قرص اروم میکردم خودمو ولی الان اگه بگم پوستمو کنده دروغ نگفتم
به شوهرم میگم از بچه ترسیده شدم
خواهرشوهر من سالی یکی دوبار میاد خونه مامانش که طبقه پایین مایه
یک روز اومده بود این کیان رو بغل کرد رفت پایین ینی فکر کنین یک بعدازظهر تا شب ۱۰بار گفت این چه بچه ایه من سه تا پسر دارم اذیت های سه تاشون روی هم اندازه این پسره نمیشه
ینی سرشو گرفته بود از درد
تعجب کرده بود
منم واقعا دیگه نمیکشم خیلی خسته شدم
بدتر این که تازگی ها خیلی بدتر شده خیلی هاااا از وقتی که دیگه تقریبا ۲سالش شد
البته میدونم توی این سن بیشتر بچه ها همینن ولی میخوام بدونم شما چجوری کنار میاین من که توی سرم هم فولاد بزارن از دست این بچه کم میارم باز