۱۰ پاسخ

پسر من کلا از ماکارونی متنفره ..۹ونیم بیدار شد ..بازی کرد ناهار خورد ۱خوابید

ما سالادالویه و یتیمچه داشتیم پسری نونو یتیمچه خوورد دفعه اول بود زیاد نخورد انگاری خوشش نیومد

نووش جونش ...چرا من خودم از اینجور چیزا نمیخورم نمیتونم ب بچه ام بدم

ما کشک بادمجون و پسرم ماکارونی ،بقول خوش پیچی پیجی😁،من سیب زمینی و هویج و بروکلی باهم ابپز میکنم ماکارونی و نمک و زردچوبه و یه ذره روغن هم ده دقیقه اخرش اضافه میکنم بعد ابکشی میکنم و با یکم روغن یا عصاره قلم و اویشن میریزم روش میذارم دو سه دقیقه دم بکشه،

برنج ومرغ داشتیم و خداروشکر خوب خورد

شما آبگش میکنید و بهش خامه میزنید؟

ما هم ماکارانی با سویا داشتیم😋

ذائقه هامتفاوت هس نظرتونم محترم..
من باسویا و گوجه و سس کچاپ درست میکنم خیلی خوشمزه میشه میتونی این مدلی هم براش امتحان کنی گلم

با خامه طعم خوبی داره؟؟

نووش جونش بشه

سوال های مرتبط

مامان آیه کوچولو مامان آیه کوچولو ۲ سالگی
روز چهارم چالش غول بزرگ از شیر گرفتن
امروز روز عجیبی بود...
آیه ۱۰صبح بیدار شد صبحانه خورد ولی نه زیاد در حد ۲ لقمه
تا ۱۲کارهامو انجام می‌دادم و آیه یکم بازی کرد
ساعت ۱۲آماده شدیم و با بابام و خواهرم ک ۱۱سالشه رفتیم پازک...
از شام دیشبش براش یکم برداشتم و تو پارک بهش دادم...یکم بازی کرد و رفتیم‌خونه بابام اینا ...اونحا هم کلی مشغول بود تا ساعت ۳ ونیم ک دیگه بیقرار می می یود و خوابش میومد....آماده شدیم رفتیم تو ماشین و بابام براش بستنی خرید خورد و بازم گفت می می چون خوابش میومد و عادت داره با شیر بخوابه....با گوشیم براش لا لایی گذاشتم و خوابوندمش تو بغلم ک دیدم یه دور ک ماشین زدیم خوابش برد...آوردمش خونه و تا ساعت ۵و۴۰دقیقه خوابید...بعد پا شدم یکم شیر خورد و بازم سرگرم بود تا ۱۱شب ک باز شیر خورد و خوابید....
یعنی آیه امروز بدون شیر خواب عصرشو رفت✌️
و ۲وعده شیر بیشتز نخوزد👍
این بود خاطرات روز جمعه ای بدون می می😁


ولی فردا روز سختی خواهد بود چون مامانم اینا نیستن و آبه بقول معروف دورش خلوته و این ینی کارم دراومده🤦‍♀️😬
مامان دلاریس 🩷👨‍👩‍👧🧿 و رادمهر 🤰🏻🩵 مامان دلاریس 🩷👨‍👩‍👧🧿 و رادمهر 🤰🏻🩵 ۲ سالگی
مامان آیه کوچولو مامان آیه کوچولو ۲ سالگی
تجربه روز دوم چالش غول بزرگ از شیر گرفتن
تایم خواب آیه از آخرین مسافرتی ک رفتیم به هم خورده و هنوزم درست نشده.
امروز ۱۱ونیم از خواب بیدار شدیم و آیه تا ساعت ۳ونیم شیر نخورد...توی این تایم با هر چیزی ک فک کنید بازی کردیم...خوراکی های متنوع خوردیم ولی چون هوا بارونی بود نتونستیم بریم پارک یا پیاده روی،ساعت ۳و نیم یکم شیر خورد و پاشد رفت دنبال بازی و ساعت ۵دوبازه شیر خورد و خوابید تا ۶ونیم بعدم آماده شدیم‌رفتیم دکتر کودکان،دکتر زینک و یه قطره آهن اضاف بر اونی ک به آیه میدادم نوشت و گفت بهترین تایم و بهترین روش و برای از شیر گرفتن امتحان کردی،تا آخر شب ۲بار آیه شیر خورد و ۱۱ونیم هم باز شیر خورد و خوابید...
اینم بگم ک کلی غذا و خوراکی برای آیه برداشتم‌ک توی مسیر و توی ماشین بهش بدم‌ک سرگرم باشه.
خاکشیر و تخم شربتی هم درست کردم،یکم دانه چیا بهش اضاف کردم و میریزم تو بطری آب آیه که همراه با آبش بنوشه....!
همین دیگه....
شما هم اگر تجزیه ای دارید بنویسید ک‌استفاده کنیم همگی
این بود تجزیه یک مادر مصمم همراه با کمی خستگی آخر شبی🫠😁