۱۱ پاسخ

دختر منم همینه هیچ کس درکم نمیکنه که یه غذا درست کردن چقدددد سختمه همش دلم میخواد بمیرمممم از بس که گریه میکنه چسبیده بهم

آنقدر گریه میکنه که من دستشویی هم نمیتونم برم از جلو چشمش یه لحظه دور بشم گریه هاش شروع میشه
میگه فقط پیش من بشین حتی سرپا باشک گریه میکنه و دستاش رو باز میکنه منو بغل کن
دیگه باید صبور باشیم این روزا هم میگذره

باهاش حرف بزن از تو اشپزخونه شعر بخون اگه برات مقدوره ببر بشینه تو آشپزخونه. تو کالسکه بذار با خودت ببر. واسه خودتو بچه‌ت سختش نکن همه این دوره رو گذروندیم الان 4 دست وپا میاد دنبالم همه جآ میرم

منم پسرم خیلی گریه میکرد وقتی جایی میرفتم ، در حدی که غش می‌رفت دیگه چهار دست و پا که شروع کرد بهتره خودش میاد پشت سرم

آره طبیعیه من خودم گریه میکنم وقتی خوابوندمش تازه بعصی وقتا یکی میزنم تو سر خودم

وایییی دقیقاا همبن دیشب مبخواستم سرمو بکوبم به دیواررر یکسررر نق و گریه الکی 🥺🥺سرم داشت میترکید

آره زیاد🤯 ولی از وقتی چهاردست و پا میره میفته دنبالم میاد کمتر گریه میکنه

من ک دیشب ب حدی رسیدم رفتم ت اتاقدبلند بلند گریه کردم گفتم خدایا مرگ من بده

دخترمنم همینه تازه من شهر غریبم کمکی ندارم بااین حال هر چن وق یبار بیس سی نفر مهمونم میاد واسم رسما دهنم صاف میشه با این بچه
اگ منو نبینه از کنارش اروم بلندشم برم اشپزخونه باهمسرم سرگرم میشه ولی اگ ببینه منو انگار جن دیده انقد جیغو داد ک برم پیشش🤕🤦

ببرش اشپزخونه

دیشب ساعت ۳ نیم بود نمیخوابید کلافه چیه گریه میکردم😭🤣

سوال های مرتبط