۶ پاسخ

میدونی
تو بیرونی وقتی از صبح تا شب تو خونه باشی با یه بچه کم کم افسردگی میگیری
تحملت میاد پایین درسته خسته میشی
ولی اگه توخونه باشی همیشه
اعصابت دیگه نمیکشه

اره پیش میاد واقعا اونها که مقصر نیستن
پسر من هم گوشیم را انداخته بود لباسشویی وقتی روشن کردم متوجه شدم

منم یعنی کل زندگی رو بشکنه بخام هم عصبانی بشم همسرم میگه اصلا مهم نیست فدای سرش فرش رو کثیف کرد بنداز بیرون نو بخر ولی نه خودتو نه بچه رو بخاطر این چیزا ناراحت نکن اینم یه دورانه میگذره همیشه که نمیخاد چیز میز بشکنه اتفاقا اینا بعدا خاطره میشه

راز تسلط به اعصابت چیه؟
من تنهام بیشتر اوقات سرکارم میرم نمیتونم زیاد حوصله داشته باشم خیلی خسته میشم

مبارکه😂😂

ان شاالله😚😚

احسنت به شمامامان‌نمونه وپرتلاش😍😍

سوال های مرتبط

مامان قندعسل مامان قندعسل ۱ سالگی
مامانا
خسته شدم دیگه از چالشای بچه داری
نمیدونم براب من اینجوره یا همه همینیم
مغزم درد میکنع
بچم از صبح ک بیداز میشع جلو دره بریم ددر
همش تو ددرم بیرونم ک میرم اصلا راه نمیره تو کالسکه و اینام نمیشینه فقط بغغغغل کمرم داغونه
وقتیم میایم میشینیم تو ماشین ک برگردیم خونه انقد جیغ میکشع و درو فشار میده خودمو شوهرم قاطی میکنیم
غذا که اصلا یه جوری غذا نمیخوره دیگه دست و دلم نمیره غذا درست کنم چون شوهرم ک کلا وعده های غذایی رو سرکارع اونجا غذامیخوره خودمم با هله هوله سیر میشک این بچم گ هیچی نمیخوره همه رو پرت میکنع هرچی درست میکنم باید بریزم دور
خوابش ک 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️
ساعت ۳ شب میخوابه با زوررر انقد رو تخت غلت کیخوره هی باید پاشو بکشم بیارم دو قطره شیر بخوره
بازیم هرچی میام بشینم باش بازی کنم میذاره میره
فک کنک خیای گند زدم تو بچه داری
کلافم خستم
دلم مبخواد لرگردم ب دوران قبل
خیلی دوسش دارم جونمه زندگیمه ولی کشش دیگه ندارم از الان هول فردا رو گرفتم چجوری سرگرمش کنم همش باید بشینم کنارش از اسباب بازی بدم میاد دیگه
نه خونه مرتبه
ن غذا دارم
هیچی ساعت ۳ ام ک میخوابه دیگه جونی برام نمونده ک وایسم کاری کنک
روابط زنوشوهریمونم ک افتضاح روزی ۱۰ دفعه بحثمون میشه من مجبورم ب خاطر دخترم سکوت کنم ک تنش بهش وارد نشه
من کلت ۲۸ سالمه همه چیم داغون هیکلم داغون قیافم داغون موهام داغون
بچم همه چیش داغون از خواب بگیر تا خوراک تا بازی و ....
دلم واسه وقتایی که سرکار بودم برو بیایی داشتم تنگ شده
از دخالتاشون خستم اما خرمت پدرمادری اجازه نمیده چیزی بگم چون تو این مدت خیلی کمکم کردن
نوشتم ک بخونین شاید کسی چیزی گفت من یه کن اروم شم بدونم مثل منم هست