واقعا مادرایی که بچه های آرومی دارن باید سجده ی شکر بکنند من هر چقدر ماهلینم آروم و مظلومه همون قدرم دلوین به شدت لجباز حرف گوش نکن و جیغ جیغو و گریه و نق نق کنه وحشتناک یهنی یه چیزی میگم یه چیزی می شنوید تازگی ها بیرون خونه و تو خونه هم نداره
عصریه برا اینکه بشینه پای تمرین هاش گفتم انجام بده و بعدش با هم نقاشی می کنیم اومدم یه کم بشینم استراحت کنم به خدا کمردرد دارم گفت مامان نقاشی بیار گفتم باشه یه کمی صبر کن هی نق نق که باید بیای هرچی گفتم یه کمی صبر کن قبول نکرد آخر با همون وضعم بلند شدم رفتم براش بیارم یهو شروع کرد جیغ داد و گریه گفتم چته چرا اینجوری می کمی خوب دارم‌میارم دیگه اعصابمو خورد کرد یکی زدم دره کونش گفتم حالا که صبر نداری جیغ و داد می کنی اصلا برات نمیارم خلاصه شوهرم اومد افتاد به جونم تا خوردم منو زد همه ی مداد رنگی هارو پخش زمین کرد این بچه آخرش منو و شوهرمو به جون هم انداخت تازگی ها گیر هم میده به گوشی من مرتیکه ی پفیوز آشغال اصلا هیچی از من نمیبینه از گرد راه نی رسه میگه تو همش سرت تو گوشیته بابا به خدا صبح تا حالا به کار بودم بهش گفتمم گوه خوریش به تو نیومده منم آدمم انسانم خوب یه کمم تو به این بچه ها برسم از صبح تا شب با منن ان تو بمیری برامن خیلی بهتره تا وقتی بود و نبودت یکیه 😭😭😭من چه گناهی کردم آخه نه از بچه شانس آوردم نه از شوهر به خدا نصف کمرمم گرفته از حرص و جوش نمی تونم از چام تکون بخورم

۲۰ پاسخ

واقعا واسه رفتار همسرت متاسفم خاک برسرش جای اینکه کمک حالت باشه این رفتار می‌کنه ازااولش باید ازش میخواستی بهت کمک کنه اونم پدرش وظیفش به بچها برسه شما ما که گناه نکردی

واقعاااا خوش ب حال هرکی بچه خوب داره

چقد منی😭🖐

بچه ها همه همینن ولی کار شوهرت اشتباهه یه مدت باهاش سر سنگین باش

واای عزیزم خیلی ناراحت شدم بخدا
تو که این همه وقت میذاری واسه بچه ها وقت میذاری این همه تنوع غذایی و میان وعده این همه رسیدگی اینم دستمزدت

من نمیگم شوهرت مقصر نیست
ولی خوب کدوم مردی سراغ داری که به اندازه مادار بفهمن اما از این به بعد یه یر کارهار و بنداز گردن شوهرت حالا هر چی فقط قاطیش کن تا بفهمه شما هم سختته و بعد اینکه به نظر من شبا اگه زود میاد یا برو باشگاه یا برو پیاده روی یعنی اینجا بچه هارو بزار پیش باباشون تا هم تو یه کم استراحت کنی هم یاد بگیره باید یه سری کار بچه هار و بکنه

وااای خیلی حرص میخوره اذم ازدست مردا من که شوهرم بی خیال و بی رگ ....ولی نزار روش تو روت باز بشه بخواد بزنه حالا من که نمیدونم زدنش که میگی مثلا جدی میزنه یا نه اما بچها هم میبینند یاد میگرند

کاش میشد اینجا صدا فرستاد ینی من روانی شدم از زر زرو گریه این دوتا😭😭از اونورم هیچی نمیحورن بدتر عصبی میشن

وای چه بد من هر چی بگم به بچه ها شکر خدا اصلا حساس نیست دلوین رو بیار با آروین من جور در میان از بس که بچه شیطون حرف نشو هستن
ماهلین هم با ائلوین یه دوست خوب میشن از بس آرام هستن

