۹ پاسخ

منم همینطورم 😔 +جدیدا خیلی عصبی شدم و الکی گریه میکنم

دم پسرت گرم که میزاری بخوابی
من تا چشمامو ببندم دخترم انقد انگشت میکنه
حواسم نباشه با کله میاد تو صورتم
مامان شادی باش براش چیزی نمونده پسرت یه ساله بشه این روزا زود میگذره

منم اینجوری بودم و البته هستم..دو روزه صبح زود که نورا بیدار میشه دیگه باهاش کلنجار نمیرم که بخوابه میزارمش تو کالسکه میریم بیرون یه نون میگیرم و یه دور تو پارک میزنیم هواام خنک و خوبه بعد میاییم صبونه میخوره و خستس دوباره میخوابه منم یکم کارامو میکنم..عصرم آفتاب که میره باز میریم بیرون بااین که اولاش اصلا دوست نداشتم ببرمش بیرون..واقعا دیگه خسته شدم از بی حوصلگی و تو خونه موندن.. الان از تو بالکن اومدم،خاکارو شستم و گلارو سروسامون دادم بهشونم قول دادم دیگه ولشون نکن که داغون بشن😄

والا ما هم تو گرما بیرون نمی‌ریم
فقط عصر و غروب به بعد با همسرم میریم بیرون

دوروز بری بیرون اوکی میشی الکی بخودت تلقین نکن افسردگی چیه دختر فکرشم نکن بردار بچه رو برو بگرد یچیزی بخر

خب منم تا ۱۲ظهر خوابم ولی دیگ بعدش پا میشم ب کارا میرسم

با بچه چجوری میخوابی؟

عزیزم چرا خوابتو تنظیم نمیکنی صبح زود بیدار شو همت کن یه موت خوابتو تنظیم کن شبا با بچه ت بخواب صبحم با هم بیدار شید

منم همینم علتش اینه ک فقط شبا میتونیم برا خودمون باشیم🥲

سوال های مرتبط