امروز برای اخرین بار رفتم پیش دکترم در 38هفته و1روز یادم اومد که میخواستن بچمو تو 35هفته 3روز بیارن بیرون تو یه بیمارستان دولتی وقتی سنو کرده بودن گفته بودن اب دور بچم 6شده و ختم بارداری دادن 😔 وگفتم من میخوام برم گفتن نمیشه ومادر پر خطر محسوب میشی ونمیزاریم بری گفتم من با رضایت خودم میخوام برم گفتن هیچ دکتری تو را قبول نمی کنه زنگ دکترت بزن اگه قبولت کرد برو ومن با دکترم مشورت کردم گفت من باهمین اب 6بچه را تا 37هفته نگه میدارم برگشتم به شهرم دکترم منو فرستاد سنو گرافی شخصی و سنو بیو فیزیکال و رشد و وزن شدم در هفته 35هفته و4روز و وزنش 2430 بود که گفت اب دور بچه 6نیست 10هست 😵‍💫
دکترم گفت خداروشکر فرار کردی واز امروز مایعات زیاد بخور تا که امروز رفتم سنوم کرد گفت اب دور بچه امده روی 12تا13 وگفت ما بیشتر دوست داریم 38هفته که تموم شد ومادر وارد 39هفته شد مادر زایمان کنه که چون هم زایمان راحت تر وبچه درشت نمیشه وزنش هم گفت 3کیلو 60
ومعاینه تحریکی هم کرد وگفت روزی 2ساعت پیاده روی کنم اما الان درد هام شروع شده وخرده درد دارم ممکنه تا فردا زایمان کنم بماند به یادگار شاید دختر مامان اخرین روزی باشه که توی شکم منه
1403/6/5 دوشنبه

تصویر
۵ پاسخ

وای منم ۳۴هفته بودم اصلاهیچ هیچ هیچ مشکلی نداشتم البته دردداشتم دردی ک هی میگرفت‌وول میکردتوکمرم رفتم بیمارستان سنوآزمایش همه چی نشون دادبچه هیچ مشکلی نداره وهنوزوقت زایمانم نیست ولی بیمارستان وانترهای بیشعورمخصوصایه الاغشون بااون ناخون های انیش یکی یک متربودداخلم فروکردهی میگفت بازنشده اخرش گفتم بازنباشه توبااین ناخنامیزنی کیشه ابوپاره میکنه حالامن ب مسخره بهش گفتم دیدم برداشت ۲تادکترآوردروسرم‌ک نمیذاره معاینه شه وقت زایمانشه منم دیدم یکی ازدکتراخیلییی مهربون بودگفت هنوزنیم سانتم بازنشده کجاوقت زایمانه خلاصه منم بهش گفتم تروخداناخوناشونگاکن اینوهربارتوزدتوی من موردم ازدردگفت اره ایناتازه کارن خلاصه یه شب ب زورنگه داشتن فرداش بارضایت اومدم خونه و۳۸هفته زایمان کردم اونم سزاختیاری شدم

عزیزم چقد خوشحال شدم انشاالله بسلامتی 🥹😘🧿

بسلامتی زایمان کنی عزیزم

عزیزم چقد خدا دوستون داشته😍

بسلامتی زایمان کنی 😍

سوال های مرتبط