۱۳ پاسخ

باریکلا
دمت گرم
خوب جوابشو دادی👌

خوب گفتی اینها چرا دست از حرف حدیث برنمیدارن دست گلت درد نکنه

🥲خانواده شور زبونشون زهرمار

بنظرم اون مادر نیس

خواهر برادر بزرگتر هیچ وظیفه ای نسبت به کوچیکه ندارن
این ماییم که بچه دار شدیم نسبت بهشون موظفیم

وااای ما که مادریم کم‌میاریم
یه دختر ۱۴ساله جطور ازش برمیاد

بگو هر وقت بچه گیرت اومد سعی کن مریم و الگو قرار بدی من صلاح بچم و بهتر میدونم

خودش مجرده یا متاهل؟

میگفتی تو هم زرنگ باش بچه هات و اینطوری تربیت کن

واقعا چجوری بچه را گذاشته و رفته 🧐 چه دل گنده

ببین دخالت نیس چون شما تجربه نکردی میگی بی عاطفگی .خواستم تجربمو بگم ...
ولی من مامانم مجبور بود سرکار بره و خواهرم که ۶ ماهش بود میزاشت پیش من ۱۲ ساله و میرفت چون مجبور بود بره سرکار
الانم این خانم شاید مجبور بوده باید میرفته شاید نذر داشته یا هرچیه دیگه♥️♥️🌈

بچه منم همش توی جمع خانواده شوهرم مقایسه میشه

از این سیاست ها به منم یاد بده😉

سوال های مرتبط

مامان AFRA ♥️🥰 مامان AFRA ♥️🥰 ۱۲ ماهگی
تاپییک قبلیم موضوع از این قرار بود که سه سال جلوگیری نمی کردم که باردار شم اما نمی شدم کلی گریه می کردم چون عاشق بچه بودم تا این یه خانم گفتش ۱۷سال باردار نمی شده رفته پیش یه خانم دکتری که سید هم بوده و باردار شده و گفتش دستش سبکه برو
من هم وقت گرفتم و رفتم و بعداز معاینه و کلی آزمایش نوشتن که چرا باردار نمی شم و یه هفته بعد رفتم که آزمایشم رو بدم به همسرم زنگ زدم و گفتم هزینه آزمایش فلان قدر می شه همسرم گفتش فعلا اونقدر ندارم قسط دادم و از این حرفا خلاصه من با چشم گریون برگشتم خونه و دیگه دنبال آزمایش نرفتم و خواهر شوهرم یه هفته هر روز صبح بیمارستان میلاد زنگ می زد چون بیمه تامین اجتماعی داشتیم رایگان انجام می دادن بالاخره موفق شده بود واسمون وقت بگیره و پیش ماما رفتم و ماما یه نامه و وقت داد که همسرم هم حتما بره اورولوژ و رفته بود گفته بود اسپرمت ضعیفه و کلی قرصای گرون نوشته بود چون ماشینمون رو عوض کرده بودیم قسط می دادیم همسرم امروز فردا می کرد و نخرید تا که به نفر بهش عسل ملکه رو معرفی کرده بود و با قیمت ۸۰۰هزار تومن خرید در صورتیکه داروهای دکتر سه میلیون می شد اقا یی که عسل داده بود به همسرم گفته بود قبل خواب خودت و همسرت یه قاشق مربا خوری بخورید و ثلوات بفرستید و تا ده دقیقه سکوت کنید چون من باور نداشتم به مسخره می گرفتم 😏😏و شوهرم با اسرار بهم می داد که بخورم تا این که با خانواده شوهرم رفتیم شمال ومن نوار بهداشتی برداشتم و منتظر بودم که پرییود شم و اما نشدم بازم جدی نگرفتم تا برگشتیم تهران دوازدهم و سیزدهم فروردین بود به همسرم زنگ زدم گفتم چرا من پرییود نمی شم گفتش برو بیبی چک بگیر رفتم گرفتم بله دو خط نشون داد که علاعم باردار ررریه 🤭🤭ولی هنوز باورنمی کردم