اشکال نداره عزیزم صبور باش یبار که بچه ها خواب بودن بشین باهاش صحبت کن بگو که دوتان انرژی میبرن و توام به استراحت وکمکش احتیاج داری... شاید با زبون خوش شوهرت به راه بیاد.... ان شاء الله بزرگتر شن بچه هات یکم راحت‌تر میشی

به خدا حرف دل من زدی پسر من به شدت لجباز جیغ داد الکی داره پس فردا تولدش به شوهرم میگم تولد نگیریم این بچه آبروی من می‌بره تو‌مهمونی نمیزاره یه نفر یه میوه بخوره جیغ داد که مال من هیشکی نخوره هیشکی خونمون نیاد بچه هارا هول میده میزنه

میزدی تو اون کله ی کچلش نطقشو خفه میکردی مرتیکه رو،🤕

همسرت ذره ای از درک و شعور بهره نبرده!

خانه رشد میبری؟

بچه هات دوقلوان یا شیر به شیر؟

چرا نزدیش یه لگد میردیش حالش جا بیاد

اراد امروز ۲ساعت لج گریه کرد من شوهرم انداخت ب جون هم شوهرم هم رفت بیرون دعوامون شد

ازاین به بعد ازش بخواه وقتایی که خونس بگو نمیتونم ازجات تکون بخور اگه بچه دست‌شویی داشت بهش دست نزن بگو خودت بروبشور کمرم.دردمیکنه

