۶ پاسخ

خدا همچین دکترای و لعنت کنه
من بچه اولم و گفتن سندرم دان داره باید از آب دورش تست بگیریم و خیلی کارای دیگه
واسه بچه دومم رفتم گفتن یه دست نداره دنیا رو سرم خراب شد گفتم اون از بچه اولم که اونجوری سکته دادن ولی وقتی دنیا اومد خداروشکر سالم سالم بود اینم از بچه دومم که میگن یه دست نداره نگو دستش زیر بدنش بوده و معلوم نمی‌شده

اره منم از هفته ۳۳ زندگی برام جهنم شد آنقدر گریه میکردم دور سر بچه من ام کم بود وزن نمیگرفت دکتر اولم بهم دارو درست نداده بود کل دوره بارداری سونو چهار و پنج بعدی رفته بودم همه چی میگفت خوبه برو تا زایمان بعد دکتر اول گفت احتمالا با وزن پایین دنیا میاد بعد یه پرناتولوژی رفتم گفت آب درش کم کم وزنه سز شو ۳۸ خاتمه بده منم اصرار ک میخوام طبیعی باشم هی برو و بیا و هر هفته سونو داپلر … تا خود دخترم سر ۳۸ هفته و ۱ روز طبیعی به دنیا اومد درسته وزنش کم بود دقیقا سر مرز ولی نه مشکل قلبی پیدا کرد نه تنفسی نه دو دستگاه رفت تازه این همه من سونو گرون گرون رفتم هیچ کدوم نگفتن بچه به صورته چندین ساعت زور میزدم تا بچه بتونه تو کانال بچرخه و به دنیا بیاد …

ولی من دکترم ماه بود، سونوگرافی ام که عالی بود الحمدلله

آره به خدا ..به من گفتن یه شکاف از باسن تا پس سر دخترم هست که تکمیل نشده من جان دادم

من بیچاره بهم گفت رحمت داره باز میشه استراحت مطلق شدم با سرویکس ۳۳ کلی آمپول و شیاف و پساری گزاشتم ۴ میلیون
والا ۴۰ هفته زاییدم دهانه رحمم باز نشد سزارین شدم

اره،بخدا

سوال های مرتبط

مامان آقا آرتا مامان آقا آرتا ۴ ماهگی
فکر کنم دیگه باید یه تایپینگ مربوط به دکترم بزارم
"دکتر الهه سیاری فرد"
جراح،متخصص زنان و زایمان و نازایی
یکی از بهترین ادمایی که میتونه تو این کره خاکی وجود داشته باشه
دکتری که سلامت مادر باردار اولویت کارشه
هیچوقت یادم نمیره اول رفته بودم پیش دکتر فائقه تیره دست
اینقدر به من استرس میداد تا ۲ ماه و نیم که کار هرروز من شده بود گریه
اول بدون سونو گفت بچت خارج رحمه
بعد گفت احتمال داره قلبش تشکیل نشه
بعد گفت احتمال داره دور از جون همه بچه ها معلولیت داشته باشه
وقتی این حرفو زد من اینقدر گریه میکردم که مامانم میخواست بره دعوا بگیره من نزاشتم
گفت باید دکترتو عوض کنی
و من خیلی خیلی اتفاقی رفتم پیش این دکتر اخرین مریض داشت میرفت داخل منشی گفت امروز نمیشه منم همینجوری داشتم گریه میکردم
دکتر اومد بیرون گفت چیشده
به من گفت بیا تو
رفتم پیشش نشستم فقط گریه کردم
سونو و ازمایشات رو گذاشتم رو میز گفت چیشده گفتم اول بهم میگفت خارج رحمه نبود
بعد گفت قلب تشکیل نمیشه تشکیل شد
الان میگه احتمال داره معلولیت داشته باشه
گفت تا الان همه چی خوب بود
از این به بعدم خوبه