۴ پاسخ

نمیدونم سیستم دکتر شما رو
ولی دکتر من گفت چه طبیعی چه سزارین چه اختیاری چه اجباری من دست مزد جدا میگیرم که گرفت

عزیزم با وزن چقدر به دنیا اومد؟

چه پررو ان. واسه کار زشتشون منتم می ذازن سر آدم. 😒😒

نده بابا

سوال های مرتبط

مامان آریا جون مامان آریا جون ۶ ماهگی
پارت ۲
رفتم خونه حموم رفتم و وسایلم رو جمع کردم با شوهرم رفتیم بیمارستان نامه رو دادم به مامای بیمارستان شانس منم چند نفر برای زایمان طبیعی بودن بیمارستان رو گذاشته بودن روی سرشون انقدر داد میزدن حسابی ترسیده بودم ماما فشارم رو گرفت ۱۶ شده بود به دکترم و اطلاع داد
خداروشکر اون شب مامای خوبی گیرم اومده بود بهم گفت کمتر کسی دیدم با فشار بالا زایمان طبیعی کنه بیشتریا آخر میرن سزارین منم دیدم اینجوریه با شوهرم صحبت کردم و قرار شد سزارین اختیاری بشم چون بیمارستان تا درد زایمان طبیعی نکشی سزارین اجباری نمیکنن به ماما گفتم میخوام برم سزارین همون جا زنگ زد به دکترم خداروشکر دکترم داخل بیمارستان بود اومد و هزینه ها رو پرداخت کردیم من و ساعت ۱۱ شب بردن اتاق عمل سوند وصل کردن که سوزش داشت اما قابل تحمل بود آمپول بی حسی هم دردش مثل دیگر آمپول هایی که میزنیم بود جو اتاق عمل خیلی صمیمانه بود دکترم میگفت تنها بیمارم که از روز اول میگفت طبیعی میخوام اومد در زایشگاه جا زد این بود 😂
تمام پرسنل چون از ساعت ۱۲ گذشته بود بهم میگفتن باید فطریه ما رو تو بدی 😅
پسرم ساعت ۱۲ و ۵ دقیقه بدنیا اومد و بهترین لحظه زمانی هست که صورتش رو گذاشتن روی صورتم
اینم از زایمان من سوالی دارین بپرسین جواب میدم عزیزان
مامان دلوین مامان دلوین ۶ ماهگی
#پارت یک
بالاخره منم اومدم با تجربه زایمانم😁
من انتخابم سزارین اختیاری بود چون از طبیعی وحشت داشتم
اینم بگم که من دخترم تا ۳۶ هفته بریچ بود و بعد چرخید بل اینکه بارداری اولمه😵‍💫
بارداری خیلی سختی داشتم سه هفته آخر بچه کامل اومده بود تو لگن
منم همش استرس اینکه طبیعی زایمان نکنم....
خلاصه دکترم گفته بود چهار اردیبهشت برم پیشش تا پنجم بستری بشم تو بیمارستان
ولی خودم از تقریبا شنبه که می‌شد اول اردیبهشت دلدرد و کمردرد پریودی داشتم و یکشنبه رفتم پیش دکترم که گف فردا ۶ صب ناشتا برم بیمارستان
استرس داشتم ولی خیلی خوشحال بودم چون میدونستم دیگه سبک میشم و دخترم رو میبینم
خلاصه ۶ صب رفتم بیمارستان با دکترم تماس گرفتن که جواب نداد
تا ۶ ونیم بهش زنگ زدن ولی جواب نمی‌داد و اونجا بهم گفتن این دکتر سابقه جواب دادن تلفن نداشته
😑منم که دکتر نامه طبیعی بهم داده بود و گفته بود اونجا حرف از سزارین نزن سقف روسرم خراب شد و گفتم ایوای من بچه هم تو لگنه و دکتر ول کرده ک من طبیعی زایمان کنم
مامان پِسته 🤰🧒🧿💙 مامان پِسته 🤰🧒🧿💙 ۱ ماهگی
اومدم از تجربه زایمانم بگم
(طبیعی اجباری)🥺🥴😶
اونم دقیق ۳ هفته زودتر تو ۳۵هفته و ۳ روز😢😅
۲۲شهریور و پنج شنبه بود
طبق معمول یه چیزی خوردم و رفتم سرویس اومدم دراز کشیدم داشتم با گوشی وَر میرفتم که یهو احساس کردم یه چیزی ازم اومد بیرون فکر کردم ترشح هست دست زدم دیدم مثل ادرار رقیق هست.بلند شدم رفتم سرویس دیدم همزمان با ادرار چندتا لخته خون اومدم سریع خودم شستم بلند شدم شلوارم و پام کنم یهو تا نوک پام خیس شد هیچ کنترلی هم نداشتم
قلبم اومد تو دهنم تا از سرویس بیام بیرون همین طوری آب میومد و قشنگ تا نوک پام خیس میشد
سریع زنگ زدم به همسرم و تا وقته حاظر شدم و مدارک و برداشتم تو این وضعیت هم همچنان ازم داشت آب میومد
من میخواستم بیمارستان ولیعصر رشت زایمان کنم چون هم دکترم اونجا بود هم مورده پسند خودم بود و اینکه ۲۸شهریور برم پیش دکترم تا چکاپ آخر باشه و نامه و تاریخ بده برای زایمان سزارین اختیاری 😊
که این اتفاق افتاد تو راه چون پنج شنبه بود دکترم مطبش نبود زنگ زدم به بیمارستان ولیعصر و شرایط و گفتم و بهشون گفتم زنگ بزنید تا دکترم بیاد😞
بهم گفتن اینجا زیره ۳۷هفته پذیرش نداره و اینکه من چون زیره ۳۸هفته هستم بچه نارس به حساب میاد و شاید احتیاج به دستگاه ان آی سیو داشته باشه که اینجا نداره اومدنت اینجا بی فایدس و خطرناکه ممکنه یک دقیقه هم به قیمت جون بچت تموم بشه برو یه بیمارستان که این دستگاه ها رو داشته باشه برو الزهرا 😐
بقیش تو کامنت ها جا نمیشه همش😢
لایک کنید بیاد بالا