عا مامان یاسین راس میگه می زدی تو سرش تا بفهمه

باید با جارو خاک انداز بیفتم دنبالت کمتر ب اون بچه ها گیر بده توروخدا ،😐😑

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مامانا یه چیزی بگم نیم ساعت پیش ماهلین تو خودش پی پی کرد رفتم شستمش کلی براش توضیح دادم که هر موقع جیش و پی پی داشتی باید به مامان بگی تا تورو ببره دستشویی بعدش شورتشو نشون دادم گفتم ببین چقدر کثیف شده چقدر بده دیگه از این به بعد بگو و اصلا تو خودت جیشو پی پی نکن مرتبم براش تکرار می کنم می پرسم میگم ماهلین اگه جیش داشت باید بره کجا اونم میگه دستشویی😀بعد قبلش از صبح بهش گفتم اگه جیشتو بگی و بری دستشویی بهت جایزه یه اسباب بازی از اون بالا بهت میده بعد دلی هی می گفت بده گفتم نه وقتی ماهلین جیش کرد میده خلاصه ده دقیقه پیش یهو ماهلین اومد گفت مامان دستشویی دارم منم بردمش سرپا میشینه کنار سنگ توالت آب ریختم به پاش بعد دلی میشینه نگاش می کنه قبلا هم بهش گفته بودم اگه کرد بهم بگو بعد نم نشسته بودم دمه در یهو گوشبم دست گرفت حواسم پرت شد ندیدمش که جیش کنه ولی دلوین یهو گفت مامان ماهلین جیش کرد😀بعد منم دیگه اعتماد کردم شستمش آوردمش بیرون دلوینم گفت حالا اسباب بازی بده منم اعتماد کردم دادم یعنی بچه واقعا جیش کرده 🤦🏻‍♀️مت به دلی اعتماد کنم 🤭🤔بچه ی دروغگویی نیست اصلا کاش دیده بودم سرم تو گوشی بود🤭
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
هر روز خدا بچه هام به خصوص دلوین اذیت می کنه با گریه و اینکه میگه نمی خوان لالا کنم می خوابونمش بعدش کلی عذاب وجدان
ولی امروز به طرز عحیبی این دلوین اذیتمون کرد خیلی خواهرشو می زنه دست بزن داره من نمی دونم با این بچه باید چی کار کنم تهدید دعوا کتک هیجی فایده نداره قشنگ پوره کرده منو🥴🥴🥴
امشب دیگه از باباشم کتک خورد شامشون رو کشیدم براشون پشت میز میشینند قشنگ غذاشون رو می خورن کاری به منم ندارن
ولی دلوین وسط کار میره کنار ماهلین اینقدر این بچه رو سوک می زنه اذیت می کنه که با دهن پر گریه می کنه قشنگ زهرمارش میشه هرجی میگم دلوین نکن بیا این طرف شامتو بخور تو چی کار به اون داری گوشش بدهکار نیست امشبم با این کارش از باباش کتک خورد با اینکه تا حالا دست روش بلند نکرده بود ولی عرصه رو به هممون تنگ کرد این بچه
پن نمی دونم اقتًای سنشه باید باهاش مدارا کنیم یا ببرمش مشاوره
خیلی خودخواه و زورگوعه و لجباز
هرچی هم می خواد باید همون باشه صبح پاشه اگه بگه عسل می خوام ندم بهش قیامت می کنه
فقط دعا کنید خدا صبرم بده 😭
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
چند روز بچه ها هی می گفتن بریم پارک پارک پارک گفتم‌بتشه صبر کنبد جمعه می برمتون چون روزای دیگه نمی تونستم دیشبم مهمون بودیم تا امشب به شوهرم گفتم پا شو ببریمشون پارک نزدیک خونه مامان اینا اونجا پارکش عالیه کلی وسیله بازی داره گفت باشه رفتیم دنبال مامانم رفتیم پارک ما سه تایی نشستیم بچه هارو فرستادیم بازی کنند ده دقیقه اولش بیشتر بازی نکردن 😑🙁بعدش رفتن نشستن رو سرسره ها پایین نمیومدن بچه ها پشت سرشون منتظر موندا بودن پدر و مادرشونم کنارشون هرچی من و شوهرم داد می زدیم که بیاین پاین این دوتا فقط نشسته بودن بچه هارو نگاه می کردن تا با زور آوردمشون پایین دلوین که باحیغ آوردمش گفتم فکر کردی پارک رو خریدی اینجا هم زور میگی به مردم 😑خلاصه دوباره رفتن بالا یه دختر گنده نره خر اوند که قشنگ ۲۰ و خورده ای سالش بود برعکس خوابیده بود رو سرسره لنگش تو هوا بعد ماهلین اومد بیاد پایین نزدیک بود پاش بخوره تو صورت ماهلین 😑مامانم پا شد رفت به دختره گفت خواهشا بلند شید از اینجا نزدیک بود کفشت بخوره تو صورت بچه این چه وضعشه 😑خلاصه گفت پارک واسه همه اس گفتیم بله نه واسه تو اینح ری اومدی لم دادی رو سرسره خلاصه همون شد همون این دوتا دیگه اصلا نرفتن بازی کنند خورد تو ذوقشون هرچی گفتیم برید بازی کنید دیگه اومدن چسبیدن به من باز نق و غر و دعوا🥴گفتم خدا وکیلی من اینجا آسایش ندارم یه دودقیقه باز بازی کرد دلوین بعد اومد گفت من شام می خوام گشنمه هیجی یکساعت نشده پا شدیم رفتیم شام بگیریم 😑😑گفتم به من نیومده یک ساعت بیام بیرون مغزم تو آرامش باشه یا باید از دست مردم کاراشون حرص بخوریم یا از دست این دوتا یک هفته بود هی می گفتن بریم پارک آخرشم ده دقیقه بیشتر نشد اومدن چسبیدن به من 😑
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
امروز نوه ی صاحب خونمون تو حیاط بود ۷ ماه از بچه های من کوچیکتره من رفتم لباسارو از رو بند جمع کنم یهو اومد گفت چرا اینقدر بچتون اذیت می کنه 😀همش جیغ می زنه منو بگو هاج واج نگاش می کردم 😂گفتم تو جیغ نمی زنی گفت نه گفتم پسر خوبی هستی پس گفت آره حالا صبحش صدا گریه هاشو شنیدم 😀😀ولی بازم با اینکه پسره از بچه های من آروم تره خداوکیلی میبینی بعدشم میگن مقایسه نکن خوب آدم میبینه می فهمه جقله بجه اومده اینو میگه اونوقت منه بدبخو هنوز درگیر حیش و پی پی و حرف زدن افاضاح بچه هامم 😥😥درسته سالمن باز خداروشکر ولی به خدا این حرف زدنشون واسه من شده حسرت بعد ۴ ماه هنوز اونجوری خوبم حرف نمی زنند به خصوص دلوین خیلی قر و قاطی میگه البته بهتر شدنا ولی بازم اونجور که می خوام نیست همیشه من تو زندگیم واسه به دست آوردن ساده ترین چیزا هم باید سختی بکشم 😥😥بچه هام چند روز دیگه تولد ۴ سالگیشونه به خدا غبطه می خورم خیلی 🥺🥺🥺نمی دونم تو بارداریم چه کوتاهی کردم که بچه هام همه کاراشون اینقدر زیاد دیر شد چه کوتاهی کردم در حقشون منی که ۹ ماه رو کامل استراحت مطلق بودم ۳ بارم نزدیک بود از دستشون بدم 😥😥
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
میگن تو دوران ترک پوشک سعی کنید بچه رو دعوا نکنید اصلا ولی من تو کتم نمیره بچه ای که بزرگ شده و کاملا می فهمه کارش اشتباهه و نمیاد و نمی خواد بگه جیش و پی پی داره و تو شلوارش می کنه رو اگه نخوای هیجی هم نگی فکر نی کنی کار بدی نکرده و ادامه میده من امردز دیگه از در دعوا وارد شدم 😑😑😑حالا نه خیلی بدها ولی دعواش کردم گفتم یعنی چی به من نمیگی می ددنی چند روزه روزی هزار بار دارم می برمت دستشویی و چقدر دارم برات تکرار می کنم که اگه جیش داشتی باید بگی ولی بازم کار خودتو می کنی ماهلین فقط نگام کرد و هیجی نگفت سری بعد ه بردمش دستشویی گفتم اگه تو خودت جیش کنی دعوات می کنما گفت مامان دعوا نکن گفتم پس همکاری کن تا دعوات نکنم تا عصر برم کلی جایزه برات بخرم دیشب در حد انفجار خودشو گرفته بود دیگه داشت میریخت که بردمش دستشویی ولی می ترسه دیگه ناچارا حیش کرد بعدش گفتم ببین چقدر راحته اصلا ترس نداره
می دونم حالا حالاها باید صبر کنم و صبور باشه تا دیگه بهم بگه ولی احساس می کنم وقتی جیش می کنه من چیزی نگم فکر می کنه کارش درسته و ادامه میده حالا دیگه نمی دونم
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام می دونم با سوال های تکراریم خستتون کردم ولی به خدا بعضی ها اینچا خوب آدمو راهنمایی می کنند آدم انگیزه میگیره
خیلی هم همه مهربون و با شخصیت 🥰
میگم دیشب می خواستیم بریم خونه مادرشوهر و چون خیلی حساسه مجبور شدم ماهلینو پوشک شورتی پاش کنم امروزم روز سومه که باز اقدام کردم دیگه باید تلاشمو بکنم چقدر آخه پا پس بکشم 🥺🥺
بعد دیشب مادرشوهرم بهش گفته جیش داری بیا تا ببرمت دستشویی اونم‌گفته من پوشک دارم 😑😑من قیافم ابنجوری بود😳😳😳این بچه خیلی کلکه تو این ۳ روزم یه بارشو موفق شدم بقیشو همه رو تو خودش کرده اگه خیلی وقته نرفته باشه دستشویی هر یه ربع ۲۰ دقیقه می برمش اگه تازه کرده باشه ساعتی یه بار می برم خودشم یه وقتا میگه ولی وقتی می برم نمی کنه 😑😑😑بعدشم میگه الکی الکی و می خنده الکی میگه درواقع اونوقت که جیش داره و باید بگه نمیگه زرتی تو خودش می کنه 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
کسی بوده بچش مثل من یعنی با این شرایط من می تونم موفق بشم ؟؟دیشبمو مجبور شدم شورتی پاش کنم ولی گفتم دیگه به هیچ عنوان چون خیلی بچه ی باهوش و زیرکی کاش همون پارسال با دلوین با هم گرفته بودمش خودمو راحت می کردم اسیر شدم 🥴🥴🥴
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مامانا در جریان دختر من که هستید خیلی شرمندم که دائما تاپیک میزارم اینجا همتون رو اذیت کردم ببخشید😔😔ولی میگم شاید فرجی بشه یکی بتونه کمکم‌کنه دخترمو ۳ ماهه کاردرمانی و گفتاردرمانی می برم حرف زدنش خیلی حیلی بهتر شده مثلا امروز باباش اومد خونه گفت بابا امیر سلام خوبی به خدا قسم دختر من حتی یه ‌کلمه هم حرف نمی زد خداروشکر پیشرفتش خوب بوده درکش خوب بالا رفته امروزم روز ۴ ام که دارم از پوشک میگیرمش ولی ترس داره از جیش کردن چه خودم سرپا بگیرم چه تو قصری بزارم چه تو دستشویی چه تو کمکی توالت فرنگی در هر حالت هر صورت میگه مامان ترسم ترسم دست و پاش می لرزه دیروز گریه هم افتاد 😭ولی همکاریش عالیه دیگه از بس گفتیم‌نباید تو خودت جیش کنی خیلی خودشو نگه میداره صبح که بلند شد تا دوساعت بعدش خودشو نگه داشت تا بالاخره تو شلوارش کرد به شدت از جطش کردن تو دستشویی و اینجور جاها می ترسه تو حمام پر از اسباب بازیه شعر و قصه براش می خونم‌ تشویقش می کنم کلی فیلم از تو گوگل براش گرفتم مرتب براش میزارم ۸ ماهه خواهرش جلو چشنش تو دستشویی جیش می کنه ۳ ماهم هست که روزی یکی دوبار می بردمش تو دستشویی خودم جلوش بارها حیش کرد ولی هیچ کدوم از این کارها موفقیت آمیز نبوده و در نهایت میگه می ترسم صبرمو خیلی دارم بالا می برم به هیچ وجه گفتم تسلیم نمیشم حتی همه جای خونه رو رو فرشی و ملافه و پتو انداختم که کمتر نجس بشه قید همه چی رو زدم واسه بچم بعد امروز فهمیدم که ترس داره و میگه می ترسم به نظرتون کاردرمانش می تونه براش کاری بکنه ؟؟؟می خوام امروز بهش بگه که بچم از جیش کردن تو دستشویی اینا می ترسه به نظرتون فایده داره
فقط توروخدا حلالم کنید خستتون کردم با تاپیک هام به خدا دیگه خجالت می کشم از تاپیک گذاشتن 🤭
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
بچه ها توروخدا با دل پاکتون برام دعا کنید خیلی نیاز دارم به دعاهاتون صبر و تحملم نسبت به هرچیزی خیلی کم شده خیلی
هرجی سنم داره میره بالاتر بدتره وقتی هم پریود میشم یا از چند روز قبلش وحشتناک سگ هار میشم 😬😬😬نسبت به هیچ سختی تحمل ندارم به خدا دوست دارم همه کار کنم دلم می خواد از صبح تا شب همه کاری بکنم هرچقدر اینا ریختن و پاشیدن عین خیالم نباشه و جمع کنم ولی از نظر بدنی کشش ندارم نه پاهام قدرت داره نه کمرم نه بدنم از نظر اعصابی هم خیلی ضعیفم
نمی دونم شاید به خاطر تیروییدمه یا به خاطر تمام سختی هایی که تو زندگیم کشیدم که الان تحملم کم شده
باور کن به صدای گریه ی بچه حساسیت پیدا کردم حوصله نق نق ندارم تحملم خیلی کمه دست خودم نیست 😑😑اینم بگم دوتا توده تو تیروییدم دارم که اصلا نمی دونم چه وضعیتی داره احساس می کنم بدخیم شده چون خم خیلی زود خسته میشم هم اعصابم نمی کشه به خدا نمی دونم چه کنم 😥😥😔من مادرم باید کشش داشته باشم😔😔😔به نظرتون چی کار کنم صبرم بره بالا راهی دارید ؟
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام‌مامانا از دیشب دوبار تاحالا مادرشوهرم‌گفته برا ناهار بیاین الانم شوهرم زنگ‌زد گفت باز زنگ‌زده که بیاین من به خاطر ماهلین که جیش و پی پیشو نمیگه خواستم بعد ازظهر برم که کمتر اذیت بشم و استرس بکشم قضیه رو شوهرم‌گفته بهش میگه اشکال نداره پاشین بیاین یه کاریش می کنیم‌میرند تو حیاط اینا بچه رو اذیت نکن اخه مادرشوهرم وسواس داره میترسم بندو آب بده این بچه 😬😬😬بخوام پوشک کنم که تا آخر شب اونجاییم تمام تلاشم به باد میره به نظرتون چی کار کنم ؟؟گفتم خوبه نوار بهداشتی بزارم داخل شورت آموزشی یه شلوارم بپوشونم روش اسیر شدم به خدا از دستش اصلا نمیگه 😬😬سعی می کنه جیش نکنه تو خودش پاشو که ضربدری می کنه وایمیسه من می فهمم‌جیش داره می دوعم‌می برمش الان ۹ روز شده ولی اصلا نمیگه 😑🤦🏻‍♀️پی پی رو هم یه گوشه میشینه تکون نمی خوره
به نظرتون چی کار کنم من الان زشته تا کی بگم‌ من نمیام ناراحت میشن
این بچه هم‌که یا نمیگیره 😬می ترسم از دستم‌در بره اونجا
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام مامانا خوبید؟
همیشه شوهرم می گفت به خدا این ماهلین همه چی می فهمه همه چی حالیشه فقط خیلی زیرک و باهوشه و خیلی موزمار و کلک
ولی من هیچوقت باور نکردم می گفتم نه بابا بچه ضعیفه فلانه ولی امروز همین امروز همین ساعت بهم ثابت شد این بچه هیچیش نیست فقط خیلی کلکه من چند روزه دارم قصه های مربوط به ترک پوشک و کثیف بودنش و اینا رو براش می خونم‌ تو این ۱۰ ماه هم که دلی رو از پوشک گرفتم میره میبینه و کامل کاملا دیگه فهمیده جیش و پی پی چیه فقط تنبلی می کنم امردز که شستمش یهو بعدش گفت مامان پوشک می خوام 😑گفتپ چی گفتی تکرار کن فهمید کارش خوب نیست هرچی گفتم تکرار نکرد و فقط خندید بعد اون موقع تا حالا دارم ازش می پرسم دلوین اگه حیش داشت باید بره کجا گفت دستشویی 😀بعد دوباره پرسیدم گفت بره دستشویی بعد گفتم اگه ماهلین جیش داشت باید بره کجا هیچی نمی گفت فقی می خندید هرچی گفتم خندید بعد گفتم خیلی کلکی دیگه اگه پوشک شورتی پات کردم خیلی هم علاقه نشون میده بعد شلوارشد درآورد رفت قشنگ سرپا نشست کنار دستشویی 😑😑ولی جیش نکرد فقط مشکل من همینه که تو دستشویی جیش نمی کنه اصلا یه بارم نکرده اصلا اصلا که حتی جیش خودشو ببینه حالا نظرتون چیه باز دست نگهدارم یا این بچه تنبلی می کنه سفت وایسم پاش و هرنیم ساعت به نیم ساعت ببرمش ؟؟؟یه بار جیش کنه تو دستشویی بقیش واسم کاری نداره
تا الام هزار بار اقدام کردم فایده نداشته 😬😬😬😬بچه ای که تنبله فکر می کنه فقط قراره تو پوشک جیش کنه اینم بگم هفته ای دوبار حتما باید ببرم گفتار درمانی اون موقع چی کار کنم‌؟؟